فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

 

مقدمه:

مزاج شناسی یکی از علومی است که از دیر زمان مورد توجه عام و خاص بوده است، همه انسان‌‌‌ها صرفنظر از میزان سواد و رشته تحصیلی و گرایش اجتماعی نسبت به مفاهیم مزاج شناسی واقف بوده و هر کدام به تناسب میزان فهمی که از آن داشتند در تمامی شئون زندگی از این علم به ره می بردند.

تمام کارشناسان رشته‌‌‌های مختلف علوم اجتماعی، صنعتی، معماری و کشاورزی، طب و نجوم و تعلیم و تربیت و علوم سیاسی نیز به طور کامل از این علم در موضوعات مورد بحث خود استفاده می کردند و ساختار نظام علمی خود را بر مبنای مزاج شناسی استوار می ساختند.

از این رو هیچ گاه جهت گیری علمی صنعتگران در خلق ابزار مورد نیاز خود، جهتی مخالف نظام زیست پیدا نمی کرد و رو در روی قانون مندی‌‌‌های حاکم بر نظام طبیعت قرار نمی گرفت از زمانی که فرهنگ تمدن شرقی تحت تاثیر علوم جزء نگر غربی قرار گرفت و ساختار کلان حاکم بر فرهنگ خویش را از دست داد، این علم نیز به انزوا کشیده شد و از صحنه زندگی حذف شد. به هم ریختگی، بی نظمی، تکرار، دوباره کاری تفکرات و اندیشه‌‌‌های ضد و نقیض و نابسامانی شدیدی در طراحی نظام زندیگ پدید آمد که موجب شد تلاش صنعتگران و متفکران و اندیشمندان علوم مختلف، جهتی مخالف نظام حاکم بر طبیعت پیدا کند در نتیجه قوانین و قواعد علمی وضع شده توسط آن‌‌ها همه روز نیازمند تغییر شد.

از میان همه رشته‌‌‌های علمی، رشت‌‌های که بیشترین خسارت را با حذف علم مزاج‌شناسی متحمل شد، رشته طب و درمان بود.

به نحو‌‌های که با حذف مفاهیم سردی و گرمی از سیستم طب و درمان، بخش عمد‌‌های از بیماری از قلمرو تشخیص خارج شده و کارشناسان را دچار اب‌‌هام ساخت. مثلا گفته می‌شود زنجبیل درمان سردرد است، لکن در مطالعات علمی انجام شده معلوم شد زنجبیل موجب درمان 70 درصد از درد  بیماران شده ولی در 21 درصد موجب تشدید و در جمعیتی موجب بروز خارش و اگزماست.

در حالی که با دیدگاه مزاج شناسی یک داروی گرم است و می‌تواند سردرد سرد را بهبود بخشد و هرگاه برای سردرد گرم مورد استفاده قرار گیرد، موجب تشدید سردرد و چنانچه برای افراد دارای مزاج گرم و خشک استفاده شود باعث خارش و اگزما می‌شود. به همین ترتیب این قاعده مشمول تمامی غذا‌‌ها، دارو‌‌ها و رفتار‌‌ها نیز  می‌شود.

برای گسترش این علم و کاربرد آن در زندگی لازم است یک نگاه عمیق به تمامی عناصر طبیعی و غیرطبیعی افکنده شود تا مزاج آن‌‌ها بررسی و قابل طرح شود. این کار مستلزم یک بررسی و تحقیق دامنه‌دار است. تبلور تفکرات انبیاء و ائمه اط‌‌هار (علیهم السلام) و سیره آن‌‌ها، پیرامون طب و بهداشت و استفاده از قانونمندی‌‌‌های حاکم بر نظام طبیعت، تجربیات حکما در این راستا و بهره گیری از ال‌‌هام و اشراق را طب اسلامی می نامند.

در حقیقت منابع طب اسلامی به ترتیب عبارتند از:

1- قرآن مجید و کتب آسمانی و احادیث منقول از پیامبران الهی و ائمه علیهم السلام

2- سیره انبیا و ائمه اط‌‌هار علیهم السلام

3- ال‌‌هام از قانونمندی‌‌‌های حاکم بر نظام طبیعت

4- ال‌‌هام و اشراق

5- تبلور تجربیات حکما در طول تاریخ و پزشکان و محققان پیرامون بهداشت و درمان

طب اسلامی یکی از مکاتب طبی دیرپا و کل نگر می‌باشد که از روزگاران کهن در پیشگیری و معالجه بیماری‌‌‌های گوناگون نقشی بنیادین داشته است، مکتب مذکور به طور کلی به دو بخش نظری (دانش پای‌‌های جهت تشخیص وضعیت کلی بیمار) و عملی (ارائه درمان جهت بیماری) تقسیم می گردد.

طب اسلامی علاوه بر عناصر چهارگانه گرمی، سردی، رطوبت و خشکی که در خلقت به کار گرفته شدند، به رکن پنجمی به نام روح الهی اعتقاد دارد. روح الهی، همان نفس اشیاء، جوهره اشیاء، روح حیوانات، جمادات، گیا‌‌هان، زمان و مکان است. این رکن، عامل درک خوبی و بدی و تاثیر ویژگی‌‌‌های مثبت و منفی است. هر چهار رکن اول، محکوم به فنا و از بین رفتن هستند، اما روح الهی، همیشه باقی و جاودانه است. روح الهی شامل معنویت و تربیت است. وجود روح الهی را می توان در موارد زیر مشاهده نمود: شفای خاک کربلا، تاثیر آب نیسان، تاثیر سوره حمد بر خوراکی‌‌‌ها و بیمار (7 مرتبه یا بیشتر)و... روح الهی معنویت و شعور می‌دهد و زبان گویای نظام هستی است.

امور طبیعیه:

امور طبیعیه اموری هستند که به وجود آمدن و تعادل انسان به آن‌‌ها بستگی دارد و شامل 7 جزء است: ارکان- امزاج- اخلاط- اعضا- ارواح- قوا- انفال

اخلاط:

اخلاط جمع خلط است و خلط جسم سیال وتری است که غذا پس از هضم غذا به آن تبدیل می‌شود. خلط در لغت به معنی آمیختن خمیری با خمیر دیگر است. به طور کلی مراحل هضم به 7 مرحله زیر تقسیم می‌شود:

1- بلع غذا در د‌‌هان (مهمترین بخش گوارشی در د‌‌هان صورت می گیرد، زیرا در صورتی که نقصی در غذا باشد، غذا بد وارد معده می‌شود).

2- ورود به سر معده (3 تا 4 ساعت بعد از خوردن غذا)

3- ورود به قعر معده (3 تا 4 ساعت بعد از هضم دوم در سر معده)

(کاهش یا افزایش زمان بقای غذا به گرمی و سردی معده و گرمی و سردی غذا بستگی دارد.

4- ورود به سارتیا (فرانتری)

5- ورودی به کبد، کیسه صفرا، طحال و قلب (8 ساعت)

6- ورود به مویرگ

7- ورود به اندام‌‌‌ها (زمان ورود غذا تا جذب سلول، 24 ساعت)

به طور کلی، دستگاه گوارش شامل د‌‌هان و غده‌‌‌های آن، سری، معده، روده‌‌‌ها، کبد (جگر سیاه)، لوزالمعده و طحال می‌باشد، در نتیجه در طب سنتی هضم در طب سنتی از د‌‌هان آغاز می‌شود. به محض رسیدن غذا به معده اسید روده آن را به ذرات ریز تبدیل می‌کند، این روند به ازای مصرف 2 تا 4 کالری در هر دقیقه طی می‌شود، یعنی هر چه تعداد چربی بالاتر باشد، خرد شدن آن سخت‌تر است. سپس از معده غذا وارد روده کوچک می‌شود تا بیشتر شکسته و ماده غذایی آن جذب خون شود، قبل از ورود به کولون پس از 2 تا 3 ساعت آب و نمک آن استخراج می‌شود، سپس ماده غذایی سیر کولون را طی می‌کند، این مراحل حدود 24 ساعت طول می‌کشد، روند هضم در زنان نسبت به مردان کندتر است، زیرا هورمون‌‌‌های گوارشی ضعیف‌تر است. با افزایش سن نیز فعالیت سیستم‌‌‌هاضمه کند می‌شود، از طرفی دارو‌‌هایی مانند فشار خون و ضدافسردگی باعث کندی عملکرد روده‌‌‌ها می‌شود، اضطراب نیز روند‌‌‌هاضمه را کند می‌کند زیرا با بروز آن مصرف کالری افزایش می یابد، اما در برخی از بیماری‌‌‌ها مانند سندرم بی قراری روده و بیش فعالی تیروئید، روند‌‌‌هاضمه را سرعت می بخشد.

در طول مدتی که غذا در معده می ماند، سوخت و سازی صورت می گیرد که اصل این سوخت و ساز یک ماده سالم و یک ماده زائد است. ماده زائد از طریق روده‌‌‌ها دفع می‌شود، و ماده سالم و غذایی جذب خون و از طریق عروق مزاج جذب کبد می‌شود که به آن کیموس معدی می گویند، منظور از کیموس مایع خمیری شکل حاصل هضم غذا در معده است که به این عمل طبخ معده، طبخ اول یا هضم اول نیز می گویند یا به طور دیگر به مواد غذایی داخل معده که با ترشحات و اسید معدی آغشته شده کیموس می گویند. تن‌‌ها خالصی که در معده ساخته می‌شود، خلط بلغم است، یعنی بیشتر ماده سالمی که جذب خوب شده است از طریق مجاری تا پی‌‌های روده توسط عروق ماساریتا (عروق مزاج) به کجا رفته و در آنجا پخته (در اصطلاح امروزی متابولیزه) می‌شود، که به آن طبخ دوم یا کیموس کبدی گویند، آنگاه رگی که از کبد خارج می‌شود، حاوی مایعات است که اگر در لول‌‌های شیش‌‌های ریخت شود و مدتی بماند، این ما یع به چند دسته تقسیم می‌شود که به آن‌‌ها اخلاط گویند؛ قسمت سبک و زردرنگ آن بالاتر از همه قرار می گیرد، که به آن صفرا می گویند، پس از آن لای‌‌های تر به نام وی قرار می گیرد و پس از آن لای‌‌های نازک و سفید و به طولی قرار می گیرد که به آن بلغم می گویند، و سپس از بلغم سنگین‌تری خلط یعنی سودا با رنگ تیره  قرار می گیرد. در نتیجه خون انسان از چهار بخش یا به عبارتی چهار طبقه تقسیم شده است، این بخش‌‌‌ها با توجه به وزنشان روی هم قرار گرفتند، مقدار این اخلاط در cc 100 خون برابر است با : cc 1 صفرا، cc 49 دم، cc 49 بلغم و cc 1 سودا. به این دم و بلغم و سودا و صفرا اصطلاحا اخلاط اربعه می گویند. هر یک از این  اخلاط وظیفه خاصی را در بدن به عهده دارند، همچنین هر نوع ماده غذایی، اثر خاصی روی اخلاط اربعه می گذارد، و آن‌‌ها را به تعادل یا عدم تعادل درخواهد آورد.

صفرا چیست؟

صفرا سبکترین خلط بوده و در بالای سایر اخلاط قرار گرفته است، خلط صفرا که در فارسی به آن تلخه می گویند. دارای رنگ زرد یا سبز بوده و مزه آن تلخ است. صفرا در کبد ساخته در کیسه صفرا ذخیره می‌شود، بدین منظور صفرایی که از کبد ترشح می‌شود، از مجرای کبدی گذشته و به وسیله کانال سیستیک وارد کیسه صفرا می‌شود و در آنجا غلیظ شده و به تناوب وسیله مجرای کلدوک در اثناعشر وارد می‌شود. مزاج صفرا گرم و خشک است، صفرا مانند آتش است، بنابراین زمانی که حرارتش بسیار زیاد شده و خشمگین می‌شود همانند آتش، آب بهترین درمان برای دادن آرامش به وی است.

نسبت این خلط در خون می بایستی 1 درصد باشد، در صورتی که از این تعداد تجاوز کند در فرد با توجه به میزان افزایش این خلط ممکن است علایم یک فرد، صفراوی مزاج بروز کند.

وظایف صفرا در بدن:

کار صفرا حرکت و حرارت است و از مهمترین وظایف آن می توان به موارد زیر اشاره نمود:

1- لطافت نبخشیدن، دقیق کردن و قابل نفوذ کردن خون جهت حرکت در مویرگ‌‌‌ها و گذر‌‌های بسیار باریک غذا

2- زدایش مواد زائد

3- شستشوی جدار روده‌‌‌ها از بلغم لزج و مواد چسبنده؛ که به موجب آن عطش و کاهش  اشت‌‌ها رخ می‌دهد.

4- تحریک ماهیچه‌‌‌های مقعد و احساس نیاز به دفع مدفوع

5- تغذیه برخی اندام‌‌‌ها مثل ریه

انواع صفرا:

1- در اختلاط با بلغم، سبب ایجاد صفرا زرد‌‌های یا آبکی می‌شود.

2- در اختلاط با بلغم غلیظ، موجب صفرای تخم مرغی می‌شود.

3- در اختلاط با سودا، که خونی به رنگ سرخ است به طوری که نه صاف باشد نه روشن.

4- صفرای سوخته که رنگ تیره شبیه به خون دارد.

5- صفرای کبرائی (گندائی) که در اثر سوختن صفرای زرد‌‌های به وجود می آید.

6- صفرای زنگماری (سبزرنگ) که در اثر سوختن صفرای کبرائی به وجود می آید (گرمترین حالت و کشنده است)

دم چیست؟

دم در مقایسه با خلط صفرا سنگین‎‌تر است، به همین دلیل در طبقه زیرین صفرا قرار می گیرد، خلط دم که در فارسی به آن خون گفته می‌شود، دارای رنگ قرمز و مزه آن شیرین است و بوی بدی ندارد. د م برای ذخیره شدن جایی ندارد، دم از جهت قوام، معتدل‌ترین خلط به حساب می آید، مزاج خلط دم گرم و تر است مانند هوا.

در یک انسان عادی و سالم میزان دم باید 49 درصد باشد.

در روایات از مزاج دم به بهترین مزاج تعبیه شده است، همچنین توصیه می‌شود، زنان باردار در ماه پنجم و ششم  دوران بارداری حجامت کنند تا فرزندانی مزاج دموی داشته باشند. اما در صورتی که مقدار این خلط از 49 درصد افزایش یابد موجب بروز رفتار‌‌ها و حالاتی خاص در فرد می‌شود که میزان بروز این علایم وابسته به میزان غلبه این خط می‌باشد، به شخصی که دارای غلبه دم است، دموی می گویند.

وظایف دم در بدن:

مهمترین وظیفه خلط خون،  تغذیه بدن است، به همین خاطر به تمامی نقاط بدن می‌رود و تقریبا در همه جا حضور دارد. خلط خون در تشکیل و تولید گوشت و عضلات بدن نقش اصلی را برعهده دارد. دم یا خون در حقیقت غذای بدن است و باعث رویش اندام‌‌‌ها می گردد، همچنین موجب گرم نگهداشتن بدن می‌شود.

بلغم چیست؟

خلط بلغم از دو خلط صفرا و دم سنگین‌تر  غلیظ‌تر است، به همین دلیل در طبقه زیرین این دو خلط قرار می گیرد. این خلط دارای رنگ سفید و بی‌مزه است و به  آن خون ذخیره گفته می‌شود. بلغم برای ساخته شدن جایی ندارد و بیشتر خلط بلغم در معده ساخته می‌شود و تن‌‌ها مقدار کمی از خلط بلغم در کبد ساخته می‌شود. از جهت مزاج سرد و تر است، مانند آب. بنابراین یک فرد بلغمی مانند آب که انعطاف پذیر است، انعطاف بالایی دارد و بسیار سریع احساساتش را نشان می‌دهد. همچنین در برابر کلمات محبت آمیز احساس شادابی می‌کند. در صورت عدم وجود محبت احساس غم و افسردگی می‌کند؛ همانند آب که با دیدن حرارت بالا می گردد و به محض گرفتن حرارت، سقوط می‌کند. اگر فرد بلغمی مانند آب سرمای بیش از اندازه دریافت کند، دچار افزایش حجم شده و چاق‌تر می‌شود.

میزان این خلط در یک فرد سالم 49 درصد است، در صورتی که میزان بلغم در فردی افزایش یابد، به فرد بلغمی مزاج می گویند.

وظایف بلغم  در بدن:

1- بلغم به عنوان یک خون ذخیره، زمانی که اندامی به غذا نیاز داشته باشد، ولی سیستم غذارسان بنا به عللی نتواند این کار را انجام دهد، با صرف حرارت بلغم را به حالتی شبیه به خلط دم می‌رساند و از آن تغذیه می‌کند. از این جهت خلط بلغم را غذای اضطراری قلمداد کرده‌اند.

2- لیز کردن و تسهیل حرکت اندام‌‌‌های پرتحرک مانن مفاصل، زبان و چشم است.

3- این خلط به جز این که به عنوان غذای ذخیره محسوب می‌شود در تولید و افزایش چربی در بدن نقش اساسی دارد.

4- بلغم تمامی مایعات بدن شامل آب میان بافت‌‌‌ها، آب بین مفاصل، آب کره چشم، رطوبت سینوس‌‌‌ها، بزاق د‌‌هان و رطوبت مغز و اعصاب را تشکیل می‌دهد.

 

سودا چیست؟

1- سودای ناشی از سوختن صفرا: که در حد بسیار زیاد، خود را به صورت دیوانگی و جنون یا حالت خشم گونه نشان می‌دهد.

2- سودای ناشی از سوختن دم: که در حد بسیار زیاد، خود را به صورت دیوانگی و جنون با حالت خنده گونه نشان می‌دهد.

3- سودای ناشی از سوختن سودا: که در حد بسیار، خود را به صورت دیوانگی و جنون و با حالت خواب و خیال نشان می‌دهد و فرد با خودش نقش بازی می‌کند.

علایم ظاهری در طبایع چهارگانه:

به طور کلی، هفت حالت بر بدن مستولی می‌شود پنج حالت از این هفت حالت وضعیت و حالت سلامت است، چهار حالت سلامتی با غلبه یک خاطر و یک حالت تعادل کامل می‌باشد دو حالت دیگر، یک حالت بیماری با غلبه یک خلط در یک یا چند اندام و یک حالت بیماری یا غلبه چهار خلط می‌باشد. در صورتی که یک خلط در یک اندام کاهش پیدا کند موجب بیماری همان اندام می‌شود، مانند افزایش صفرا در سر که موجب سردرد می‌شود یا افزایش بلغم در زانو که موجب درد و ورم زانو می‌شود، یا افزایش سردی در مغز که موجب فراموشی می‌شود. وقتی در سراسر بدن افزایش یابد، آن را غلبه اخلاط می نامیم که موجب مجاری فراگیر می‌شود.

بدن انسان با ترکیب چهار خلط در بدن ساخته می‌شود مقدار کم یا زیاد بودن هر یک از مواد در بدن، موجب تغییر شکل ساختمانی بدن، تفاوت صورت، زیبایی، درشتی و باریکی اندام‌‌ها، رنگ پوست، پراکندگی مو در تن، شکل و رنگ مو‌‌ها، آشکاری یا پن‌‌هانی عروق در بدن می‌شود و نیز توانایی‌‌های تفاوتی را پدید می آورند. بر اساس میزان پراکندگی نسبی این اخلاط در بدن، افراد دسته بندی می‌شوند.

از این حالات که تیپ‌‌های تفاوت مزاجی پدید می آید، هر کدام از این تیپ‌‌ها دارای اندامی خاص با اشکال گوناگون و گرایشات غذایی، رفتاری و اخلاقی و علاقه مندی‌‌های متفاوتی خواهند بود. هرگاه میزان مواد چهارگانه (دم، بلغم، سودا، صفرا) در بدن به تناسب وجود داشته باشد، فرد دارای مزاجی متعادل است.

افزایش  اخلاط در بدن:

گاهی اوقات، شخص دچار افزایش خلط یا اخلاط یا طیفی خاص از چند ثانیه، چندین ماه و سال یا حتی تا آخر عمر می‌شود، مثل پیدایش ناگ‌‌هانی صفرا  در جریان سنین بلوغ که باعث افزایش رشد قد در فرد می‌شود یا پیدایش ناگ‌‌هانی صفرا در هنگام یائسگی در زنان که باعث گرگرفتگی، افزایش فشار و چربی خون در آنان می‌شود.

علل بالا رفتن خلط دم:

بیشترین علل افزایش خلط دم در افراد، نوع تغذیه، ورزش، فصل ب‌‌هار، عوامل ارثی، تزریق خونی، فعالیت زیاد کبد، فعالیت زیاد مغز استخوان، عوامل قلبی- عروقی، دیدن رنگ قرمز و شرایط آب و هوایی متعادل می‌باشد.

علل بالا رفتن خلط صفرا:

علل بالا رفتن صفرا در بدن: نوع تغذیه، سرطان، میگرن، باد گرم، شکنجه، مسافرت، حاملگی، دعوا، تصادف، عوامل ارثی، قطع عضو، خنده زیاد، دوره عادت ما‌هانه، رعدو برق، بیش فعالی، زخم معده، سونا، هپاتیت شدید، آب درمانی، فصل تابستان، بستن لوله رحم، نزدیکی کردن (مقاربت)، پرکاری تیروئید، کم خوابی، تماشای سیرک، مصرف مشروبات الکلی، فعالیت زیاد کبد، ورزش‌‌های سنگین، فعالیت زیاد معده، خوردن ترشیجات، تشدید غلظت خون، خوردن مداوم بستنی، زایمان طبیعی، پرخوری، سرماخوردگی، بالا رفتن چربی خون، شنیدن سروصدای زیاد، هیجانات عشقی وعاطفی، بستری شدن در بیمارستان، گرفتگی رگ‌‌های قلب، مصرف قرص‌‌های شادی آور، مشاغل صفراساز (شاطری)، بروز بیماری‌‌هایی مثل رماتیسم مصرف قرص‌‌های جلوگیری از بارداری، خوردن خوراکی‌‌های گرم مزاج مثل باقلوا، زولبیا، خرما و... می‌باشد.

علل بالا رفتن خلط بلغم:

بالا رفتن خلط بلغم می‌تواند به علل مختلف از جمله: بروز بیماری‌‌هایی مثل آسم، رماتیسم، یبوست، نفخ شکم و سنگ کلیه، عوامل ارثی، کم خوابی، نزدیکی زیاد، تنفس سریع، کیست کلیه، سرماخوردگی، سینوزیت شدید دوش آب سرد، دوران شیردهی، کیست تخمدان، رژیم گیاهخواهری، خوردن ترشیجات، بارش برف و باران، آب یخ، پرخوابی، فصل زمستان، پرخوری، قرار گرفتن در معرض باد، پوشیدن لباس کم در سرما، خوردن مداوم ماست و دوغ، نشستن روی زمین سرد یا مرطوب و خوردن بیش از حد خوراکی‌‌های سرد باشد.

 


مشخصات اندام‌‌ها

 

معتدل

دموی

صفراوی

بلغمی

سوداوی

استخوان بندی

شانه‌‌ها و سینه برجسته

کمر و ساق درشت

شانه‌‌ها برجسته سینه درشت

کمر و ساق درشت

شانه‌‌ها متوسط

کمر و ساق کمی پهن

شانه‌‌ها درشت

کمر و ساق درشت‌تر

شانه‌‌ها باریک

کمر و ساق باریک

درشتی و باریکی اندام

متوسط

درشت با شانه پهن و سربزرگ

باریک متوسط

متوسط با سر متوسط و اندام‌‌های میانی درشت

باریک کشیده

عضلات اندام

ماهیچه‌‌های پر و کشیده

ماهیچه‌‌های درشت و کشیده

ماهیجه‌‌های کشیده و متوسط

ماهیچه‌‌های نرم

ماهیچه‌‌های کشیده و باریک

برجستگی شکم

متوسط و عضلانی

بزرگ و عضلانی

کمی برجسته

بزرگ و دارای پیه و چربی

فرو رفته

گرمی و سردی بدن

گرمی و آرامی تن

گرمی سراسر بدن

گرمی در سر و سردی در پا

سردی سراسر بدن

سردی بدن

گرمی و سردی دست

نه گرم نه سرد

خیلی گرم

گرم

سرد

سرد

گرمی و سردی پا

                   گرم                  

خیلی گرم

گاهی سرد و گاهی گرم

سرد

همیشه سرد

صورت

گردی کامل و متناسب

 

کشیده و د‌هان و دماغ بزرگ

 

 

رنگ لب

قرمز شرابی

قرمز تیره

گاهی قرمز- با لب ترک خورده

فرمز کمرنگ

تیره رنگ

رنگ و حالت ناخن

سفید و قرمز شفاف

سفید و قرمز

زرد و قرمز/ خشک و شکننده

صورتی روشن

تیره رنگ

         

 

مشخصات پوست  

 

معتدل

دموی

صفراوی

بلغمی

سوداوی

لطافت و رطوبت پوست

نه نرم و مرطوب نه خشک

نرم و مرطوب

خشک به ویژه در صورت و دست‌‌ها و سر

نرم و مرطوب

خشک در همه اندام‌‌ها

گرمی و سردی پوست

گرم

زیاد گرم

گاهی سرد گاهی خیلی گرم

سرد

همیشه سرد

منافذ پوست

نه  درشت نه ریز

درشت

(از علایم آن، خوب عرق کردن است)

گاهی درشت گاهی ریز

ریز

(تعرق کم)

متوسط و ریز

رنگ پوست

گندمگون

گرایش به گلگون

گندمگون با گرایش زرد

سفید

تیره

رگ‌‌های دست

آشکار متوسط

آشکار و برجسته

گاهی آشکار گاهی پن‌هان

پن‌هان

پن‌هان

 

 

 

 

 

مشخصات مو

 

معتدل

دموی

صفراوی

بلغمی

سوداوی

رنگ مو

مشکی/ قرمز تیره

مشکی و خرمایی تیره

مشکی و خرمایی

خرمایی روشن/ بور/ سفید

مشکی/ خرمایی/ جوگندمی

ضخامت مو

متوسط

خیلی ضخیم

کلفت

نرم و نازک

کلفت

پیچش مو

صاف و برجسته

فر درشت و برجسته

فر درشت

بدون فر و لخت و صاف

مجعد

نرمی و چربی مو

نه چرب نه خشک

چرب و مرطوب

چرب و خشک

نرم

خشک

فراوانی موی سر

متوسط

پرمو

پرمو

کم پشت

کم پشت

شوره سر

 

 

دارد

(به علت خشکی پوست سر)

 

 

ریزش موی سر

ندارد

ریزش در وسط سر

ریزش در جلوی سر

پراکندگی موی متوسط

ندارد

پراکندگی موی بدن

در سینه، شانه و کمر مقداری پر مو

بدن، سر و سینه پر مو

گرایش به سمت کم

بدون مو

کم

 

مشخصات چشم 

 

معتدل

دموی

صفراوی

بلغمی

سوداوی

رنگ سفیدی چشم

سفید شفاف

سفید یا گرایش قرمز

سفید با گرایش زرد

سفید بیحال

سفید تیره (مایل به طوسی)

رنگ مردمک

قهو‌های

متغیر

میشی

روشن/ آبی/ میشی

میشی تیره

مشخصات سیستم گوارش  

 

معتدل

دموی

صفراوی

بلغمی

سوداوی

مزه د‌هان (صبحگاه)

شیرین

شیرین

تلخ

بیمزه

شور

رطوبت د‌هان

نه خشک نه مرطوب

کم

خشک

مرطوب و پر آب

خشک و کم آب

عطش

 

کم

زیاد

ندارد

 

اشت‌ها

اشت‌های متوسط و خوراک متوسط

اشت‌های زیاد و خوراک خوب

اشت‌های کم

اشت‌های زیاد با خوراک زیاد

اشت‌های زیاد با خوراک کم

توان هضم غذا

زود هضم

زود هضم

زود هضم

دیر هضم

دیر هضم

نفخ

ندارد

ندارد

ندارد

دارد

دارد

یبوست

ندارد

ندارد

ندارد

گاهی دارد

دارد

گرایش به شیرینی

متوسط

کم

ندارد

دارد

دارد

گرایش به شوری

متوسط

کم

ندارد

دارد

دارد

گرایش به ترشی

گاهی دارد

کم

زیاد

ندارد

ندارد

قار و قور شکم

ندارد

ندارد

ندارد

دارد

دارد

تمایل به سردی‌‌ها

متوسط

دارد

دارد

ندارد

ندارد

تمایل به گرمی‌‌ها

متوسط

گاهی دارد

ندارد

دارد

دارد

 

 

افراد صفراوی مزاج:

افراد صفراوی مزاج گاه گاهی هستند. گاهی یک مشخصه و رفتار و گاهی مشخصه و رفتاری تفاوت دارند. نوع مشخصه و رفتار آن‌ها وابسته به میزان صفرا می‌باشد. بازتاب‌‌های رفتاری و روانی افراد صفراوی به شرح زیر است.

1- پائیز و زمستان را دوست دارند.

2- در خواب غلت می زنند، و گاهی غیرفعال هستند.

3- در رفتار‌های جنسی گاهی فعال و گاهی غیرفعال هستند (وابسته به میزان صفرا)

4- دارای استعداد معنوی و اهل خیر هستند اما به صورت مقطعی (وابسته به میزان صفرا)

5- گاهی علاقه مند به ادبیات و گاهی علاقه مند به ریاضیات هستند.

6- گاهی عاشق و گاهی فارغ می‌باشند.

7- گاهی پرانرژی و گاهی کم انرژی هستند.

8- گاهی با اراده و گاهی سست می‌باشند.

9- یبوست و بواسیر به علت خشکی مزاج

10- مدیر و منظم

11- معتقد به برنامه ریزی در کار‌ها

12- رک

13- کم حوصله، عصبانی و پرخاشگر

14- خشمگین

15- منفی نگر

16- بیحالی در حمام

17- داغی کف پا

18- لذت بردن از سیستم سرد

19- طاسی یا ریزش مو در سنین جوانی

20- احساس خشکی در بینی

21- گاهی پرجرات و گاهی آرام و گاهی ناآرام و دودل

22- گاهی سخاوتمند

23- تند و تیز و بی قرار

24- دارای استعداد خشونت و بدخلقی و پرخاشگری

25- زود عصبانی می‌شوند و گاهی باعث رنجش دیگران می‌شوند.

26- منظم و مقید به اصول و حساس

27- آینده نگر

28- گاهی خیال باف و دقیق در تصمیم گیری

29- حاضرجواب و باهوش

30- پرحرف

 

نشانه‌‌های غلبه صفرا:

بدن باریک، گرمی زیاد از حد، شانه جمع شده و کوچک، باسن نسبتا بزرگ (البته نسبت به کمر باریکی که دارند)، بازوان باریک، اندام میانی نسبتاً درشت، پوست خشک، بینی بزرگ (به دلیل حرارت زیاد قلب و کبد آنان)، کم مو، پوست متمایل به زرد، رگ‌‌های برآشفته، به شیرینیجات و چربی تمایل وجود ندارد، تمایل زیاد به ترشی جات و آب، رفتار‌های تند، عصبانیت، تحرک زیاد، گیرایی زیاد و حافظه کم، در تمام فصول احساس گرما می کنند، سرمادوست، زرد شدن زبان و پوست و سفیدی چشم، جوش و آکنه پوستی زیاد، بروز حساسیت‌‌های پوستی اگزماتیک و خارش و گرمی دست و پا، موی غیرصاف، طاسی و ریزش مو در جلوی سر و سنین جوانی، زبر و خشکی زبان، تلخ شن د‌هان، بروز آفت د‌هان، استرس و اضطراب، احساس خشکی در بینی، افزایش حرکات تنفسی، تشنگی مفرط، بی اشت‌هایی، خواب کم، پرکاری تیروئید، سردرد‌های مکرر (غیر از سینوزیت و میگرن)، فرو رفتگی زیر چشم‌ها، بیرون زدگی حدقه چشم، سوزش سردل، ریفلاکس گوارشی، حالت تهوع و استفراغ، امکان یبوست مزاج، در این غلبه بروز سنگ کیسه صفرا شایعتر است، زرد شد ن رنگ ادرار، واریس و مشکلات عروقی مانند واریکوسل و بواسیر، داغی کف پا‌ها، تخیل رویا‌های زردرنگ، دیدن خواب‌‌های خشن و جنگ و دعوا، روحیات مردانه، تند شدن نبض، درد پهلو، احساس گزگز شدن بدن، احساس گر گرفتگی، دیر مریض شدن، خشکی و لاغری اندام‌‌ها، بیش فعالی، جدی، پشتکار زیا، کم حوصله، پرخاشگری، خشمگین، فری از کوره در رفتن، لجباز، علاقه به سیگار کشیدن، بدحالی در سال‌‌های جوانی و تابستان، پهن بود قفسه سینه، دراز بودن قد و میل جنسی متعادل و توان معمولی در نزدیکی کردن، سوزش جگر، ناراحتی معده، درد شقیقه، سرگیجه، خشکی و ترک خوردن پوست، جوش فم المعده، شوره سر، بروز لکه‌‌های سفید و قهو‌های در صورت و بدن، علاقه به خوردن یخ و آب یخ، تندخویی و ب‌هانه گیری، حس بویایی و چشایی قوی، در کل مانند آتش فرد مبتلا به غلبه خطر بی قرار و خروشان می‌شود. برای آمدن باید سردتر شود.

افراد دموی مزاج:

افراد دموی مزاج اهل افراط و تفریط هستند، در یک لحظه و رفتار گاهی دچار افراط و گاهی دچار تفریط می‌شوند، بازتاب‌‌های روانی و رفتاری افراد دموی به شرح زیر است:

1- معمولا دموی‌‌ها بدحال هستند، نه تحمل گرمای زیاد را دارند و نه سرمای زیاد.

2- بسیار پرخواب هستند ومی تواند بسیار بخواند البته تحمل کم خوابی را نیز دارند و می توانند مدت زمان زیادی نخوابند.

3- میل و توان جنسی زیاد دارند و اهل زیاده روی می‌باشند. (استعداد بروز بحران‌‌های جنسی را دارند).

4- اهل خیر و معنویت

5- علاقه مند به ادبیات و موسیقی بوده و در شعر و شاعری بلندمرتبه می‌باشند. همچنین به طب نیز علاقه دارند.

6- اهل عشق و بحث بوده و در ناز عشق افراط می ورزند.

7- در مواقعی با انرژی زیاد کار خود را به پایان می رسانند و بسیار کار می کنند اما در مواقعی ممکن است کار خود را به اتمام نرساند.

8- شجاع و جسور در انجام کار‌ها و دارای توان ریسک.

9- سخاوتمند

10- سریع و چالاک و پرانرژی

11- خوش رو و خوش اخلاق

12- صبر و تحمل بالایی دارند اما نباید از ظرفیت آن‌ها سوءاستفاده کرد، چرا که در زمان عصبانیت دچار جنون آنی می‌شوند و ممکن است رفتار‌های مخاطره آمیزی از خود نشان دهند (قتل)

13- حرف افراد را به خوبی گوش می‌دهند.

14- معمولا بی نظم

15- دور اندیش

16- بلندپرواز و اهل تخیل و ابداع هسند (مخترع)

17- اعتماد به نفس بالا

18- تنوع طلب و بی علاقه به کار‌های تکراری

19- نوع دوست

20- دارای هوش و حافظه قوی

21- تیزبین و دقیق در برخی ابعاد

نشانه‌‌های غلبه دم:

سرخی رنگ رخسار و زبان، پوستی گرم و مرطوب دارند، وجود دمل و جوش در بدن، سرعت رشد مو زیاد، سیاهی غلیظ و ماندگار مو، وضعیت نرمال گوارشی (نه یبوست و نه اس‌هال)، تمایل به خوردن گوشت و شیرینی، شیرینی طعم د‌هان (هنگام صبح ناشتا)، ترشحات عادی بینی، وجود جوش و تاول در د‌هان، خفقان، سنگینی سر و بدن، سنگینی گوشه خارجی چشم‌‌ها، سنگینی گیجگاه‌‌ها، فشار بالای خون، کسالت نسبی، احساس خستگی، خواب زیاد، سنگینی خواب صبحگاهی، مشاهده مکرر رویای رنگ سرخ در خواب، کندی فکر، وزوز گوش، نبض ستبر، سرخی ادرار، ناسازگار با محیط‌‌های گرم، اندام درشت، حرکات سریع و چالاک، پرانرژی، خوش مشرب، شوخ، آلرژی ب‌هاره، دست و دل باز، بی خیال، قوای بالای جنسی و جسمی، سر بزرگ، شانه‌‌های درشت و پر، بازو‌های ستبر، درشتی استخوان سینه، لب و د‌هان و بینی بزرگ (به علت قلب و کبد گرم)، چشم‌‌های درشت، رگ‌‌های برافروخته، عاشق پیشه، تفکرات فیلسوفانه، تنوع‌طلبی، آکنه در شانه، ریزش مو در وسط سر، استعداد زیاد سکته قلبی و فشار خون، باهوش، ترشیجات را دوست دارند، عرق گرم، کندی حواس، لزج بودن آب د‌هان، قرمز شدن زبان، خون آمن از لثه، پرخوری، وجود جوش‌‌های ریز در پیشانی و گرده و...

سنگینی سر و بدن، احساس خستگی، ناسازگار با محیط و خوراکی‌‌های گرم، سنگینی خواب، حرکات بدنی سریع، اندام درشت، عادی بودن ترشحات بینی، دمل و جوش زیاد در بدن، نداشتن مشکل گوارشی، داشتن لب‌‌های کلفت، بالا بودن سرعت رشد مو، شیرین بودن طعم د‌هان به خصوص در جمع.

افراد بلغمی مزاج:

بازتاب‌‌های رفتاری و روانی در افراد بلغمی به شرح زیر می‌باشد:

1- بد ب‌هار و بد زمستان هستند.

2- خواب زیاد و بدون بازدهی کافی دارند. در ابتدای بیدار شدن، بدنشان درد می‌کند.

3- میل و توان جنسی بسیار کم دارند.

4- گرایش به علوم عقلی و ریاضیات دارند.

5- نیازمند محبت

6- میانه رو، محتاط و گاهی ترسو

7- حسابگر و محتاط

8- منطقی و عاقل

9- تجارت پیشه

10- آرام، منزوی و دارای حرکات کند

11- دارای استعداد افسردگی

12- ظریف و ریزبین و حساس

13- منظم و دقیق

14- گذشته نگر

15- بدون استعداد ریسک

16- اهل سازش و بی اراده

17- درون گرا و منفی باف

18- کینه توز

19- فراموشکار و کندذهن

20- بی علاقه به یادگیری

21- راحت نسبت به اکثر مسایل

نشانه‌‌های غلبه بلغم:

رنگ روشن پوست، سفیدی و نرمی پوست بدن، سردی و رطوبت پوست، سفیدی رنگ رخسار، عرق سرد، سردی دست و پا‌ها، لک و پیس، خال‌‌های سفید و گوشتی، زود سفید شدن ریش و مو، چشم‌‌های سفید  وآبی، پف زیر چشم‌‌ها، رقیق شدن آب بینی، بروز سینوزیت و میگرن، زبان باردار و مرطوب و سفید، لکنت زبان، بزاق زیاد و چسبنده، عدم تشنگی، ترشی طعم د‌هان، ترش کردن، آروغ ترش، ضعف‌‌هاضمه، نفخ معده، ریفلاکس گوارشی، کندی حرکات، نبض ضعیف و نازک و کند و مبهم، سفیدی ادرار، تکرر ادرار، مثانه عصبی، شب ادراری در دوران کودکی، سنگ کلیه، ورم پروستات، خواب زیاد و کم بازده، رویای آب، برف، رودخانه و سرمای سخت، تخیل اشیای سفید، درد‌های استخوان، دندان‌‌ها و ناخن‌‌های نرم و شکننده دارند، بیشتر از دیگران آرتروز استخوان دچار می‌شوند، زانو‌ها و استخوان‌‌هایشان سروصدا می‌کند، ناسازگار با غذا‌های سرد مثل ماست و ترشی، بدحال در زمستان، از کولر فرار می کنند، به بخاری و پوشیدن لباس‌‌های گرم علاقه زیادی دارند، زود به زود مریض می‌شوند، فراموشکار، کندی حواس و منگی، سست اراده، تنبل، محافظه کار، شوخ و خوش مشرب، میل جنسی ضعیف و ناتوانی، جاری شدن آب در هنگام خواب، ریزش موی زود هنگام، قولنج و درد کمر و گرده، لقوه (پارکینسون)، نقرس و تنگی نفس، تپش قلب، سرفه زیاد، ضعف مثانه، لکه‌‌های قهو‌های در سفیدی چشم، ضعف بینایی، چاق هستند، سر کوچک، چشم درشت دارند، بینی کوچک، پراکندگی عروق کم تا پن‌هان، موی نازک و لخت با رنگ روشن، حالت پف کرده دارند، خستگی زودرس، سرماگریز، مسئولیت‌پذیر، تمایل به شیرینیجات و...

افراد سوداوی مزاج:

در طب سنتی، از مزاج سوداوی، به بدترین یاد شده است. همچنین در کتاب‌‌های طب قدیمی چنین آمده است: «اگر طبیب بتواند شخص سوداوی مزاج را راضی کند، هنر کرده است.»

بازتاب‌‌های رفتاری و روانی در افراد سوداوی به شرح زیر می‌باشد:

1- علاقه مند به ب‌هار و تابستان هستند.

2- خواب کمی دارند.

3- میل جنسی فراوان و توان جنسی کم دارند.

4- تمایل کم به معنویت، حتی با خدا هم معامله می کنند.

5- علاقه مند به حسابگری و مسایل فنی می‌باشند.

6- کم انرژی بوده و در انجام کار مداومت دارند.

7- میانه رو و محتاط هستند.

8- کودن و کوته فکر

9- دارای وسواس و نگرانی و دودلی

10- کم احساس و منطقی

11- ناآرام و همیشه در فکر

12- بدون توان ریسک

13- انتقام جو

14- مجذوب نمی‌شود

15- فکر و خیال فراوان

16- بدبین، حساس، نگران

17- منظم

18- درونگرا

19- اهل جدال و جنجال

20- تیزبین و بادقت

21- لجباز

نشانه‌‌های غلبه سودا:

مو‌های فرفری و ریز و خشک، کمتر تاس می‌شوند، سر متوسط و نسبتا کوچک، بینی کوچک، ناخن‌‌های خشک، خساست، جدی، چشم‌‌های متوسط، لب‌‌های باریک، تیرگی دور چشم، خورده خور و درونگرا، تمایل به شوری جات، اندام تحتانی سرد، شکاک، وسواسی، اهمیت افراطی به ظاهر خود، حس بویایی و شنوایی قوی، رگ نازک و باریک اندام و خشکیده، بدن عضلانی نیست، سینه لاغر، پوست خشک و تیره، شکم کوچک، منظم و دقیق، غیرمنعطف، پوست سرد و خشک، دمل‌‌های چرکی، خال‌‌های سیاه و لکه‌‌های تیره، اگزما وخشکی پوست، سرعت زیاد نمو مو، سفیدی زودرس مو‌ها، بدن پشمالو، زبان بدون علامت و گاهی تیره، د‌هان شور یا بی مزه (صبح ناشتا)، سیری زودرس، حساس به خوردن مواد خشک، گرفتاری به یبوست به ویژه از نوع کولیت یا IBS، سوزش د‌هانه معده، رنگ ادرار عادی و گاهی تیره، اسپاسم‌‌های عضلانی، درد سیاتیک، بی خوابی، رویای سیاهی و دیدن پرتگاه در خواب، دیدن کابوس، افسره و گوشه گیر، احساس گزگز شدن بدن، هراس، دودلی، ترسو، مردم گریزی، علاقه به شوهرت، یبس و سرد، مغرور، کین‌های، علاقه به کشیدن سیگار، کم حوصله و کم ظرفیت، میل جنسی زیاد ولی توان جنسی کم، حرص خوردن، لاغری و پژمردگی جسم و روح، بی نشاط و یبوست شدید، سوزش هنگام دفع ادرار، مدفوع تیره و قیر مانند، شب کوری، فکر زیاد، بیماری کولیت و شب  کوری

افراد متعادل:

افراد متعادل در تمام رفتار‌ها و کار‌های خود متناسب و متعادل هستند نه اهل افراط و تفریط هستند نه دچار رفتار‌های متناقض می‌شوند، افرادی با انرژی، با اراده، خوش اخلاق و بین دنیا و آخرت و کار تعادل ایجاد می کنند.

فلسفه وجود بیماری:

از برابند مواد چهارگانه در تن انسان تیپ‌‌های متفاوتی پدید می آید که به تناسب میزان گرمی و سردی و خشکی و تری موجود در تن آن‌ها، درشتی و ریزی، باریک اندامی، چاقی و لاغری و سایر ویژگی‌‌های ظاهری ایجاد می‌شود. هرکدام از تیپ‌‌های مذکور دارای تعادل نسبی هستند که موجب حفظ سلامت آن‌ها است، یعنی یک نفر صفراوی تا زمانی که در طبع خود متعادل است سالم است، یک نفر سوداوی، بلغمی و دموی نیز به همین ترتیب لکن در گرایشات غذایی، تمایلات رفتاری حساسیت‌‌ها، علاقه مندی در آب و هوا در تمام مسائل اجتماعی تفاوت‌‌هایی با همدیگر خواهند داشت، برای حفظ این تعادل باید گرمی و سردی‌‌های مورد نیاز هرکدام به انداه مورد نیاز جذب بدن شود، در صورتی که سردی و گرمی به اندازه در تن وجود داشته باشد، تن در حالت تعادل باقی می ماند و حفظ تعادل یعنی حفظ سلامت به هر دلیلی تن از حالت تعادل خارج شد، موجب بروز بیماری می‌شود.

این افزایش ویژگی‌‌ها یا سراسری است و در تمام بدن پدید می آید یا در یک اندام وجود دارد، وقتی در سراسر بدن پدید آید آن را غلبه اخلاط می نامیم که موجب بیماری فراگیر می‌شود مانند فشار خون یا غلظت خون، اگر این خلط یا ماده در یک اندام افزایش یا کاهش پیدا کرد، موجب بیماری همان اندام می‌شود مانند افزایش صفرا در سر که موجب سردرد می‌شود، یا افزایش بلغم در زانو موجب درد در زانو می‌شود و یا افزایش سردی در مغز که موجب فراموشی می‌شود که برای درمان غلبه اخلاط باید مزاج خود را اصلاح کنیم.

اصلاح مزاج:

برای حفظ سلامتی باید در بدن اخلاط را به تعادل نگه داشت، یعنی برای نگهداری، آن‌ها باید اخلاط را تقویت کرد، برای تقویت هر کدام لازم است غذای زاینده همان خلط یا ماده را به بدن رساند. از این رو به این کار (تقویت به عین) می‌گویند. هرگاه یک یا چند ماده در بدن افزایش یابد موجب بروز بیماری می‌شود، برای درمان آن بیماری باید آن ماده را کاهش داد و برای کاهش ماده اضافی باید از ضد آن استفاده کرد. مثلا برای کاهش حرارت (صفرا) باید رطوبت را افزایش داد (از صفرازدا بهره گرفت) و برای کاهش سردی باید از حرارت و رطوبت استفاده کرد (سودازدا). از این رو به این قاعده، درمان به ضد و تقویت به عین می‌گویند.

اصلاح مزاج یعنی درمان مزاج اکتسابی و بازگرداندن آن به مزاج اصلی و حفظ آن با استفاده از مصلح.

مصلح چیست؟

به ماده خوراکی یا غیرخوراکی که مصرف همزمان آن با سایر مواد، طبع فرد را متعادل نموده و از مشکلات احتمالی ایجاد شده آن‌‌ها جلوگیری می نماید و همین هضم آن را آسانتر می‌کند مصلح می‌گویند.

انواع مصلحات از نظر خاصیت:

  • مصلحات عمومی یا مزاجی:

مصلحاتی که مزاج آن‌ها، ضد مزاج مواد اصلی استفاده شده است و مثلا ماست مزاج سرد و مرطوب دارد، و افراد بلغمی و سوداوی که دارای مزاج سرد هستند باید آن را با خوراکی‌‌هایی که دارای مزاج گرم و مرطوب هستند مثل زنیان، انیسون، یونجه، نعناع و آویشن استفاده کنند تا مزاج مات معتدل شود، و مشکلات ناشی از سرد بودن مات بهر آن‌ها اثر نکند.

  • مصلحات شخصی یا ذاتی:

این نوع مصلحات حالت عمومی نداشته و به صورت شخصی در کنار سایر موارد استفاده می‌شوند، مثل خوردن مصلح زنیان که برای کم کردن مشکلات ناشی ازخوردن ماست و مصلح انیسون که برای کم کردن مشکلات ناشی از خوردن رازیانه استفاده و مصرف می‌شود.

در طب سنتی نیز گاهی اوقات بیماری آکنه یا جوش صورت که در اثر گرمی ایجاد می‌شود، را با تصرف گیاه گرم رازیانه که خود نیز طبع گرم دارد درمان می‌کند، زیرا رازیانه علاوه بر گرم بودن طبع خود، به طور ذاتی درمان کننده جوش غرور نیز هست.

با استفاده از دم کرده جو که بسیار سرد است ولی در بیماری‌‌های سرد کلیوی مثل سنگ کلیه از آن استفاده می‌شود، زیرا جو علاوه بر سردی مزاج به طور ذاتی خاصیت درمان بیماری‌‌های کلیوی را نیز دارد.

انواع مصلحات از نظر طریقه مصرف :

ممکن است، مصلح یک خوراکی، بوییدنی باشد نه خوردنی مانند مصلح گل سرخ در سردمزاجان، خوردن انیون بوده ولی در گرم مزاجان با خوردن گل سرخ فقط کافی است مصلح کافور را استنشاق یا بو کنند. بو کردن کافور سردرد ناشی از مصرف خوراک گل سرخ در گرم مزاجان را کاهش می‌دهد. یکی از اصول پیشگیری از بیماری‌‌ها، عدم استفاده از هر نوع ماده غذایی در هنگام بی اشت‌هایی است، اگر با اولین لقمه یا قاشق غذایی که در د‌هان خود می گذارید، احساس بدی پیدا می کنید، فورا آن را دور بریزید و تا پیدا کردن اشت‌ها هیچ نوع غذایی میل نکنید؛ زیرا سلامتی شما در نخوردن آن‌ها است توصیه می‌شود افرادی که طبع گرم صفراوی یا سوداوی دارند، غذای سرد مصرف کند تا گرمی آن‌ها کمتر شود، و افرادی که طبع سرد بلغمی یا سوداوی دارند غذای گرم مصرف کنند و یا با مخلوط غذا‌های سرد و گرم، اثر سردی و گرمی را متعادل کند.

  • بیماری‌‌های غلبه صفرا:

افراد صفراوی دارای قدی بلند و اندامی باریک هستند به طوری که نمی توان آن‌ها را چاق کرد. با شروع سن سردی در خودش که صفرا کاهش و بلغم افزایش یابد (یعنی فرد صفراوی سرد شود)، ابتدا اندام‌‌های میانی، شکم و باسن چاق می‌شود و در حقیقت هیکل گلابی شکل می گیرد. ساق پا در این افراد باریک است، در صورتی که گوشت آلود شود، نشان تجمع بلغم است.

با افزایش بیش از حد صفرا، بیماری‌‌های زیر ممکن است بروز کند:

1- سردرد‌های صفراوی، به خصوص در جلوی سر و پیشانی، به همراه تار شدن چشم و استفراغ (نکته: اولین جایی که صفرا بروز می‌کند سر است)

2- استفراغ‌‌های صفراوی

3- دل به هم خوردگی

4- اس‌هال‌‌های صفراوی

5- تلخ شدن د‌هان به خصص صبح زود

6- خارش شدید بدن

7- ایجاد اگزما

8- ایجاد آکنه (جوش‌‌های نوک تیز)

9- تاول‌‌های زیرپوستی در دست و پا (مثل زرده ت خم مرغ)

10- رنگ پوست و رنگ سفیدی چشم متمایل به زرد

11- حالت سوزنده در بدن (احساس فرو کردن سوزن در بدن)

12- مورمور شدن بدن (احساس حرکت کردن مورچه در زیر پوست، که به علت حرکت بخار زیرپوست است)

13- ریزش زیاد موی سر (به خصوص در جلوی سر) و خشکی مو

14- حرکات تنفسی تند (به علت گرمای بدن)

15- بی اشت‌هایی شدید (به علت گرم و خشک شدن زیاد معده)

16- زبان زبر و خشک

17- عطش زیاد و خشک شدن و ترک خوردن لب‌‌ها

18- بروز بیماری‌‌های کبدی

19- سنگ کیسه صفرا

20- اخلاق تند و شدید

21- ایجاد خشکی در نفر (اوج صفرا) و ایجاد بیماری‌‌های شیزوفرنی و اسکیزوفرنی و خیال‌پردازی

22- تیزبینی چشم

23- سوختن نطفه و ایجاد نازایی (به علت صفراوی زیاد و شدت گرما)

24- گرم شدن اندام‌‌های فوقانی و سرد شدن اندام‌‌های تحتانی

25- کاهش سطح رطوبت ادراری

26- عرق بدبو

27- دلشوره و بی قراری

درمان غلبه صفرا و اصلاح افراد صفراوی مزاج:                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                      

رژیم غذایی مناسب برای صفراوی‌‌ها (گرم و خشک) غذا‌هایی است که سردتر باشند. افراد صفراوی، غالبا در اثر حجامت تعدیل مزاج یافته و رنگ و رویی به مراتب روشن‌تر از قبل خواهند داشت. اشت‌های آنان با حجامت افزایش می یابد و در صورت تکرار حجامت، فربد و چاق خواهند شد.

در صورت عدم رعایت نهایتا دچار بیماری سیروز کبدی می‌شوند. همانگونه که پیش از این گفته شد، ساده‌ترین و عاقلانه‌ترین روش برای اصلاح مزاج، شناخت نوع مزاج و شناخت نوع غذا و مصرف به موقع آن‌هاست تا بیماری سرکوب شود و سیستم ایمنی بدن تقویت گردد. تخلیه معده این افراد به روش قی کردن دور‌های بسیار مناسب می‌باشد. در واقع کار حکیم آن است که افراد پر حرارت جامعه را شناسایی نموده و به طرق مختلف پیشن‌هاد شده سنتی، حرارت بدن آن‌ها را پایین‌تر بیاورد و خوردن همه انواع مرکبات، انار، شاه توت، خیار، سیب، گلابی، آلبالو، گیلاس، آلو، گوجه سبز و زرشک برای افراد صفراوی مزاج مفید است. بهترین دارو برای افراد هندوانه، گرمک، کدو خورشتی، هویج فرنگی، روغن زیتون و سوپ جو، سبزیجات مانند اسفناج و گشنیز، لیموترش است. همچنین سیب زمینی بخارپز، قارچ، بامیه، پیاز، برگه هلو، برگه زردآلو، مغز بادام خام تازه، برنج سفید با روغن زیتون، کدو حلوایی با نخودفرنگی، عدس، ماش، جو دوسر، مخمر آبجو، لیمو عمانی برای کبد و افراد صفراوی مزاج بسیار مفید است و همچنین بذر‌های ملین و شربت آب عسل با لیمو ترش تازه به این افراد توصیه می‌شود و چای، قهوه، نسکافه، تخم مرغ، غذا‌های فریز شده و زودپز شده، سس و رب، غذا‌های چرب و پرحجم، ماکارونی و آش رشته، نوشابه و ادویجات تند، آب یخ، نوشیدن مایعات همراه و بعد از غذا، شیرینی جات قنادی و مصنوعی، آجیل شور و گوشت قرمز، ریزه خواری، بادمجان، موز، خربزه، آناناس و طالبی برای افراد ضرر دارد. در اینجا بحران‌‌هایی که در طول زمان باعث ترشح ناگ‌هانی صفرا به خون می‌شود را برای شما معرفی می نمائیم. بحران‌‌هایی که بار‌ها و بار‌ها هر یک از شما با آن‌ها مواجه شد‌هاید نظیر:

پدیده بلوغ برای نوجوانان- پدیده ازدواج- پدیده باردار شدن- پدیده زایمان- پدیده شنیدن ناگ‌هانی خبر بد- پدیده یائسگی- بلند کردن‌‌هالتر در بدن سازی- مسابقه فوتبال و... همگی جزء بحران‌‌های صفراوی حساب می‌شوند یعنی با پیدایش هر کدام از دوران زندگی یا افعال مختلف فوق به ناگ‌هان مقادیر زیادی صفرا (یعنی هورمون‌‌های خونی گرم مزاج) وارد خون شده و شخص را دچار یک نوع الت‌هاب حرارتی شدید می‌کند مثل حالت گرگرفتگی در زنان یائسه.

غذا‌هایی که این گونه مزاج‌‌های صفراوی را اصلاح می کنند عبارتند از: خوردنی‌‌هایی که حالت اسیدی دارند و ترشیجات طبیعی مانند: لیموترش، زرشک، نارنج، گریپ فروت با عسل، ترنجبین، شیرخشت، کاهو، کیوی، آلو بخارا، آلوچه، اسفناج، تمبر هندی به صورت دم کرده، لیمو شیرین، پرتقال، نان جو و آش جو، مجموعا این  نوع  افراد باید از غذا‌های خنک استفاده کنند. یعنی از غذا‌های که ph آن‌ها از نظر علمی زیر 3/7 باشد، عرق کاسنی و عرق شاهتره بهترین نوشیدنی برای این گونه افراد است و آن‌ها برای شستشو بدن خود باید از سدر و ختمی استفاده کنند. بهترین روش برای این گونه افراد این است که از خوردن چای و گرمیجات جدا بپرهیزند تا بزودی سلامت خود را به دست آورند. در غیر این صورت دچار بیماری‌‌های کبدی مثل کبد چرب تمرهندی، روغن زیتون، سوپ جو، پاچه گوسفند، بامیه، نان جو، اسفناج و کدوی خورشتی. بهترین نوشیدنی برای این افراد عرق کاسنی و شاه تره است.

در مجموع این افراد باید از خوراکی‌‌های سرد و خنک استفاده کنند و از خوراکی‌‌های گرم بدون مصلح پرهیز کنند تا بتوانند سلامتی خود را حفظ کنند.

بیماری‌‌های غلبه دم:

با افزایش بیش از حد دم در بدن بیماری‌‌های زیر ممکن است بروز کند:

1- سردرد در ناحیه گیجگاهی و سنگین شدن سر (اظ‌هار می‌کند که نفر سرش درد می‌کند).

2- جوش‌‌های سرسیاه در پوست بدن، صورت و کتف

3- آکنه در پوست گونه و چانه، شانه، سینه و کتف

4- دمل چرکی در بدن به خصوص در کتف و زیربغل (نیمه بالایی تن)

5- گلگون شدن رنگ پوست

6- ریزش مو از پشت سر به طوری که از فرق سر شروع می‌شود.

7- فشر خون بالا (فشار خون گرم)

8- کلسترول بالا یخون (به علت پرخوری و خوردن همه نوع مواد غذایی)

9- استعداد بیماری‌‌های گوارشی (به علت سیرخوری و خوردن همه نوع مواد غذایی)

10- انسداد عروق کرونر قلب در سن سردی و سن بالا

11- خونریزی از بینی (به علت افزایش خون در بدن)

12- خونریزی از لثه (به علت افزایش خون در بدن)

13- خونریزی از مقعد (به علت افزایش خون در بدن)

14- احساس سنگینی در بدن

15- فشار زیاد پشت چشم

16- استعداد رماتیسم (به علت افزایش رطوبت اندام‌‌ها)

17- افزایش دم در مغز (اوج دم) و ایجاد بیماری مالیخولیای خندان

18- جنون آنی به طوری که دست به کار‌های غیرعادی می زند

19- حواس پرتی، کندفهمی

20- خستگی بدون متوازن

درمان غلبه دم و اصلاح افراد سودا مزاج:

معمولا بیماری‌‌های افراد دموی در اثر افزایش حرارت و رطوبت و به طور کلی، افزایش خود خون به وجود می آید که حجامت به عنوان موثرترین درمان برای دموی مزاج‌‌ها مطرح شده است. به علت اینکه دم، گرم و تر است، رژیم غذایی مناسب برای دموی‌‌ها، رژیم غذایی سرد و خشک است. مثل بادنجان و عدس که مزاج سرد و خشک دارند.

افراد دموی بایستی غذا‌های خشک و سردی مثل آش انار، آش آلو، آب زرشک، خیار، مرکبات و ماست و... مصرف کنند تا حرارت بدن در آن‌ها تعدیل شود. در صورتی که فرد دموی همراه با غذای گرم مثل شیرینی جات از مواد و اغذیه سرد استفاده نکند، دچار جوش و خارش بدن، گرگرفتگی، بی قراری، کهیر، سوزش ادرار، سوزش سردل و آفت د‌هان خواهد بود.

درمان افراد دموی جهت متعادل شدن شامل موارد زیر می‌باشد:

برای اصلاح این نوع مزاج‌‌ها بهتر است از غذا‌هایی مانند: میوه جات و سبزیجات تازه، مسهل‌‌ها گیاهی مانند: خاکشیر، اسفرزه، تخم مرو، بارهنگ، بالنگو، تخم ریحان، سوپ یا آش جو، نان جو، روزانه 6 لیوان آب خنک (نیم ساعت بعد از  غذا و 2 ساعت و نیم پیش از غذا). کاستن از حجم غذا و استفاده از غذا‌های ساده (غیرمتنوع) یکی از بهترین راه‌‌های اصلاح مزاج است.

همچنین مقداری نرمش و ورزش سبک نیز بسیار خوب است. خیس شده برگ زردآلو، هلو، انجیر  و آلو بخارا، بهترین دارو برای این نوع  افراد است. ترشیجات طبیعی مانند زرشک، آلو بخارا نیز برای این افراد مفید است و بر اثر استفاده از آن‌ها بیمار سریعتر بهبودی خود را به دست می‌آورد. راه حجامت و فصد خون نیز آنان را سریعتر به سوی سلامتی باز می گرداند و خوردن زرشک، کاهو، خیار، میوه جات، انار، سبزیجات، سوپ جو، لیموترش تازه، استفاده از سالاد فصل قبل از غذا، روغن زیتون، حبوبات و غلات جوانه زده، بذر‌های ملین (خاکشیر و... )عسل به مقدار کم، غذا‌های خام، انواع توت قرمز، شاه توت، کدو خورشتی، نوشیدن 2 تا 3 لیوان آب زرشک که سریعا خون را به حالت طبیعی باز می‌گرداند،  کم خوری توصیه می‌شود و از خوردن غذا‌های سرخ شده چرب، و پرحجم، شیرینی جات، ادویه جات تند، غذا‌های شور، گوشت زیاد، کره و خامه، غذا‌های نشاست‌های، نان، آب یخ، دوغ، نوشابه، تخم مرغ، نوشیدن مایعات همراه با غذا یا بعد از غذا، خرما، رطب، توت خشک، کشمش، سس، رب، ترشیجات، سرکه، سیر، چای، قهوه، نسکافه، ماست، بادمجان و غذا‌های ساندویچی پرهیز کنند.

1- تخلیه متفاوت جنسی

2- خواب قیلوله

3- روزه مشخص

4- گریه شبانه

5- مصرف سرکه و آبلیموی تازه

6- مصرف سرکه انگبین، آب انار، آب زرشک، شربت آبلیمو و شربت آبغوره

7- حجامت سه مرتبه در سال

نکته: افراد دموی اگر همراه خوراک‌‌های گرم از خوراکی‌‌های سرد استفاده نکنند دچار خارش بدن و جوش و... خواهند شد.

نمونه‌ای از رژیم غذایی ناسالم برای افراد دموی شامل مواد غذایی زیر می‌باشد:

- سبزی و میوه‌‌های تازه شامل کاهو، خیار، سیب کامل، انار، نارنگی، پرتقال، گلابی، سالاد قبل از غذا

- ترشی‌‌های طبیعی مانند زرشک و لیمو ترش، نارنج و آب نارنج، غوره، آب غوره، آلوبخارا، آلبالو، تمر هندی

- بذر‌های ملین به صورت ناشتا با غذا خورده، بارهنگ و خاکشیر

- نمک، کاسنی و گل سرخ

- روغن زیتون، نان جو، سوپ جو، کدو خورشتی و استفاده از غذا‌هایی با فیبر بالا

بیماری‌‌های غلبه بلغم:

نکت‌های که حائز اهمیت است این که معصوم می فرماید: «اصل کل داء البروده- اصل و ریشه همه بیماری سردی است».

بلغم می‌تواند مغز، ریه، مفاصل و استخوان، دستگاه گوارش و دستگاه تناسلی را درگیر کرده و ایجاد بیماری نماید.

با افزایش بلغم در هر یک از اندام‌‌ها، بیمار‌‌های زیر ممکن است دیده شود:

- در مغز، بیماری‌‌های آلزایمر و پارکینسون (در سوداوی‌‌ها هم دیده می‌شود)، بلاهت و حماقت و اکثر بیماری‌‌های تشنجی و اقسام رعشه‌‌ها و لقوه (کج شدن د‌هان)، ضعف حافظه و فراموشی، افسردگی و سکته‌‌های مغزی دیده شود.

- در ریه‌‌ها، منشاء بروز آسم، برونشیت (عفونت‌‌های ریه)، سرماخوردگی‌‌های مکرر و سینوزیت گردد.

- در گوارش، نفخ معده و گاهی ریفلاکس دیده می‌شود.

- در دستگاه تناسلی زنان، عفونت‌‌های مکرر و کیت تخمدان، خونریزی شدید دوران پریودی (‌هایپه سنوره) دیده می‌شود.

- افراد بلغمی مستعد انواع سرطان هستند و انواع آنمی به صورت رنگ پریدگی و ضعف و بیحالی و سردی اندام و نبض ضعیف در آن‌ها دیده می‌شود.

نکته:

هر عمل جراحی با بیهوشی باعث غلبه بلغم در بدن می‌شود، مثل سزارین که باعث پیری زودرس می‌شود.

با افزایش بیش از حد بلغم بیماری‌‌های زیر ممکن است بروز کند:

1- افزایش فشار خون

2- سردرد از پشت سر و گردن شروع می‌شود با تهوع همراه نیست، این سردرد با بوی سرکه بدتر می‌شود.

3- نبض کند

4- بی حوصلگی

5- عرق سرد سر، کف پا (عرق بی بو)

6- درد مفاصل

7- در تمام بدن و استخوان و تمام ماهیچه‌‌های بدن (به علت افزایش بلغم)

8- تنگی نفس

9- استعداد افسردگی و غم زدگی

10- واپس گرا و ناامید

11- خواب زیاد و بدون بازده

12- فراموشی مقطعی

13- سفیدی زودرس مو

14- تصویرگری‌‌های منفی

15- میخچه در دست و پا

16- ایجاد برص و پیسی در پوست

17- ایجاد آلو پیسی (ریزش سک‌های مو در بدن)

18- سستی گوشت اندام

19- چسبندگی آب د‌هان

20- ناراحتی‌‌های گوارشی شامل ریفلاکس، آروغ، قار و قور شکم، ترشی معده

21- رسوب بلغم در نفر و ایجاد بیماری Ms که موجب کند در حرکت اعضای بدن می‌شود:

22- رماتیسم در اندام‌‌های میانی و ستون فقرات

23- ناباروری تخمدان‌‌ها

24- حجم ادرار زیاد

25- ترشحات رحمی سرد و دقیق

26- شب ادراری در خردسالان

27- کندفهمی

28- غم زیاد

درمان غلبه بلغم و اصلاح افراد بلغمی مزاج:

جهت درمان غلبه بلغم بایستی علاوه بر مصرف غذایی گرم دیرهضم از مواد غذایی سرد، از دارو‌های ضدبلغم استفاده شود که در ادامه تعدادی از آن‌ها ارائه می‌شود.

1- عسل :

عسل برای افراد بلغمی به خصوص اگر مبتلا به کم خونی می‌باشند، بسیار موثر است. بهتر است عسل طبیعی را به صورت شربت درآورده و روزی 2 تا 3 لیوان میل کنید.

2- زیره سیاه:

تاثیر قاطع زیره سیاه در درمان بلغم ثابت شده است، می توان آن را  در خوراکی‌‌ها و برنج استفاده نمود.

3- کندر خوراکی:

در روایات اسلامی مصرف کندر جهت  افزایش هوش و حافظه توصیه شده است، افراد دارای بلغم بهتر است روزانه 3 مرتبه و هر بار به اندازه یک نخود از کندر خوراکی به صورت جویدنی به مدت 15 تا 20 دقیقه مصرف کنند و بزاق خود را ببافند. در صورتی که فرد تحمل تلخی کندر را ندارد، توصیه می‌شود آن را پودر کرده و با عسل مخلوط سپس مصرف نمایید.

یکی از اثرات درمانی خوب کندر، شب ادراری کودکان و احتلام زیاد است.

4- زیتون:

از زیتون می توان به همراه غذا استفاده نمود، همچنین روغن آن جهت ماساژ دادن مفاصل دردناک مفید است.

5- اسفند:

از دارو‌های ضدبلغم است که به خصوص بر روی بیماری‌های مغز و اعصاب و ریه بسیار موثر می‌باشد. در مصرف خوراکی اسفند، نباید آن را کوبید یا جوشاند، بلکه بایستی دانه‌های آن را به صورت کامل بلعید. در غیر این صورت اثرات سمی دارد، مصرف اسفند نباید بیشتر از شبی یک قاشق مرباخوری باشد.

6- دارچین:

دم کرده چوب دارچین، برای درمان بلغم اضافی بسیار مفید است.

نمونه‌ای از قدیم غذایی مناسب برای افراد مبلغی مزاج شامل مواد غذایی زیر می‌باشد:

- گوشت شتر، سار، گنجشک، مرغ محلی

- هل، دارچین، زیره، زنجبیل، زنیان، کندر خوراکی، بادیان، زعفران، فلفل سیاه و قرمز، رازیانه، دانه خردل

این افراد باید مدتی از خوردن لبنیات و خوردن ترشیجات و مصرف غذا‌های سردی بخش بدون حضور مصلح خودداری کنند و بیشتر از غذا‌های گرمی بخش مانند: ارده، عسل، شیره انگور یا خرما و یا ارده و خرما استفاده نمایند و همچنین به جای چای از نوشیدنی‌های گرمی بخش، دم  کرده دارچین و مقدار کمی زنجبیل استفاده کنند و هنگام خوردن برنج از ادویه جاتی مانند: هل، دارچین و زیره و شوید و نیز از میوه‌جات شیرین و رسیده مصرف نمایند و روزانه مقداری نرمش و ورزش انجام دهند و یک روز در میان به حمام بروند و از تمام غذا‌های گرمی بخش مانند گوشت شتر، گوسفند، کبوتر، سار، بوقلمون کباب شده مصرف کنند و از میوه جات رسیده و شیرین مصرف کنند و از ادویه جاتی مثل هل، دارچین، زنجبیل، زعفران، جوز هندی، فلفل سیاه و سفید، دانه خردل و سیر و موسیر استفاده کنند و چغندر، شلغم، هویج، کلم قمری، ترب سیاه و سفید و کلم و ساقه کرفس، نعناع، ریحان، جعفری، مرزه، ترخون، تره و شوید نیز کنار غذا‌ها حتما استفاده ک نند. از بذر‌های ملین، خشکبار، عسل، ارده، شیره خرما، زیاد استفاده کنند و ازتمام مواد لبنی مانند شیر، ماست، دوغ و... بدون استفاده از مصلح برای افراد بلغمی مزاج مضر است. ترشیجات، سرکه، شور، برنج سفید، عدس، سیب زمینی، آب یخ، انواع نوشابه‌های گازدار، چای، قهوه، نسکافه، سوپ جو، آش جو، میوه‌های ترش و کال، نارنگی، کیوی، گرمک، خیار پوست کنده، قارچ، ماش، جو، گوشت گاو و گوساله، انواع گوشت سفید، سس، رب، گوجه فرنگی، پرخوری، غذا‌های فریز شده، کدو خورشتی، غذا‌های فریز شده، آش رشته، ماکارونی، پفک، آدامس، بیسکویت، چیپس و... بپرهیزد. زیرا مصرف این نوع مواد غذایی، بدون وجود مصلح خلط بلغم را فعال نموده و آن را افزایش می‌دهد. بلغم در واقع همان سیستم ایمنی بدن است که با این نوع تغذیه ضعیف‌تر می‌شود و در نتیجه بدن آدمی در مقابل انواع پارازیت‌ها آسیب پذیرتر می‌شود. در واقع سیستم ایمنی بدن علیه خود وارد عمل می‌شود که در اصطلاح پزشکی آن را توایمیون می‌نامند. بهترین درمان برای بیماری بلغمی پرهیز از غذا‌های نام بده شده می‌باشد.

با رعایت مسائل فوق به زودی طبع آنان اصلاح و از کسالت و بیماری نجات خواهن یافت. چنین اشخاصی حتی می توانند از مواد بلغم‌زا که برایشان مضر است میل کنند ولی با کمی تغییر، تبدیل یا همراهی مصلح آن. مثلا خوردن آب یخ برای این افراد بسیار مضر است و کبد چرب ایجاد می‌کند. لذا بهتر است که همواره از آب ولرم و یا حتی آب جوش کمی سرد شده (یعنی یک درجه از داغ کمتر) میل نمایند. یا اینکه هنگام استفاده از ماست که مقادیر کم  آن بلغم‌زا و مقادیر زیادش سودازاست. بهترین ک ار آن است که از مصلح مزاجی ماست مانند پونه، نعناع، آویشن، زیره و... و یا حتی از مصلح تخصص ماست یعنی زنیان استفاده شود. پس در مجموع بهترین کار آن است که شما از خوردن موتد تولیدکننده بلغم (مثل ماست، دوغ، شیر، سرشیر، خامه، آب یخ‌دار، شیرینی، مرکبات، جو، آب دم کرده جو و... ) یا به کلی صرف نظر کنید که این امکان وجود ندارد و یا اینکه حتی الامکان این گونه مواد را کمتر خورده و یا هر بار همراه با مصلح آن میل شود (مصلح ماد‌های است خوراکی یا غیرخوراکی که از آن به منظور مرتفع کردن عوارض سایر مواد مصرف شده استفاده می‌شود).

بیماری‌های غلبه سودا:

عوامل افزایش سودا در بدن، شامل موارد زیر می‌باشد:

1- تحمل‌های اجباری

2- حرص خوردن

3- در معرض نور و گرمای شدید قرار گرفتن به صورت مستمر (مانند تنور نانوایی)

4- استمرار زیاد در نگاه کردن به تلویزیون و رایانه

5- به کارگیری بیش از اندازه تلفن همراه

6- زیاد نشستن در یک محل (حداقل هر دو ساعت یکبار بایستی تغییر محل)

7- خوردن زیاد غذا‌های سرد و خشک

8- محل زیست سرد و خشک

9- غم مستمر و بیماری‌های مزمن و مستمر

10- بی‌تحرکی جسمی و فکری

11- پوشیدن زیاد لباس مشکل

12- ایستاده غذا خوردن

13- دائم در سفر‌های طولانی

14- سوءظن زیاد

15- خواب صبح و غروب

16- آلودگی‌های صوتی

17- خواب زیاد

18- مصرف الکل

19- موج انفجار

20- مصرف مواد مخدر مثل تریاک و هروئین

21- مصرف زیاد شکلات

افزایش بیش از اندازه سودا در بدن، ممکن است موجب بروز بیماری‌های زیر گردد:

1- پوست خشک و پژمرده و چروکیده

2- موی خشن و کلفت

3- بروز لکه‌های تیره در پوست

4- حلقه سیاه دور چشم

5- گودی زیر چشم

6- خشک شدن ناخن

7- پیرچشمی

8- حساس شدن گوش

9- وزوز گوش (به علت افزایش سودا در مغز)

10- تیز شدن شامه (به علت افزایش سودا در بینی)

11- خون سیاه و غلیظ

12- اشت‌های کاذب و خورده خوری

13- ادرار بدرنگ

14- تاخیر در پریود و دفع خون به صورت لخته لخته و تیره رنگ

15- کم خوابی (به علت افزایش سودا در مغز)

16- تنگی کانال نخاعی

17- واریس (به علت افزایش سودا در عروق انت‌هایی بدن)

18- بواسیر (به علت افزایش سودا در انت‌هایی روده بزرگ)

19- ترافیک ذهنی و عدم تمرکز

20- وسوسه و خیالات زیاد

21- خستگی زودرس و افسردگی‌های شدید

22- وسواس

23- سوءظن زیاد و مشکوک شدن بیش از اندازه به دیگران

24- گرفتن لاک دفاعی

25- لجباز

26- ظاهر آرام و غوغای درونی

27- بیماری‌های اعصاب و روان

28- انواع سرطان و تومور (به علت رسوب خلط سودا در اندام‌ها)

درمان غلبه سودا و اصلاح افراد سوداوی:

سودا چون سرد و خشک است، افراد سوداوی باید از غذا‌های سرد و خشک پرهیز کنند و در عوض از غذا‌های گرم و تر مثل عسل استفاده نمایند.

غذا‌های سرد و خشک مانند برنج که بدن را با افت رطوبت مواجه می‌کند مهمترین عامل یبوست است. (به خاطر دفع رطوبت)

در میان فصل‌ها فصل پاییز، فصل سودا است و بهترین فصل برای حجامت افراد سوداوی نیز فصل پائیز می‌باشد. از بین نان‌ها نان سنگک مناسبتر از بقیه است. (به خاطر وجود سبوس)

سودا به معنای سیاهی است و افراد سوداوی باید از مولدات سودا مانند بادنجان و عدس و چای پرهیز نمایند (کمتر مصرف کنند).

سودا استخوان ساز است. تیر کشیدن سر، سردرد سوداوی است و حالت بد صدا هم از افزایش سوداست که این دو با حجامت به همراه سرکه به عنوان رقیق کننده خون به کار می‌روند.

یخ سودازاست و همه مزاج‌ها باید از آن پرهیز کنند (آب به صورت غیرمستقیم باید سرد شود).

نمونه‌ای از رژیم غذایی مناسب برای افراد سوداوی مزاج شامل مواد غذایی زیر می‌باشد:

- گوشت، بره، شتر، کبوتر، گنجشک، سار، مرغ محلی

- عسل، انجیر، خرما، کشمش، دارچین، زیره، زعفران، سیاه دانه 3  

- گلابی، سیب کامل، هویج، سبزی‌های گرم (نعنا، ریحان، تره، مرزه، جعفری، ساقه کرفس) چغندر، شلغم، ترب

- سرکه، انگبین، گندم، نان سنگک، آش جو

کسانی که دچار این نوع طبع می‌شوند اکثرا به یاس و ناامیدی و ناراحتی‌های فکری و روحی مبتلا هستند، مدام  در خود فرو می روند، خودخوری می‌کنند و برای آرامش خود گریه می کنند. این افراد (مثلاً کسانی که احساس گزگز دست و پا می کنند) باید از خوردن غذا‌های چرب، شور، مانده و بیات به خصوص گوشت، ماهی دودی، شیرینی جات مصنوعی، ادویه جات و به خصوص چای و نیز خوردن قرص جلوگیری، خودداری نمایند و در عوض بیشتر از مسهل‌های گیاهی مانند قدومه شیرازی، بارهنگ، تخم ریحان و مرو استفاده کنند. در بین غذا‌ها از نوشیدن مایعات به خصوص آب یخ و نوشابه‌های گازدار و دوغ خودداری کنند. این افراد باید از مصرف کشک و ماست نیز پرهیز کنند. مصرف پنیر همراه با چای شیرین به عنوان صبحانه برای این گونه افراد فوق العاده زیان آور است زیرا رسوبات خون در این نوع افراد افزایش می یابد و اکثرا دچار یبوست مزاج می‌شوند. استفاده از غذا‌های گیاهی مانند آلو اسفناج، کدوتنبل و هویج فرنگی پخته نیز بسیار مفید است و همچنین استفاده از سالاد‌های فصل با مقداری جوانه گندم قبل از غذا و نیز مصرف آش جو اثرات مفیدی برای افراد دارد. تنقیه دم کرده جو یا روغن زیتون در اخراج سودا از مرکز تجمع آن یعنی روده‌ها نقش موثری خواهد داشت. اگر چنین افرادی به فکر اصلاح طبع خود نباشند شدیداً دچار افسردگی و پژمردگی روحی خواهند شد و روز به روز لاغرتر و تکیده‌تر می‌شوند و چهره‌شان گرفته‌تر می‌شود. کلیه غذا‌های گرمی بخش مانند گوشت گوسفند، شتر، کبوتر برای سوداوی‌ها خوب است. در صورت مصرف برنج حتما شوید و زیره سیاه استفاده شود. سبزیجات گرم مانند نعناع، ترخون، ریحان، جعفری، تره، انواع کلم و... مصرف شود. کشمش، انجیر، خرما، زعفران، زیره، آفتیمون و بذر‌های ملین مانند خاکشیر، تخم شربتی، قدومه شیرازی برای افراد سوداوی مزاج بسیار مفید است و بادمجان و غذا‌های نمک سود مانند ماهی دودی، ماهی شور، خیار شور و گوشت گوساله و ماست، پنیر، چای شیرین، ترشیجات، شیرینی جات قنادی، سرکه، چای، دوغ برای افراد سوداوی مزاج مناسب نیست.

مزاج چیست؟

مزاج در لغت به معنی درهم آمیختن است، و در طب سنتی کیفیت یکسان و جدیدی است که در نتیجه درهم آمیختن ارکان با یکدیگر به وجود می آید، از دیدگاه طب سنتی هر جسم مرکبی از ترکیب 4 رکن است و آنچه این اجسام را از هم متفاوت می‌کند، اختلاف مقدار این عناصر در آن‌هاست. در واقع مزاج کیفیت و حالتی است که از واکنش متقابل اجزاء مواد متضاد (آتش، هوا، آب، خا ک) به وجود می آید. در افزایش واکنش متقابل، سنجش زیادی از یک یا چند ماده با بخش زیادی از مواد استفاده با هم ترکیب می‌شوند  و بر یکدیگر تاثیر می‌گذارند. از این ترکیب، کیفیت و حالت متشابهی به وجود می آید که مزاج نامیده می‌شود. به زبان بسیار ساده‌تر مزاج نتیجه تاثیر کیفیت‌های عناصر چهارگانه عینی گرمی، سردی، تری و خشکی بریکدیگر است.

بر اساس طبق اسلامی-سنتی، جهان برآیند دو عنصر بزرگ گرمی و سردی است.

سردی و گرمی ترکیب شده و چهار عنصر اصلی متولد می‌شود. این 4 عنصر که 4 عنصر اصلی نظام طبیعت شناخته می‌شوند، آتش، هوا، آب، خاک می‌باشند.

البته باید دانست منظور از این آب، آب در دسترس ما نیست. هچنین در مورد خاک و آتش و هوا بلکه این‌ها تمثیل‌اند به این معنا که حکما اجسام را از نظر سبکی و سنگینی به این شکل تقسیم بندی کرده‌اند، سنگینی مطلق (نهایت سنگینی)، سنگینی نسبی، سبکی نسبی، سبکی مطلق (نهایت سبکی)، آن وقت آتش به عنوان تمثیل و نماد سبکی مطلق، هوا به عنوان نماد سبکی نسبی، آب به عنوان نماد سنگینی نسبی و خاک به عنوان نماد سنگینی مطلق به کار رفته است، از سوی دیگر کیفیات چهارگانه به شکل زیر بوده است: گرمی، سردی، تری و خشکی.

آنگاه چهار عنصر فوق علاوه بر نماد‌های ذکر شده از نظر کیفیات چهارگانه به شکل زیر بوده است:

آب دارای خاصیت سردی و تری، آتش دارای خاصیت گرمی و خشکی، باد دارای خاصیت گرمی و تری و خاک دارای خاصیت سردی و خشکی.

به این آب و بادو خاک و آتش اصطلاحا ارکان یا عناصر گویند (ارکان رابعه).

اخلاط نیز مانند چهار رکن نظام طبیعت دارای ویژگی‌هایی از حیص گرمی و سردی هستند، مثلا صفرا گرم و خشک، دم گرم و مرطوب، بلغم سرد و مرطوب و سودا سرد و خشک است.

در نتیجه نماد صفرا در ارکان اربعه، آتش، نماد دم در ارکان اربعه هوا، نماد بلغم در ارکان اربعه آب و نماد سودا در ارکان اربعه خاک است.

 

 

لیست ارکان

 

رکن

مزاج

آتش

هوا

آب

خاک

مفرد

گرم

×

×

 

 

 

تر

 

×

×

 

 

سرد

 

 

×

×

 

خشک

×

 

 

×

مرکب

گرم و خشک

×

 

 

 

 

گرم و تر

 

×

 

 

 

سرد و خشک

 

 

×

 

 

سرد و تر

 

 

 

×

 

 

اهمیت شناخت مزاج:

حفظ تعادل  از نظر مزاجی بلغمی یعنی حفظ سلامتی و هرگاه و به هر دلیلی بدن از حالت تعادل خارج شود، گرمی، سردی، خشکی و یا رطوبت در آن افزایش پیدا کرده و موجب بروز بیماری می‌شود.

همچنین نوع تغذیه، پوشاک، خواب و بیداری، حالت‌های عصبی و روانی و... ارتباط مستقیمی با حالات طبیعی یا مزاجی هر فرد دارد؛ بنابراین برای داشتن زندگی سالم و موفق، همه ما نیازمند شناخت مزاج یا طبیعت خود هستیم.

برای این که یک فرد تغذیه مناسبی داشته باشد حتما باید از نوع مزاج خود، محیط جغرافیایی که در آن زندگی می‌کند و طبیعت مواد غذایی از نظر سردی و گرمی، رطوبت و خشکی آشنایی داشته باشد. در غیر این صورت اگر از بهترین و گرانترین مواد غذایی هم استفاده کند، برای او مفید نخواهد بود.

در برخی از مزاج‌ها، خوردن یک غذای نامناسب می‌تواند مشکلات بسیاری را ایجاد کند. برای مثال برخی افراد حتی با خوردن یک خرما بدنشان جوش می زند و یا غذای ناسازگار با مزاج فرد، ممکن است موجب تغییر در خواب، حالات عصبی، فراموشی، مشکل در هضم غذا و دفع آن، ناراحتی‌های پوستی و... در او شود؛ پس برای جلوگیری از بروز چنین مشکلاتی باید مزاج خود را شناخته و غذای مناسب با مزاج خود را میل کنید.

اگر مادر طبع فرزندانش را بشناسد، می‌تواند غذا‌های مناسب با طبع نوزادش بخورد تا نوزاد دچار دل درد و... نشود. مثلا اگر مادر گرم مزاج و نوزادش سرد مزاج باشد، او نمی تواند غذای سرد بخورد، چون موجب مشکلاتی در نوزادش می‌شود و باید سعی کند هر غذای سردی را که با مصلح آن میل کند تا طبع آن متعادل شود. اهمیت شناخت طبایع به انداز‌های است که والدین می توانند مشکلات احتمالی فرزندانشان را با توجه به آن، درمان کنند. برای نمونه پرخاشگری، عصبی بودن و بی حوصلگی کودک به علت افزایش گرما و خشکی در بدن او و تنبل و ترسو بودن کودک به علت افزایش سردی و خشکی در بدن او می‌باشد که با حفظ تعادل طبع، به دفع این مشکلات کمک نماید.

مزاج انسان و چگونگی تشکیل آن:

بدن انسان نیز مانند طبیعت دارای چهار عنصر (آتش، هوا، آب، خاک) یا به عبارتی چهار خلط (اخلاط اربعه) می‌باشد.

در حقیقت به تناسب میزان بهره مندی انسان از آتش، هوا، آب، خاک گرایش انسان به یک یا چند عنصر افزایش یافته و مزاج پدید می‌آید:

1- مزاج با گرایش آب (سرد و مرطوب)

2- مزاج با گرایش آتش (گرم و خشک)

3- مزاج با گرایش هوا (گرم و مرطوب)

4- مزاج با گرایش خاک (سرد و خشک)

5- مزاج متعادل

6- مزاج سرد

7- مزاج گرم

8- مزاج خشک

9- مزاج مرطوب

مزاج انسان تابع عوامل شخصی است:

1- مزاج پدر و ما در

2- مزاج زمان تولد

3- مزاج مراحل زندگی (مزاج سن)

4- مزاج‌های جغرافیایی (زیست)

5- مزاج غذا‌های غالب (انواع غذا‌های جسم و روان)

6- مزاج رفتار‌های غالب

راه‌های تشخیص مزاج:

برای تشخیص مزاج ابتدا باید سرد مزاجی را از گرم مزاجی جدا کنید. برای این کار باید ببینید که در بیشتر حالات، لباس زیاد می پوشید یا نه، خصوصا در زمستان، زیرا کسانی که طبع سرد دارند، تحمل سرما را ندارند و کسانی که طبع گرم دارند، تحمل گرما را ندارند. پس نتیجه می گیریم که سرد مزاج کسی است که در همه فصول یا فقط در فصول سرد طبع سردی دارد و برعکس گرم مزاج کسی است که در همه فصول سال طبع گرمی دارد و در بیشتر اوقات سال لباس نمی پوشد.

در بین سرد مزاجان، بلغمی‌ها در همه چهار فصل سال احساس سرما می کنند و لی سوداوی‌ها تنها در فصول سرد (پاییز و زمستان) احساس سردی می کنند و در سایر فصول اینگونه نیستند.

اما در بین گرم مزاجان صفراوی مزاج‌ها در هر چهار فصل سال حرارت بدنشان بالاست و همیشه از گرما شاکی هستند اما دموی مزاج‌ها، فقط در فصول بهار و تابستان از گرما شاکی هستند و در بقیه فصول خیلی احساس بدی ندارند.

به طور خلاصه نتیجه می گیریم که:

1- صفراوی‌ها در تمام سال، خصوصا در تابستان حرارت بدنشان بالاست. آنقدر که در هیچ فصلی نیاز به پوشاندن بدن خود را با لباس گرم ندارند.

2- دموی‌ها فقط در بهار و تابستان حرارت بدنشان بالاست ولی در پاییز و زمستان به لباس گرم احتیاج پیدا می کنند.

3- بلغمی‌ها در تمام سال خصوصا در زمستان نیاز شدید به پوشیدن لباس گرم دارند.

4- سوداوی مزاج‌ها مثل دموی‌ها فقط در فصول سرد سال (پاییز و زمستان) به لباس گرم احتیاج دارند و در سایر فصول برخلاف بلغمی‌ها خیلی احساس سردی نمی کنند. افراد دیگری هم هستند گرچه دارای یکی از شرایط گفته شده در بالا باشند ولی قسمتی از بدنشان (مانند نوک انگشتان دست) همیشه سرد یا همیشه گرم است، مثل کف پاها که ممکن است این امر موجب اشتباه در تشخیص طبع آنها شود. اما باید بگویم که علایم برخی از بیماری‌ها این است که قسمتی از بدن را سرد یا گرم می‌کند. مثلا یکی از علایم کم خونی این است که باعث سردی نوک انگشتان دست و پا می‌شود و برعکس یائسگی باعث گرگرفتگی سر و صورت و چربی خون موجب داغی کف پاها می‌شود.

همچنین ممکن است سینوزیت باعث احساس سردی شدید در پیشانی و ورم معده باعث سردی زیاد در وسط قفسه سینه گردد.

بنابراین لازم است که شما اینگونه موارد استثنایی را بشناسید. مثلا ممکن است در همه جای بدن و در همه فصول سال احساس سردی کنید ولی کف پاهایتان اکثراً داغ باشد، این بدان معناست که شما بلغمی مزاج هستید و در عین حال چربی خونتان نیز بالاست.

یکی دیگر از راه‌های تشخیص طبع، این است که افراد سرد مزاج نمی توانند دوش آب سرد بگیرند ولی افراد گرم مزاج خصوصاً صفراوی مزاج‌ها این توانایی را دارند.

همچنین افراد گرم مزاج به راحتی نمی توانند عسل آویشن میل کنند، چون آویشن گرم است و موجب گرمی بیشتر در عسل می‌شود، اگر چنانچه بخواهند عسل را با آب بنوشند بایستی آن را با آبلیمو یا سرکه بیشتری مخلوط کنند. ممکن است خانمی دارای مزاج گرم و مرطوب (دموی) باشد ولی بعد از بارداری جنین دختر و سزارین دچار غلبه مزاج سرد شود.

این شخص از ویژگی‌های قبل از بارداری خود می‌تواند به مزاج خود پی ببرد و ا ز تغییراتی که در او ایجاد شده است، نوع خلطی که بر او غلبه کرده است پیدا کند و با استفاده از اصلاح مزاج آن را به مزاج اصلی بازگرداند.

البته باید به این نکته اشاره نمود که مزاج فرزند یک زوج که هر دو طبع گرم دارند، حتما گرم خواهد بود و تنها در صورتی مزاج فرزند آنها سرد خواهد شد که مادر در دوران بارداری به شدت تحت تاثیر عوامل سرد مثل قرار گرفتن مداوم در مقابل سرمای کولر، حمام گرفتن زیاد و.... یا خوراکی‌های سرد قرار گیرد.

نکته: افراد دارای طبع سرد تمایل بیشتری به مصرف خوراکی‌های گرم دارند و افراد دارای طبع گرم تمایل بیشتری به خوراکی‌های سرد دارند، البته افراد گرم مزاج جهت افزایش انرژی خود گاهی تمایل به گرمی بیشتری پیدا می کنند. این افراد به راحتی می‌توانند حجم زیادی از گرمی‌ها مثل فلفل را بدون هیچ مشکلی میل نمایند.

تشخیص طبع با توجه به گروه خونی :

آسانترین راه برای تشخیص طبع مادرزادی اشخاص مطابقت دادن آن با گروه خونی است.

هرکدام از گروه‌های خونی O، AB، A و B طبع خاصی دارند که قابل تغییر نیست. مثال اغلب افرادی که گروه خونی A دارند سوداوی، افراد دارای گروه خونی B بلغمی و گروه خونی O دموی و افرادی که گروه خونی AB دارند دارای طبع صفراوی هستند.

ممکن است فردی با گروه خونی A دارای مجموعه‌ای از علایم بلغمی باشد که در این صورت طبع مادرزادی او سودا و طبع اکتسابی‌‌اش بلغم خواهد بود؛ بهترین پیشنهاد برای درمان چنین فردی، درمان طبع اکتسابی است نه مادرزادی.

هرچه قدر از گروه خونی O به سمت گروه خونی AB می‌رویم خون کثیف‌تر و خشک‌تر می‌شود.

O     B    A   AB

بیشترین بیماری‌های قلبی،  واریس، گرفتگی رگ‌ها در گوره خونی A و AB  دیده می‌شود. زیرا خون آنها خشکتر است و در نتیجه رسوبش بیشتر است (یعنی در رگ‌ها جاری نمی‌شود). بیماری‌های قند، چربی و.... در گروه‌های خونی AB زودتر از سایر گروه‌ها ایجاد می‌شود، و این دو گروه خونی دستگاه ایمنی ضعیفتری دارند.

تشخیص طبع با توجه به دفع بدن:

وضعیت دفع بدن از جمله عرق، مدفوع، ادرار، و بررسی رنگ و شکل آنها، یکی دیگر از راه‌هایی است که به تعیین نوع مزاج و طبع کمک می‌کند، برای این منظور لازم است تا هنگام دفع فضولات بدن خود، به شکل، رنگ و بوی آن توجه کنید:

- اگر رنگ مدفوع یا  ادرار  تیره‌تر از حد معمول باشد این امر نشان دهنده غلبه صفرا و گرم مزاجی بدن است.

- بی رنگ بودن یا کمرنگ بودن رنگ مدفوع یا ادرار، نشانه غلبه سردی است.

- اگر عرق انسان با بوی شدید و تندی همراه باشد، این امر نشانه گرمی مزاج و غلبه صفرا در بدن است.

- اگر عرق انسان ردی بر لباس باقی نگذارد و کم بو باشد نشانه سردی است.

بوی تند

گرمی

بوی کم یا بی بو

سردی

رنگ رو به زردی و تیره

گرمی

رنگ رو به سفیدی روشن

سردی

زود به زود صورت گرفتن

گرمی

کم بودن فضولات

سردی

 

مواد زائد بدن شامل ادرار، مدفوع، عرق، مو، ناخن، خون حیض، مایع منی و... می‌شود.

اگر رنگ مدفوع و ادرار تیره‌تر یا بدبوتر از حد معمول باشد، دلالت بر گرمی مزاج و غلبه صفرا دارد. همچنین در صورتی که زود به زود صورت گیرد دلالت بر گرمی مزاج و غلبه صفرا می‌باشد.

بی‌رنگ بودن، کم بودن و یا عدم رایحه فضولات دلالت بر سردی مزاج دارد.

تشخیص طبع با توجه به رنگ پوست:

رنگ پوست علامت خوبی برای تشخیص مزاج است به این  صورت که:

- سفیدی و روشن بودن رنگ پوست نشان دهنده رطوبت یا مزاج بلغمی است.

- رنگ سرخ نشان دهنده حرارت و رطوبت در بدن و مزاج دموی است.

- زرد مایل به قرمز (زرد آفتاب) نشان دهنده بالا بودن گرمی در بدن و مزاج صفراوی است.

- رنگ تیره و کبود، نشان دهنده بالا بودن خشکی بدن و مزاج سوداوی است.

تشخیص طبع با توجه به خواب و بیداری:

اعتدال در خواب و بیداری نشانه اعتدال مزاج خصوصا در صفراست. مزاج سرد و مرطوب باعث بیخوابی می‌شود، به همین علت افراد بلغمی دموی به خواب بیشتری نیاز دارند.

خشکی و گرمی موجب بیداری (کم خوابی) می‌شود. به همین دلیل افراد صفراوی و سوداوی در خوابیدن مشکل دارند و معمولا خوابشان سبک است.

خواب از بیرون بدن را سرد و از درون بدن را گرم می‌کند، اگر خواب در روز کوتاه باشد درون را مرطوب و اگر طولانی باشد درون را سرد می‌کند.

کودکان معمولا بیشتر می خوابند زیرا رطوبت بیشتری دارند و به تدریج و با افزایش سن که رطوبت مزاجی آنها کاهش پیدا می‌کند، خوابشان نیز کمتر می‌شود.

خواب طولانی در بدن شخص صفراوی به علت ایجاد سردی و رطوبت به کاهش حرارت بدن آنها کمک می‌کند و برعکس شخص بلغمی با خواب طولانی دچار افزایش خلط بلغم می‌شود.

بیداری ضد خواب است یعنی ظاهر بدن را گرم و باطن (درون بدن) را خسته و سرد می‌کند، هرچه کار سنگین‌تر بوده و مدت زمان بیداری بیشتر باشد این حالت افزایش پیدا می‌کند.

اگر ساعت خواب بیش از 8 ساعت باشد، مزاج یا سرد و مرطوب است یا گرم و مرطوب. اگر کمتر از 8 ساعت باشد، مزاج یا گرم و خشک است یا سرد و خشک.

تشخیص مزاج با توجه به مو:

الف) افراد پرمو دارای مزاج گرم

ب) افراد کم مو دارای مزاج سرد

ج) موی نازک مزاج سردتر و گرم و تر

د) موی کلفت نشانه مزاج گرم و خشک و سرد و خشک و سفید شدن زودرس موها نشانه مزاج سرد و تر است.

سازگاری با انواع محیط:

اگر فردی محیط گرم، خشک، مرطوب، سرد و... را به سرعت بپذیرد نشانه غلبه آن مزاج است ولی به عنوان مثال اگر محیط گرم را دوست دارد دارای مزاج سرد است.

 

تشخیص مزاج با توجه به افعال طبیعه صادره از بدن:

افعال طبیعیه از بدن، یعنی تمام افعال بدن شامل سرعت رشد، رویش دندان، بلوغ، افعال مربوط به کبد، قلب، و... در صورتی که این افعال سریعتر از حد طبیعی خود صورت گیرد، دلیل بر گرمی مزاج و اگر کندتر از حد طبیعی صورت گیرد، دلیل بر سردی مزاج می‌باشد. در صورتی که این افعال در مجرای طبیعی قرار داشته باشد، فرد معتدل است.

سریعتر از حد طبیعی بودن افعال طبیعیه صادره از بدن

گرمی

کندتر از حد طبیعی بودن افعال طبیعیه صادره از بدن

سردی

تشخیص با توجه به بافت‌های بدن:

زمانی که به پوست بدن کسی دست بزنید و گرم باشد، یعنی مزاج او گرم است. زمانی که با قرار دادن انگشتان خود روی پوست فرد احساس فرورفتگی شدید می کنید یعنی مزاج مرطوب است.

 زمانی که به پوست فرد دست می زنید و توجه سفتی و خشکی بافت‌ها می شوید، یعنی مزاج فرد خشک است.

زمانی که به پوست فرد دست می زنید و احساس سرما می کنید یعنی مزاج فرد سرد است.

مثال: پوست فردی گرم و همراه فرد ؟؟؟؟؟ است در نتیجه مزاج او گرم و مرطوب یا دموی است.

میزان عضلانی بودن بدن:

بالاتنه فراخ و پهن  نشانه گرمی مزاج است.

بدن کلفت و پهن، عروق قوی و نبض برجسته نشانه گرمی مزاج است.

بدن عضلانی و دارای تاندون ضعیف نشان دهنده گرمی مزاج است.

بالاتنه کوچک نشان دهنده سردی مزاج است.

بدن نازک و لاغر، عروق ضعیف نشانه سردی مزاج است.

لاغر و دارای تاندون‌های قوی نشانه سرد مزاجی است.

کف دست:

اگر کف دست یا همان محل اتصال انگشتان دست بدون کشیدگی باشد مزاج سرد و تر و گرم و تر، برعکس این توضیح باشد مزاج سرد و خشک و گرم و خشک می‌باشد.

مزاج ساعات و زمان شبانه روز:

صبح (از 6 صبح تا 12 ظهر)- گرم و تر- بهاری

ظهر (از 12 ظهر تا 6 بعدازظهر)- گرم و خشک- تابستانی

عصر (از 6 بعدازظهر تا 12 شب)- سردو خشک- پائیزی

شب (از 12 شب تا 6 صبح)- سردتر- زمستان

به همین ترتیب بیماران بایستی بدانند که براساس غلبه نوع مزاج خود در چه ساعاتی از شبانه روز ممکن است یکی از اخلاط آنها افزایش یابد، مثلا  دیده شده که سکته قلبی بیشتر ساعت 6 صبح تا 12 ظهر یا به عبارت دقیق‌تر 6 تا 8 صبح اتفاق می افتد که اوج مزاج دم است. به همین دلیل است که پزشکان طبی سنتی، فصد خون افراد دموی مزاج را در ساعات اولیه صبح توصیه می کنند، یا به علت افزایش خلط سودا، غم و غصه و گریه و زاری در ساعات 6 عصر به بعد بیشتر حس می‌شود، به همین دلیل است که فصد خون افراد سوداوی مزاج در شب توصیه می‌شود.

زمان

مزاج

بیداری

گرم

روز

گرم

اوج گرما، محدوده اذان ظهر، با توجه به اینکه بیداری و خوردن غذا گرم است و ایجاد حرارت می‌کند، بهترین کار در این زمان 30  خواب قیلوله است، در حقیقت بدن در این ساعت انرژی خود را از طریق خواب باید تامین کند، نه خوردن غذا

خواب

سرد

شب

سرد

اوج سرما نیمه شب و قبل از اذان صبح، با توجه به این که خواب نیز سرد است، بهترین کار در این زمان بیداری و شب‌زنده داری است.

مزاج سنین:

دوران حیات انسان بر این اساس به چهار مرحله تقسیم می‌شود:

- نخست مرحله رشد است که از بدو تولد تا 20 سالگی است، در این مرحله بدن پیوسته در حال رشد است، و میزان حرارت و رطوبت بالا است، یعنی اوج مزاج دم، به دلیل آنکه این مرحله اوج مزاج دم و رطوبت است. دلیل اختلال رشد نیز، به هم خوردن تعادل حرارت و رطوبت است.

- بین 20 تا 40 سالگی مرحله جوانی است، که طی آن رطوبت غریزی به آرامی از بین می رود و مزاج به سمت گرمی و خشکی می رود، گفتیم که از صفر تا 30 سالگی اوج مزاج دم و رطوبت است. رطوبتی که در این سن وجود دارد، رطوبت غریزی نمام دارد که با از بین رفتن این رطوبت، مزاج کم کم سمت صفرا می رود.

افراد  دموی از صفر تا 20 سال  مشکلات بیشتری خواهند داشت. در سن 20 تا 40 سالگی اوج مزاج صفرا و اوج گرمی است، در این مرحله فرد مستعد بی‌خوابی و اضطراب است.

- مرحله میانسالی یعنی از 40 تا 60 سالگی را دوران جاافتادگی می‌گویند. که در این دوره قوای بدن به تدریج تحلیل می رود. در این دوره رطوبت غریزی افت می‌کند و مزاج سمت سردی و خشکی می رود. انسان در این دوران دچار بیماری‌های سوداوی مانند بواسیر، واریس و افسردگی می‌شود.

- مرحله پیری با ظهور ضعف شدید همراه است و مزاج سردتر یا بلغم است. انسان‌ها از زمان تولد دارای مزاج گرم و تر هستند. اما به تدریج و با افزایش سن در ابتدا رطوبت غریزی کاهش می یابد و سپس گرمی بدن افت می‌کند و انسان به سمت پیری و کهولت می رود. با کاهش رطوبت غریزی و از بین رفتن آن، رطوبت غریبی جای آن را می گیرد، با افزایش رطوبت غریبی در بدن، گرمی طبیعی صورت می گیرد. پس از هر مرحله دم، که گرم و مرطوب است مرحله صفرا قرار می گیرد که گرم و خشک است، در این مرحله رطوبت غریزی از بین می رود. پس از مرحله صفرا که گرم و خشک است، سودا که سرد و خشک است قرار می گیرد، در این مرحله گرمی کاهش پیدا می‌کند. پس از مرحله سودا که سرد و خشک است، مرحله بلغم که سرد و مرطوب است قرار می گیرد. در این مرحله رطوبت غریبی در بدن شکل می گیرد. انواع فست فود، چیپس، پفک و.... موجب از بین رفتن رطوبت غریزی و شکل گرفتن زودرس رطوبت غریبی می‌شود.

نکات مهم:

- هر وقت مزاج اصلی انسان تمایل بیشتری به خشکی داشته باشد، او در طول عمر خود به جوانان شباهت بیشتری دارد.

- هر وقت مزاج اصلی انسان تمایل بیشتری به سردی و رطوبت داشته باشد شخص در طول عمر خود از نظر ویژگی‌های ظاهری و رفتاری به افراد پیر شباهت بیشتری دارد.

- هر وقت انسان به سنی برسد که مزاج او در آن مرحله تازه اصلی‌اش باشد دچار بدحالی و بیماری می‌شود، زیرا مزاج از یک نوع در بدن او افزایش پیدا کرده است. برای مثال، شخصی که مزاج اصلی‌اش گرم و خشک است وقتی به سن جوانی برسد دچار بیماری می‌شود، زیرا طبع گرم و خشک در بدن او افزایش پیدا کرده، به همین دلیل این فرد از حالت تعادل فاصله می گیرد و این حالت تا زمانی که این دوره سنی را پشت سر بگذارد ادامه دارد.

امروزه محدوده سنی غلبه اخلاط تغییر کرده، برای دم از جنین تا 17 سالگی، برای صفرا 17 تا 35 ، برای سودا 35 تا 51 و برای بلغم 51 سالگی به بالا.

این تغییر به دلیل خوراکی‌های نامناسب و رطوبت زدایی هستند که موجب به وجوئد آمدن زودرس رطوبت غریبی در بدن و مزاج اکتسابی می‌شود.

سن

رشد

صفر تا 20 سالگی

جوانی

20 تا 40 سالگی

جاافتادگی

40 تا 60 سالگی

پیری

60 به بعد

مزاج

گرم و تر

(دم)

گرم و خشک (صفرا)

سرد و خشک (سودا)

سرد و مرطوب (بلغم)

مزاج فصول:

هر یک از فصول چهارگانه سال ویژگی‌هایی دارند که بر حالات آدمی تاثیر می‌گذارند.

فصل بهار:

مزاج فصل بهار گرم و مرطوب یا به عبارتی معتدل است؛ بهار خون را به حالت اعتدال می کشاند، رنگ چهره را سرخ می‌کند و گرمای موجود در آن آنقدر شدید نیست که خون را بسوزاند و چهره را به زردی بکشاند. فصل بهار با مزاج کودکان و نوجوانان سازگار است.

خونریزی از بینی، تشدید بیماری‌های روانی در افراد سوداوی، پیدایش جوش و دمل، پیدایش خلط خونی در دهان و حساسیت، از جمله بیماری‌های شایع در این فصل می‌باشد که به علت افزایش خلط دم در بدن است.

برای معالجه بیماری‌های بهاری، انجام فصد خون، حجامت، خوردن انواع مواد ملین (نرم کننده)، مدبر (ادرارآور) و استفراغ آور و پرهیز از پرخوری و نوشیدن مایعات زیاد در این فصل برای رقیق کردن اخلاط زیاد شده در خون مفید است.

فصل تابستان:

مزاج فصل تابستان گرم و خشک است. در این فصل خلط صفرا در بدن افزایش یافته و خلط بلغم کاهش پیدا می‌کند. به همین دلیل در این فصل افراد صفراوی مزاج 20 تا 40 ساله  آسیب می بینند ولی پیران (افراد بالای 60 سال) نیرو می گیرند و حالشان بهتر می‌شود. همچنین به علت گرمی و خشکی هوا افرادی که از نظر جسمی ضعیف می‌باشند، در شرایط خطرناکی قرار می گیرند.

بیماری‌هایی که در این فصل بروز می‌کند عبارتند از: تب، لاغری، درد گوش، عفونت چشم و سایر بیماری‌های چشمی و جوش‌های صفراوی مثل آکنه، نوشیدنی‌های خنک و ترش مزه در فصل تابستان مفید است.

فصل پاییز:

مزاج فصل پاییز سرد و خشک است، پاییز فصل کاهش خلط خون و افزایش خلط سوداست. این فصل به علت خشک بودن هوا، برای افراد پیر مناسب نمی باشد.

در فصل پاییز طحال بزرگ شده و موجب کم خونی می‌شود. نیروی‌هاضمه و نیروی دفعی بدن ضعیف می‌شود.

بیماری‌های فصل پاییز که به علت افزایش خلط سودا بروز می‌کند، عبارتند از: خارش پوستی، اگزما، خشکی و پوسته پوسته شدن پوست، کچلی، انواع سرطان (زیرا سرطان‌ها به علت افزایش خلط سودا در بدن  می‌باشند)، بزرگی طحال، تب، تکرر ادرار، درد مفاصل، درد سیاتیک، درد پشت و دور ران‌ها، یبوست، بیماری‌های ریوی، پیدایش یا بروز بیماری‌های عفونی خطرناک مثل سل.

خوردن میوه‌های پاییزی و مرکبات در فصل پاییز بسیار مفید است زیرا باعث رقیق شدن خون و تولید خون تازه و سالم در بدن می‌شود (باید از میوه‌های پاییزی ترش، قبل از غذا و از میوه‌های شیرین پاییزی بعد از غذا استفاده شود).

فصل زمستان:

فصل زمستان دارای طبع سرد و مرطوب است. در این فصل میزان خشکی هوا کم شده و رو به رطوبت می رود. انجام حجامت در این فصل توصیه نمی‌شود، خصوصا در افراد بلغمی که سرد مزاج هستند.

زمستان بیشتر از هر فصل دیگری خلط سودا از بین می برد، زیرا در آن هوا سرد بوده، روز کوتاه و شب دراز است و بالعکس خلطم بلغم را بالا می برد.

بیماری‌های فصل زمستان عبارتند از:  بیماری‌های عفونی، سرماخوردگی، گرفتگی صدا، گلودرد، پهلو درد، سنگ کلیه و مثانه، پشت درد، بیماری‌های عصبی و سردردهای مزمن (مثل سینوزیت و میگرن)

در این فصل مصرف غذاهای پخته و گوشت کباب شده، مثل گوشت شسته که دارای طبع گرم می‌باشند، برای تعادل مزاج افراد بلغمی بسیار مفید است.

- بیشترین میزان خلط دم در بهار و کمتری میزان آن در پاییز دیده می‌شود.

- بیشترین میزان خلط بلغم در زمستان و کمترین میزان آن در پاییز دیده می‌شود.

- بیشترین میزان خلط صفرا در تابستان و کمترین میزان آن در زمستان دیده می‌شود. زیرا صفرا از سوختن اخلاط دم و بلغم به وجود می‌آید و زمستان فصل تولید اخلاط است نه فصل سوزاندن اخلاط.

-  بیشترین میزان خلط سودا در پاییز و کمترین میزان آن در زمستان می‌باشد.

- بهار برای همه سنین به خصوص کودکان و نوجوانان زیر 20 سال (یعنی دموی مزاجان) خوب است.

- تابستان برای افراد پیر بالای 60 سال (یعنی بلغمی مزاجان) مفید است.

- پاییز برای هیچ  دوره‌ای از عمر مفید نیست! زیرا در این فصل، خلط دم و بلغم (که از اخلاط مهم تر خون هستند) به حداقل میزان خود در طول سال می رسند. به همین دلیل افراد پیر در این فصل بیشتر می میرند و از طرفی خلط سودا در این فصل افزایش پیدا می‌کند.

- زمستان برای سنین جوانی (20 تا 40 سالگی) ناب است، چون بلغم در این فصل افزایش پیدا می‌کند و همچنین برای سنین میانسالی (40 تا 60 سالگی) به علت حذف سودا از خون مفید است.

- در طول یک ماه قمری، بیشترین زمان افزایش اخلاط، مربو به دوازدهم و پانزدهم هر ماه قمری است، بنابراین انجام حجامت در این اوقات بسیار مفید خواهد بود.

تاثیر نور بر حالات روانی انسان:

روانپزشکان معتقدند افسردگی فصلی در فصل‌های پاییز و زمستان به دلیل کاهش نور دریافتی بدن می‌باشد. به همین اساس آنها شیوه نوردمانی را برای درمان این گروه از بیماران به وجود آورده‌اند.

با افزایش جمعیت و زندگی در آپارتمان‌ها، برخورداری از نور آفتاب نسبت به زندگی در خانه‌های حیاط‌دار گذشته کاهش یافته است.

ساکنان این گونه منازل، خانه را محیطی ناب برای گذراندن اوقات فراغت نمی دانند، و از محیط خانه دلزده می‌شوند. کوچک شدن خانه‌های امروزی در کاهش صمیمیت خانواده بسیار موثر است؛ زمانی که خانه کوچک باشد، کودک نمی‌تواند انرژی خود را آزاد کند و دچار افسردگی یا لجبازی می‌شود که این امر موج جدایی کودک از مادر و دیگر اعضای خانواده می‌شود. البته این مشکل در اکثر کشورها صنعتی و شهرهای بزرگ دنیا وجود دارد که باید امکانات شهری برای استفاده از نور آفتاب و هوای آزاد و همچنین استفاده از تفریحات سالم وجود داشته باشد تا ابتلا به بیماری‌های روحی-روانی و حتی جرم و جنایات شهرها که اکثراً منشاء روانی دارند به حداقل برسد.

مزاج عطرها:

عطرها نیز هر کدام مزاج مخصوصی دارند که شناختش واستفاده از آنها به حفظ سلامتی بدن کمک می‌کند. مثلا یک فرد گرم مزاج با بوییدن عطر گرم دچار سردرد می‌شود، ولی همین بوی گرم موجب آرامش فرد سردمزاج می‌شود. برعکس این ح الت یعنی وقتی فرد سرد مزاج، بوی ترشی یا هر بوی سرد دیگری را بو کند موجب ایجاد سردرد یا بی حوصلگی در او می‌شود.

عطر گل محمدی، گل مریم، گل یاس، عطرهای گرم و لطیف هستند، عطرهایی مانند بوی مشک بسیار گرم است.

بوی سرکه، آب لیمو، ترشی‌ها، بوی اسیدی، بوی لجن، از بوهای سرد هستند. بوی مواد شیمیایی مانند سفیدکننده‌ها، بنزین، نفت، ضدعفونی کننده‌ها، اثرات سردی بخش برای فرد دارند و بوهای سرد می‌باشند که بو کردن دائمی آنها موجب مشکلات عصبی و حتی فراموشی می‌شود.

مزاج اعضای بدن:

اندام‌های دارای مزاج گرم به ترتیب اولویت:

1- گرمترین اندام‌های بدن انسان، روان (روح) است و دل (قلب) که خواستگاه روان است.

2- خون که با وجود منشاء از کبد به مناسب اصطکاک دائم با قلب از کبد گرمتر شده است.

3- کبد که شبیه خون لخته شده است.

4- گوشت که از لحاظ گرمی پس از کبد قرار می گیرد.

5- ماهیچه‌ها که گرمای آنها به سبب آمیزش با عصب و زردپی (رباط) از گوشت ساده کمتر است.

6- طحال که خون در آن به رنگ تیره (سیاه= سودا) درآمده است.

7- کلیه که خون در چهارچوبق ساختمانی آن زیاد است.

8- دسته رگ‌های ضرباندار (شریان‌ها یا سرخرگ‌ها)

9- پوست معتدل کف دست

اندام‌های دارای مزاج سرد به ترتیب اولویت :

1- بلغم

2- پیه (دنبه= بافت همبند)

3- چربی (روغن خون یا بافت‌ها)

4- مو

5- استخوان

6- غضروف

7- زرد پی (رباط)

8- وتر (تاندون)

9- غشاء (شامه یا صفاق)

10- عصب

11- نخاع

12- مغز

13- پوست

اندام‌های دارای مزاج مرطوب به ترتیب اولویت:

1- بلغم

2- خون

3- چربی

4- پیه

5- مغز

6- نخاع

7- گوشت پستان و بیضه‌ها

8- ریه

9- کبد

10- طحال

11- کلیه

12- ماهیچه

13- پوست

اندام‌های دارای مزاج خشک به ترتیب اولویت:

1- مو

2- استخوان

3- غضروف

4- زردپی

5- وتر

6- غشاء

7- شریانها

8- وریدها

9- عصب حرکتی (این عصب سردتر و خشکتر از حد اعتدال است)

10- عصب حسی

11- قلب

12- پوست

مزاج رفتارها:

رفتارها نیز مزاجی متفاوت دارند و هر کدام می توانند گرمی بخش جسم و روان یا سردی بخش روح شوند. رفتار صمیمانه، متواضعانه، و بدون تکبر گرم است، رفتار خشن، متکبرانه و ریاکارانه سرد است. برای نشان دادن مزاج رفتارها چند نمونه از رفتارهای مهم را یاد می کنیم:

رفتارهای گرم:

صداقت، امانتداری، تواضع، مهرورزی، یکدلی، عفو و بخشش، شجاعت و تعاون، دیدار دوستان، صلح رحم، آشتی و... از رفتارهای گرم هستند و به انسان توان و انرژی می‌بخشند.

رفتارهای سرد:

دروغ، تکبر، کینه، خیانت، حرص، آز، حسد، سخن چینی، غیبت، بدگویی، بخل، ریاکاری، فردگرایی، انزوا، قهر و دوری از جمعیت و... از رفتارهای سرد هستند و انسان را دچار ضعف و بیحالی و افسردگی می کنند.

رفتارهای سودازا (بسیار مضر) :

از میان رفتارها، برخی از اعمال هستند که موجب خشک شدن خون یا کاهش رطوبت خون می‌شوند و ما آن رفتارها را سودازا تعبیر می کنیم. این رفتارها عبارتند از: خشم و کینه، عصبانیت، پرخاشگری، تاسف مداوم، غم، شادی بیش از حد، بی حرکتی، خواب زیاد، خستگی زیاد و .... این رفتارها به خاطر علل زیر می‌باشد:

در معرض گرمای زیاد یا سرمای زیاد بودن، غذاهای گرم زیاد یا سرد زیاد خوردن، تغییر سریع شرایط از گرمی زیاد به سردی زیاد (مثل اینکه از میان حمام گرم خود را در آ سرد غوطه‌ور کنیم)، از اوج شادی به غم رسیدن، در هواپیما ارتفاع گرفتن، در معرض پرتو نور سفید بودن، استفاده از صدای موسیقی جاز و به طور کلی استفاده مداوم از موسیقی و صداها، پریدن از خواب، خواب صبحگاهی، دیر خوابیدن، ترسیدن، نگرانی مداوم، بدهکار بودن، استفاده از هوای آلوده شهری، نوشیدن آب خیلی سرد بعد از غذا، استفاده ازنوشیدنی‌های خیلی داغ، استفاده از مشروبات الکلی، نوشیدن آب بین غذا، خوردن غذاهای مانده و فریز شده، استفاده از غذاهای حرام، استفاده از غذاهای خیلی شور یا تند یا تلخ، خوابیدن در تخت‌های فلزی، استفاده زیاد از حد موبایل یا کامپیوتر، پیاده روی نکردن، سکوت مداوم، گریه نکردن، تماشای صحنه‌های خشن و ترسناک، تماشای صحنه‌های شهوت انگیز و تحریک کننده، مواد مخدر تند مصرف کردن مانند کراک، شیشه، حشیش، تماشای چهره‌های زشت، تماشای مناظر تیره رنگ، تماشای مستقیم نور، پندار منفی داشتن، دور از طبیعت بودن، منفی بافی مستمر، ناسپاسی کردن، شنیدن و گفتن فحش و ناسزا و...

مزاج اصوات:

مزاج صداهای طبیعت: تمامی صداهای آرام و مداوم طبیعت گرم‌اند و انرژی بخش، از صدای زمزمه برگ درختان بید هنگام وزش باد تا صدای جریان آب جوی در جویبارها، از کرکر کبک‌ها در دامنه کوه‌ها، تپه‌ها تا صدای آوای خروس هنگام سحرگاه و چاشت، صداهای مهیب و ترسناک طبیعت سرداند، مانند صدای مهیت رعد و برق صدای زلزله از اعماق زمین و فراخنای کوه، صدای غرش عظیم سیل بنیان کن. از این رو پس از شنیدن چنین صداهایی باید غذاهای گرم مزاج تناول کرد و نوشیدنی‌های گرم نوشید. برخی اوقات نوشیدن فلزات خیلی گرم را توصیه می نمایند مانند نوشیدن آب در ظرف طلا (یا سکه طلا را به مدت 14 دقیقه در لیوان پر از آب بیاندازید و سپس آن را بنوشید) باید با هر حادثه رعب انگیز طبیعت نماز آیات خواند که با خواندن این نماز  تن و روان با گرمای عبادت آرامش می یابد.

تمام صداهای صنعتی سرداند، گرما زدا و سودازدا هستند که موجب خستگی جسم شده و غلظت خون را فراهم می سازد. کلا انرژی تن انسان را می گیرند مانند صدای موتور کارخانجات، موتور اتومبیل‌ها، هواپیماها که توان آلایندگی فوق العاده‌ای دارند و با سرعت زیادی سودا د ر بدن پدید می آورد در نتیجه موجب بیماری‌های مانند وزوز گوش، خستگی اعصاب، سردرد، کم حوصلگی، استرس پذیری، فراموشی مقطعی، لرزش اندام، کم خوابی و تفکرات رفتارهای سودایی می‌شوند.

نواهای موسیقی همه دارای توان ایجاد گرمی و سردی و خشکی در تن و روان انسان است. هر نوایی که موجب شور و نشاط و حرکت شده و ضربان نبض را افزایش دهد، نوای گرم تعریف می‌شود. هر نوایی که موجب سستی، رخوت، سردی و غم شده و ضربان نبض را کاهش دهد نوای سرد تعریف می‌شود.

صداهای بم گرم و صداهای زیر، سرد هستند. تمام ادوات موسیقی شرقی صدایی گرم تولید می کنند مانند: نی، دهل، چنگ، عود، دف، سه تار، تار، سنتور و...

نواهای موسیقایی شرق مانند ایران، تاجیکستان، هندوستان از گرمی ویژه‌ای برخوردارند.

و به طور کلی دستگاه‌های موسیقایی غربی گرم اول و سرد آخرند یعنی باعث گرمی و انرژی می‌شوند و سپس سستی و رخوت  در بدن به وجود می آورند. آواهای معنوی گرم‌اند و به روح و جسم انسان انرژی و توان می بخشند.

مزاج فلزات:

فلزات نیز سردی و گرمی دارند.  این دما و سرما از طریق تماس با آن فلز به تن سرایت می‌کند و گاهی اثرات بسیار عمیقی در بدن باقی می گذارد تا حدی که جبران آن بسیار دشوار است. مثلا سرب سرد است و آن قدر سردی آن عمیق است که اگر یک قطعه سرب دار بر کمر مردی بسته شود او نابارور می‌شود. نقره، روی، آهن، آلومینیوم و چدن همگی سرد هستند. طلا یک فلز بسیار گرم است، مس و فلزات ترکیبی مانند برنج گرم هستند. گوگرد و جیوه گرم و خشک هستند.

مزاج عطرها:

عطرهای گرم: گل محمدی، گل مریم، گل یاس، عطر تیروز و... و عطرهایی مانند بوی مشک خیلی گرم است.

عطرهای سرد: بوی سرکه، آب لیمو، ترشی‌ها، بوهای اسیدی، بوی تعفن و... بوی مواد شیمیایی مانند تینر، وایتکس، بنزین، نفت، ضدعفونی کننده‌ها اثرات سردی بخشی بر روی مغز دارند و بوهای سرد تعریف می‌شوند و استمرار استشمام آنها موجب اختلال اعصاب و حتی فراموشی می‌شود.

 

مزاج رنگ‌ها:

رنگ آبی آسمان رنگ اعتدال و موافق با مزاج همه انسان‌هاست. اکثریت مخلوقات حیوانی رنگ آبی آسمان را دوست دارند. رنگ سبز نیز رنگی معتدل است و گرایشی به سوی گرمی آرامبخش دارد. هرگاه در معرض دید انسان‌های ناامید قرار می گیرید از پوشش سبز رنگ استفاده کنید. انسان‌های افسرده را باید در مناظر سبزرنگ (طبیعت) قرار داد. رنگ سفید سرد است و موجب انعکاس سردی در روح و روان و بدن می‌شود. رنگ سیاه نیز سرد است. سردی رنگ سیاه بیشتر از رنگ سفید است. از این رو می توان رنگ سیاه سرد و خشک و رنگ سفید سرد و تر است. تماشای مستمر این رنگ‌ها (سیاه و سفید) سردی اندیشه و ناامیدی وغمگینی می آورد. رنگ قرمز رنگ گرم است، گرمی تحریک کننده، تماشای گلزارهای با رنگ قرمز گرمابخش است و انرژی می‌دهد وشادی می آفریند؛ صحنه‌های سراسر با پوشش گلگون، حرارت‌زا و تحریک کننده بوده و موجب طغیان و فوران گرمی و انرژی می‌شود و برای انسان‌های گرم مزاج زیان بخش است.

رنگ زرد، زرد روشن و زرد نارنجی نشاط بخش است (صفرا بیضاء تسرواالناظرین). رنگ آجری، رنگ خاکی، گندم گون، مایل به روشنی و تیرگی، رنگ اعتدال و آرامش‌اند.

افراد باید به تناسب شرایط مزاجی، خود را در معرض تماشای رنگ‌های متفاوت قرار دهند و از تماشای رنگ‌های خاص پرهیز نمایند.

مزاج چهره‌ها:

تماشای چهره پدر و مادر گرمابخش و اعتدال‌انگیز است، اگر چنانچه پدر و مادری مومن باشند انرژی‌زا و افزایش دهنده گرمای تن و روان و روشنی بخش چشم فرزندان است، تماشای چهره انسان‌های مومن گرمابخش است. رویت انسان‌های ناسپاس، کینه‌ورز، پلید، سردی زا و یاس آفرین است. تماشای چهره زشت نیز سودازاست و موجب بروز عصبانیت می‌شود. از دیدگاه تربیتی اسلام نباید برای طفل دایه زشت انتخاب کرد.

تماشای صفحات آکنده از حروف آسمانی گرم است که موجب افزایش نور بینایی می‌شود. تماشای صفحات قرآن مجید گرمابخش است، مطالعه  نامه محبت انگیز و مهرافزار گرمابخش است. دیدار صحنه‌های نفرت انگیز، ظلم، جنایت سردی بخش است. تماشای صحنه‌های جنسی انسانی و حیوانی سودازاست. گرم اول و سرد آخر است. یعنی در بدو امر موجب گرمی و تحریک می‌شود و سپس سردی می آورد. از این رو موجب سستی پایدار در جسم و روان می‌شود. تماشای چهره نامحرم، و صحنه گناه، به شدت سرد و خشک است، و سردی آن در عمق، جسم و روان نفوذ می‌کند. نگاه حرام شلیک تیری است مسموم از تیرهای ابلیس که بر جان و تن انسان می نشیند و سم آن نفوذ می‌کند و تا دیرزمانی در بدن کارگر است. عرفا چشم خود را از تماشای چهره‌ها می پوشانند و اجازه ورود پرتوهای حرام را به جسم و روان خود نمی دهند. خداوند تبارک و تعالی دستور می‌دهد تا چشم را از تماشای صحنه‌های حرام بپوشانید. البته گفتگوی زن و مرد نامحرم نیز بسیار سرد است و محیط‌های اختلاط زن و مرد نامحرم فوق العاده محیط‌های سرد می‌باشد که حتی برای گرم مزاجان نیز مضر است. حتی در فرهنگ غرب تماشای صحنه‌های مختلف افعال دیگران تجاوز به حقوق آنان تلقی می‌شود.

به هر حال چشمان انسان دریچه تنگی است که با آن تمامی وسعت جهان طبیعت را به سوی تن و روان فرا می خواند. شایسته است که تن و روان خود را با ورود هرگونه آلاینده‌ای آلوده نسازیم و منظر خود را با پنداری همراه سازیم تا هر آنچه می بیند جلوه‌ای از جمال حضرت دوست باشد. صحنه‌های جنسی، چهره نامحرم، و انجام گناه بسیار سودازاست.

مزاج مردان و زنان:

مزاج مردان نسبت به زنان گرمتر و خشک‎تر است و مزاج زنان بیشتر به سردی و تری تمایل دارد، به همین علت خانم‌ها بیشتر از آقایان دچار بیماری‌هایی مثل درد مفاصل می‌شوند و خفیف‌تر از آقایان هستند.

هم چنین مردان، صفرای بیشتری نسبت به فرزندان دارند و زنان بلغم شان نسبت به مردان زیادتر است. به همین دلیل است که زنان منطق بیشتری نسبت به مردان دارند و مردان عصبی‌تر و غیرمنطقی‌تر هستند. گفتیم صفرا نهایت گرمی و بلغم نهایت رطوبت است، بنابراین بیماری‌ها و رفتارهایی که در اثر این دو ویژگی در خانم‌ها آقایان به وجود می‌آید که برای درمان آن باید از اصلاح مزاج استفاده شود.

بر اساس طب سنتی، انسان‌ها دارای مزاج‌های مختلفی هستند و این اختلاف در مزاج‌ها باعث بروز اختلاف در نیازها، استعدادها، توانایی‌ها، و... در میان آنها می‌شود.

همانطور که گرمی، سردی و رطوبت خشکی می‌تواند آثار خوب و یا بدی به یکدیگر داشته باشند، در مورد دو انسان با مزاج‌های تفاوت که می خواهند با هم زندگی کنند نیز این مساله وجود دارد. بنابراین شناخت مزاج‌ها می‌تواند یکی از مهمترین روش‌ها برای انتخاب همسر مناسب داشتن یک زندگی موفق زناشویی باشد.

به طور کلی حالت مطلوب در ازدواج، این است که دو نفر با مزاج نزدیک به هم با یکدیگر ازدواج کنند. تا بهتر همدیرگ را درک کرده و با مشکلات کمتری مواجه شوند. در واقع باید هر دو گرم مزاج یا هر دو سرد مزاج باشند.

اگر دقت کنیم می بینیم که بسیاری از اختلافات زوجین به علت ناسازگاری مزاج آنها با یکدیگر می‌باشد که با اصلاح مزاج می توان بسیاری از آنها را حل نمود، برایشان اگر یک مرد گرم مزاج (صفراوی) با یک زن سرد مزاج (بلغمی) ازدواج کند ممکن است کوچکترین اختلاف آنها در این است که چون زن سرد مزاج است در فصل بهار در و پنجره‌های خانه را می بندد تا سردش نشود، و مرد اعتراض می‌کند که من گرمم شده و در را باز می‌کند یا اینکه وقتی می خواهند به مهمانی بروند مرد (گرم مزاج) خیلی سریع آماده می‌شود و زن که سرد مزاج است، خیلی آرام و با حوصله خود را آماده می‌کند. به همین دلیل مرد هم عصبی شده و مدام غر می زند. این مسائل جزئی در درازمدت می‌تواند زمینه اختلاف بیشتر و حتی جدایی زوجین را به وجود آورد.

در صورتی که زوجین بدون در نظر گرفتن مزاج با یکدیگر ازدواج نموده باشند، می‌توانند با تغییر روش زندگی‌شان و استفاده از روش‌هایی مثل استفاده از مصلح، حجامت و... مزاج خودشان را اصلاح کنند تا با مشکلات کمتری مواجه شوند.

مزاج نواهای موسیقی:

نواهای موسیقی همگی دارای قدرت ایجاد گرمی، سردی، و خستگی در بدن و روان انسان هستند. شناخت مزاج سازها و دستگاه‌ها برای به کارگیری آنها یا ترک شنیدن آنها برای افراد ضروری است. هر نوایی که موجب شور و نشاط حرکت شده و ضربان نبض را افزایش دهد نوای گرم تعریف می‌شود. همچنین هر نوایی که موجب سستی سردی و غم شده و ضربان نبض را کاهش دهد نوای سرد تعریف می‌شود. بر این اساس نواهای موسیقی شرقی مانند نی، دهل، چنگ، عود، دف، سه تار، تار، سنتور و.... گرم می‌باشد.

و دستگاه‌های مثل نوا، شور، همایون، اصفهان، بیات ترک، سه گاه، چهارگاه و... صداهایی گرم تولید می کنند.

صداهای بم (کلفت) گرم و صداهای زیر (نازک) سرد هستند. انسان‌ها وقتی به سن پیری (سردی) می رسند بیشتر از نواهای موسیقی شرقی که دارای طبع گرم هستند لذت می برند، درحالیکه در سن گرمی یعنی جوانی از نواهای سرد و خشک مثل موسیقی غربی (سودازا) بیشتر استقبال می کنند.

 

مزاج دودها:

دودها نیز هرکدام خاصیت ویژه‌ای از سردی و گرمی را از خود نشان می‌دهند. گاهی موجب بروز آرامش در انسان و گاهی باعث شور و هیجان و زمانی باعث بی قراری، سستی، نگرانی و ناامیدی می‌شوند. برای نمونه: دود اسفند، کندر وعود، دود آتش، چوب، هیزم، کاه، دود پشم و ابریشم گرم هستند، دود آتش چوب انار، گرم و خشک و دود آتش چوب گز بسیار گرم است.

دود تنباکو ابتدا بسیار گرم و سپس سرد است. به همین دلیل ابتدا انرژی کوتاهی به فرد می‌دهد، سپس مغز را سرد می‌کند.

دود تریاک نیز ابتدا گرم و سپس بی نهایت سرد است.

دود بنزین، نفت و گاز، دود مواد پلاستیکی، دود زباله و دود پنبه همگی سرد هستند.

مزاج زخم‌ها:

زخم‌ها نیز برحسب رنگ، بو و مکمل دارای مزاج هستند و باید برحسب نوع آنها روش درمان را انتخاب کرد.

زخم‌های قرمز و زردرنگ زخم‌های گرم هستند. زود درمان می‌شوند، زخم‌های سفید و زخم‌های زرد، زخم‌های سرد و دیر درمان هستند و تا زمانی که رنگ زخم تغییر نیافته، زمینه درمان آن ایجاد نمی‌شود. هرچقدر رنگ زخم تغییر کند و به طرف رنگ قرمز تمایل شود، بوی عفونت آن کم شده و دود آن نیز کاهش پیدا می‌کند.

 

مزاج بیماری‌ها:

بیماری‌های پوستی، آسم، سینوزیت، شب ادراری، یبوست، صرع، بیماری‌های مفاصل، ریزش مو، MS، و ... بیماری‌ها ی سرد و بیماری‌هایی مانند لکه‌های تیره و جوش در پوست، اسهال، میگرن و خونریزی‌های مختلف بیماری‌های گرم هستند که به علت سردی و گرمی ایجاد می‌شوند، بنابراین برای پیشگیری از بروز بیماری‌ها باید خوراکی‌های متعادل و مناسب با طبع میل نمود.

تشخیص خواص گیاهان به وسیله تشخیص مزاج با استفاده از قانون بود.

رنگ‌ها:

برایند اثر چهار رکن مزبور در گیاهان نیز چهار ویژگی تمایز ایجاد می‌کند که موجب دسته بندی گیاهان می‌شود چون ما از گیاهان برای تغذیه استفاده می کنیم باید ویژگی‌های آنها را بدانیم تا  از میان آن غذای مناسبی برای خود تدارک ببینیم.

در طبیعت دسته‌ای از گیاهان دارای مزه شیرین هستند و گروهی تلخ دسته‌ای دیگر دارای مزه‌ای ترش، گروهی مزه شور، دسته‌ای نیز مزه تند دارند و دسته‌ای گس مزه یا بیمزه هستند.

هرکدام از این مزه‌ها یا حتی بوها گویای ویژگی خاص هستند که در گیاهان نهفته است. رنگ گیاهان نیز گویای خاصیتی هستند که می توان از آن قاعده‌ای نسبی استنتاج کرد.

مجموعه شیرینی‌ها، تلخی‌ها (به جز کافور)، تیزنده‌ها و مزه‌های شور گرم هستند. مجموعه ترشی‌ها و گس مزه‌ها سرد هستند (مانند مزه کیوی و خیار) از طریق رنگ و بو نیز می توان مزاج را ارزیابی کرد ولی قانون مزه‌ها کاملتر است. مزه‌های دارای درجات متفاوتی از شیرینی، تلخی، شوری و تندی هستند و به همین ترتیب دارای مراتب مختلفی از میزان گرمی و سردی خواهند بود.

به عنوان مثال میزان تلخی دم خیار با میزان تلخی نعناع قضاوت است. از این جهت نعناع نسبت به دم خیار گرمی در جه دو محسوب می‌شود.

تلخی کدوید خنظل نسبت به نعناع خیلی بیشتر است. از این جهت کدوی خنظل گرمی درجه چهار دارد. شیرینی انگور با شیرینی خرما متفاوت است. شیرینی خرما نیز با شیرینی عسل متفوت است. نیز شیرینی عسل شبدر با شیرینی عسل آویشن فرق داشته که بدین ترتیب مراتب گرمی شیرینی‌ها نیز متفاوت است. انگور گرمی درجه یک و عسل آویشن دارای گرمی درجه چهار می‌باشد. به همین ترتیب درجات شوری، تندی‌ها و ترشی‌ها نیز تعیین می‌شود.

 

 

 

 

 

قانون مزه‌ها:

مزه گیاه

مزاج

شیرین

گرم

تند

گرم و خشک (به جز کافور که سرد است)

شور

گرم و خشک

تلخ

گرم و خشک

ترش

سرد و خشک

گس

سرد و تر

بیمزه

سرد و تر

با توجه به این  جدول شما می توانید بدون دانستن مزاج گیاهان، تنها با چشیدن طعم آن‌ها به مزاج و خواص گیاهان، میوه‌ها و خوراکی‌های دیگر پی ببرید.

قانون مزه‌ها در تشخیص مزاج نیز استفاده میش ود، در گذشته‌های دور با چشیدن طعم خون افراد، مزاج آنها را تشخیص می دادند به عنوان مثال یک فرد دموی خونی شیرین داشته و بدون بوی تعفن است، یک فرد سوداوی دارای خونی ترش مزه همراه با بوی تعفن می‌باشد، در نتیجه قانون مزه‌ها در طب سنتی اهمیت زیادی دارد.

محل رویش گیاهان مختلف با توجه به مزه و مزاج آنها، در مناطق جغرافیایی با آب و هوای زیر می‌باشد:

 

 

مشخصه گیاهان

آب و هوای مناطق جغرافیایی محل رویش

گیاهان گرم و تر و با شیرینی و تلخی کمتر

گرم و تر

گیاهان گرم، تند، شیرین، تلخ و خشکبار

گرم و خشک

گیاهان ترش، گس مزه و با شیرینی

و تندی کمتر

سرد و تر

بو کردن دائمی عطرهای سرد موجب مشکلات عصبی و فراموشی می‌شود.

بوی گیاه

مزاج

تند

گرم

مشک

گرم

گل مریم، محمدی و یاس

گرم و لطیف

دود اسفند

گرم

سرکه

سرد

مواد شیمیایی و زباله

سرد

قانون رنگ‌ها:

بر اساس آنچه که در بخش مزاج رنگ‌ها گفته شده است، می توان گفت که هرچه رنگ میوه‌ها به سمت رنگ‌های روشن برود، مزاج آن سردتر می‌شود.

در حال حاضر شما با سه قانون گفته شده آشنا شدید. شما با این سه قانون می‌توانید مزاج گیاهان را تشخیص دهید.

با تشخیص مزاج گیاهان می‌توانید به خواص آن گیاه پی ببرید. به عنوان مثال آرتیشو (Artichok) گیاه بومی مناطق مرکز مدیترانه است که در حال حاضر در بیشتر نقاط دنیا کشت می‌شود. طعم آرتیشو تلخ بوده یعنی با این حساب می توان گفت که در مزاج آن گرم و خشک است. در نتیجه بیماری‌هایی که به دلیل عدم وجود صفرا در بدن است و یا بیماری‌هایی که ناشی از سردی می‌باشد درمان می‌کند. در قسمت وظایف صفرا در بدن گفتیم صفرا ضدعفونی کننده است و به همین دلیل نمی‌تواند به معده راه پیدا کند زیرا با اسید معده مخلوط می‌شود. تولید سودا در بدن و ایجاد استفراغ و حالت تهوع می‌کند. در نتیجه آرتیشو که دارای مزاج گرم و خشک (صفرا) است بیماری‌هایی مانند رماتیسم، نقرس، سنگ کلیه صفرا درمان می‌کند و موجب می‌شود ترشح صفرا افزایش دهد، و موجب دفع ادرار، دفع سموم، افزایش نیروی جنسی و برطرف کردن بوی بد زیربغل و دفع آب کردن بدن می‌شود.

هرکدام گیاهان یا مزه‌هایی که مطرح شد موجب ساخت ماده‌ای در بدن می‌شوند که آن را خلط می نامند و این خلط‌ها به ترتیبی که ذکر شد نامگذاری می‌شود. از این دو میوه گرم و خشک مانند آرتیشو را صفرا زا می نامند، و گیاهان رسیده سرد و تر را صفرازا و بلغم زای می نامند، هرگاه میوه‌ای سرد و خشک بیش از حد مصرف شود سودازا می‌شود و برعکس گس مزه و نفوذکننده‌ها نقش سودازایی دارند مانند سرد انار.

خوراکی‌هایی که موجب تولید خون می‌شوند مانند خرما و انار را غذاهای دم زا می‌نامند. خوراکی‌ها و غذاهای سرد و تر مانند ماست کم چرب، ترشی‌ها، گس مزه‌ها مانند خیار و گوجه فرنگی غذاهای بلغم زا نامیده می‌شوند.

از این خاصیت می توان برای اصلاح مزاج استفاده نمود. به این روش درمان به ضد یا اضداد می‌گویند. مثلا برای کاهش حرارت صفرا باید رطوبت را زیاد کرد و برای کاهش سردی و خشکی باید از حرارت و رطوبت استفاده کرد. این روش بیشتر در درمان طبع‌های اکتسابی به کار می رود.

در نتیجه آرتیشو یک گیاه صفرازا و بلغم زداست، این بدین معنی است که آرتیشو می‌تواند بیماری‌هایی که در اثر بودن بلغم در بدن و نبود صفرا بروز می‌کند، درمان کند.

البته باید دانست چون صفرا گرم است باید با مصلح آن استفاده شود تا موجب تغییر مزاج و به وجود آمدن بیماری‌های ناشی از غلبه صفرا نشود.

البته باید دانست که در این قوانین نیز استثناءهایی می‌باشد که به مروز زمان و با تحقیق در مطالعه با آن آشنا می شوید.

در نتیجه شما با استفاده از قانون مزه‌ها، بو و رنگ می‌توانید به مزاج گیاهان پی ببرید و از مزاج گیاهان متوجه خواص آنها و کاربرد آن در زندگی شویم.

 

 

فلسفه وجود بیماری:

بر اساس دیدگاه اسلام، هر یک از بیماری‌ها یا رنج و سختی که به انسان وارد می‌شود، فلسفه و حکمتی دارد که ممکن است یکی از موارد زیر باشد:

1- عدم رعایت قانون‌های طبیعت

2- تذکری برای سپاسگزاری از سلامت خویش

3- کفاره گناهان تخصص بیمار

4- بیمار بر سختی و تعصب بیمار

از نظر طب سنتی غلبه مزاج‌ها باعث بروز بیماری می‌شود، همانطورکه در فصل‌های گذشته گفته شد، حفظ تعادل یعنی حفظ سلامت، به هر دلیلی تن از مسیر تعادل خارج شد موجب بروز بیماری شود. این افزایش ویژگی‌ها یا سردی است و در تمام بدن به وجود آید و یا در یک  اندام وجود دارد، که وقتی در سراسر بدن پدید آمد آن را غلبه اخلاط می نامیم که موجب بیماری فراگیر می‌شود. اگر این خلط یا ماده در یک اندام افزایش یا کاهش پیدا کرد، موجب بیماری همان اندام می‌شود.

درمان در طب سنتی:

برای دستیابی به تشخیص دقیق ودرمان اساسی در طب سنتی، بایستی مزاج سرشتی و عارضی بیمار مشخص گردد، این امر با درک موارد زیر سیر می‌شود:

1- شناخت مزاج سرشتی

2- سن و جنس

3- موقعیت جغرافیایی و محل زیست

4- غذاهای غالب و مزاج آن

5- زمان درمان

7- تکان درمان

ارکان بهداشت و درمان در طب اسلامی (پنج  تطهیر):

ارکان بهداشت و درمان در طب اسلامی- سنتی، بر پنج تطهیر استوار است که با اجرای کامل آنها، درمان تن و روان کامل می گردد. رعایت این رفتارها می‌تواند موجب پیشگیری از بروز بیماری‌ها و همچنین درمان بیماری‌ها گردد. این پنج رفتار به لحاظ جهت گیری پاک کنندگی آنها در بدن ، پنج تطهیر نامیده می‌شوند.

2-5-1- تطهیر جسمی:

تطهیر جسمی عبارتست از شستشوی بدن و پاکسازی پوست و مو از زائده‌های ایجاد شده و باز نگه داشتن منافذ پوستی و تامین رطوبت مورد نیاز آن و دفع رطوبت اضافی موجود در آن و زدایش موهای بدن، گرفتن ناخن، مسواک زدن، رنگ کردن موها، سرمه کشیدن، حنا بستن، روغن مالی مناسب پوست، حمام کردن، حمام نمک، حمام روغن و حمام آب معدنی.

تطهیر معدی:

در تطهیر معدی، آداب تغذیه و چگونگی مصرف غذا برای پیشگیری از بروز بیماری بیان می‌شود. چگونگی انتخاب غذا با مزاج، سن، جنس و شرایط مختلف جسمی و روانی، وعده‌های غذایی، غذای مناسب برای فصول گوناگون و موقعیت‌های جغرافیایی متفاوت.

تفاوت غذاهای حلال و حرام و چگونگی سنخیت و هم خوانی غذاها با یکدیگر، انتخاب نوشیدنی‌ها، ترتیب نوشیدنی‌ها و بلعیدنی‌ها، زمان منع مصرف غذایی، انواع امساک‌ها (روزه)، رژیم غذایی مختلف، شامل رژیم آب جوش، سیب، انگور و همچنین رژیم‌های چاقی و لاغری، جزء مباحث مطرح شده در بحث تطهیر معدی می‌باشند.

تطهیر خونی:

تطهیر خونی، پاکسازی خون بدن از انواع سموم است که راس آن حجامت قرار دارد و بازوان قدرتمند آن، فصد (Phelebotomy) و سرانگشتان هنرمند این تطهیر، زالودرمانی (Therapy Hirudo) می‌باشد.

تغذیه نامناسب، بی تحرکی، زندگی در شرایط آب و هوایی آلوده و نامناسب، تفکرات ناهنجار، بوها و صداهای ناشایست، گزیدگی گزندگان، تماس با برخی آلاینده ها، خواب زیاد یا کم خوابی، مانند در معرض گرما و سرمای شدید، گرسنگی، پرخوری یا بدخوری، ترس شدید، نگرانی مداوم، شادی بیش از حد، مصرف نوشابه های الکلی، مواد مخدر و خوراک های گرم بیش از اندازه و یا سردی های بیش از اندازه، موجب بروز غلظت خون در بدن می گردد. در این غلظت، یک خلط در بدن  افزایش پیدا کرده و یا اینکه غلبه اخلاط پدید می‌آید، یعنی تمامی اخلاط چهارگانه از حد خود خارج می‌گردند. در این صورت باید با دفع خون، با تمهیدات ویژه، حالت تعادل خون را به بدن بازگرداند. در این شرایط، گاهی غلظت یا غلبه اخلاط پدید نیامده است و صرفاً برای پیشگیری از بروز غلبه اخلاط و حفظ تعادل خون، باید مقداری خون از بدن دفع گردد.

برای پیشگیری از غلبه خون و یا کاهش غلبه خون، حجامت بایستی انجام گیرد. انجام حجامت سالانه و ما هیانه، به تناسب سن، جنس، تغذیه، تحرک، شرایط آب و هوایی محیط زیست و مزاج اشاخص تجویز می گردد.

در صورتی که خلط افزایش یافته، عمقی باشد باید فصد انجام گیرد. در فصد رگ های گوناگون بدن برحسب شرایط مزاج، سن، جنس و هدفی که از انجام فصد داریم، متفاوت خواهد بود. فصد هر رگ موجب تخلیه اخلاط اضافی اندامی خاص می‌شود. البته کاربرد فصد در زمینه پیشگیری از بروز بیماری ها نسبت به حجامت در درجه دوم اهمیت قرار می گیرد و فصد بیشتر در حوزه درمان، کاربرد پیدا می‌کند.

گاهی درگیری و یا انسداد عروقی و یا غلبه خلط، در یک اندام کوچک پدید می‌آید، مانند غلبه خلط خون در رگ های پا، که موجب واریس می گردد، و یا غلبه دم در انتهای روده، که موجب هموروئید می گردد و یا غلبه سودا در اندام انتهایی انگشتان پا که موجب بیماری «برگر» می گردد و یا غلبه خلط سودا در عروق بینایی که موجب پیرچشمی و کاهش بینایی می گردد که در این صورت از زالو استفاده می‌شود.

 

 

تطهیر جنسی:

انسان، موجودی اجتماعی و دارای عشق و محبت و عاطفه آفریده شده است، ابراز محبت و نوع دوستی و نیاز به محبت و عشق ورزیدن در سرشت انسان وجود دارد. برای حفظ تعادل در عاطفه و پیشگیری از بروز عقده روانی لازم است شرایط ابراز محبت و تامین مهر و عشق فراهم گردد.

تامین این نیازها از در آغوش گرفتن طفل، هنگام شیر خوردن از پستان مادر شروع می‌شود و با مهر ورزیدن پدر و مادر به فرزند و بوسیدن آنان و هدیه گرفتن برای آنان ادامه پیدا می‌کند.

بیشتر ما فکر می کنیم که اظهار محبت یک مادربزرگ به طفل، ناشی از شدت مهربانی اوست و با اینکار فقط کودک لذت می برد، در حالیکه  این مهربانی بیش از اینکه کودک را شادمان سازد، موجب فرح، نشاط و شادمانی مادربزرگ می‌شود. به هر حال انسان باید در برنامه زندگی خویش راه های اساسی تامین  این نیاز را فراهم نماید.

دیدار با خویشاوندان، پدر و مادر و برادر و خواهر و فرزندان و سایر خویشاوندان، ایجاد ارتباط صمیمانه با آنها و مراودات تنگاتنگ و بی ریا و به همین ترتیب ضرورت ازدواج در شرایط مناسب، تامین کننده این نیاز است.

انسان ها به تناسب سن، جنس، مزاج و شرایط جغرافیایی محیط زیست و غذای غالب، نیازمند به ازدواج هستند. ازدواج در شرایط مناسب، تامین کننده غذای جنسی انسان است؛ همچنین عدم رعایت آن، موجب ایجاد ضعف در قوای دماغی و بحران در تفکر و اندیشه می گردد.

تطهیر روانی:

یک سلسله اخلاقیاتی در سرشت انسان وجود دارد که در صورت تعدیل موجب تامین زمینه رشد اخلاقی انسان به سوی کمال می‌شود. اما در صورتی که تعدیل نشود موجب بروز مشکلات روانی گردیده و تن و روان انسان را بیمار می سازد.

استعداد ریا، دوگانگی، دروغ گویی، دوگانه پرستی، خیانت، حرص، آز، تکبر، بخل، کینه، خودخواهی و افزون طلبی، در سرشت انسان وجود دارد. این اخلاقیات بایستی در انسان تعدیل و کنترل گردد تا موجب بهره گیری مثبت برای شخصیت جسمی و روانی انسان شود. بنابراین باید با استفاده از توانی که  در انسان وجود دارد، باید ویژگی ها و خصلت های شمرده شده را معتدل نمود و با تغییر در جهت  دهی آنها، زمینه را برای رشد و کمال انسانی فراهم ساخت.

در این تطهیر لازم است برای تعدیل تمامی اخلاقیات بد، برنامه ریزی شود تا بتوان از این استعدادها استفاده مطلوب نمود و ضمن مصون شدن از عوارض جسمی و روانی آن، زمینه را برای اعتلای به کمال معنوی و قوت روحانی فراهم ساخت.

 


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 29 بهمن 1393برچسب:, | 19:53 | نویسنده : مهنا صادقی |

 

مقدمه:

مزاج شناسی یکی از علومی است که از دیر زمان مورد توجه عام و خاص بوده است، همه انسان‌‌‌ها صرفنظر از میزان سواد و رشته تحصیلی و گرایش اجتماعی نسبت به مفاهیم مزاج شناسی واقف بوده و هر کدام به تناسب میزان فهمی که از آن داشتند در تمامی شئون زندگی از این علم به ره می بردند.

تمام کارشناسان رشته‌‌‌های مختلف علوم اجتماعی، صنعتی، معماری و کشاورزی، طب و نجوم و تعلیم و تربیت و علوم سیاسی نیز به طور کامل از این علم در موضوعات مورد بحث خود استفاده می کردند و ساختار نظام علمی خود را بر مبنای مزاج شناسی استوار می ساختند.

از این رو هیچ گاه جهت گیری علمی صنعتگران در خلق ابزار مورد نیاز خود، جهتی مخالف نظام زیست پیدا نمی کرد و رو در روی قانون مندی‌‌‌های حاکم بر نظام طبیعت قرار نمی گرفت از زمانی که فرهنگ تمدن شرقی تحت تاثیر علوم جزء نگر غربی قرار گرفت و ساختار کلان حاکم بر فرهنگ خویش را از دست داد، این علم نیز به انزوا کشیده شد و از صحنه زندگی حذف شد. به هم ریختگی، بی نظمی، تکرار، دوباره کاری تفکرات و اندیشه‌‌‌های ضد و نقیض و نابسامانی شدیدی در طراحی نظام زندیگ پدید آمد که موجب شد تلاش صنعتگران و متفکران و اندیشمندان علوم مختلف، جهتی مخالف نظام حاکم بر طبیعت پیدا کند در نتیجه قوانین و قواعد علمی وضع شده توسط آن‌‌ها همه روز نیازمند تغییر شد.

از میان همه رشته‌‌‌های علمی، رشت‌‌های که بیشترین خسارت را با حذف علم مزاج‌شناسی متحمل شد، رشته طب و درمان بود.

به نحو‌‌های که با حذف مفاهیم سردی و گرمی از سیستم طب و درمان، بخش عمد‌‌های از بیماری از قلمرو تشخیص خارج شده و کارشناسان را دچار اب‌‌هام ساخت. مثلا گفته می‌شود زنجبیل درمان سردرد است، لکن در مطالعات علمی انجام شده معلوم شد زنجبیل موجب درمان 70 درصد از درد  بیماران شده ولی در 21 درصد موجب تشدید و در جمعیتی موجب بروز خارش و اگزماست.

در حالی که با دیدگاه مزاج شناسی یک داروی گرم است و می‌تواند سردرد سرد را بهبود بخشد و هرگاه برای سردرد گرم مورد استفاده قرار گیرد، موجب تشدید سردرد و چنانچه برای افراد دارای مزاج گرم و خشک استفاده شود باعث خارش و اگزما می‌شود. به همین ترتیب این قاعده مشمول تمامی غذا‌‌ها، دارو‌‌ها و رفتار‌‌ها نیز  می‌شود.

برای گسترش این علم و کاربرد آن در زندگی لازم است یک نگاه عمیق به تمامی عناصر طبیعی و غیرطبیعی افکنده شود تا مزاج آن‌‌ها بررسی و قابل طرح شود. این کار مستلزم یک بررسی و تحقیق دامنه‌دار است. تبلور تفکرات انبیاء و ائمه اط‌‌هار (علیهم السلام) و سیره آن‌‌ها، پیرامون طب و بهداشت و استفاده از قانونمندی‌‌‌های حاکم بر نظام طبیعت، تجربیات حکما در این راستا و بهره گیری از ال‌‌هام و اشراق را طب اسلامی می نامند.

در حقیقت منابع طب اسلامی به ترتیب عبارتند از:

1- قرآن مجید و کتب آسمانی و احادیث منقول از پیامبران الهی و ائمه علیهم السلام

2- سیره انبیا و ائمه اط‌‌هار علیهم السلام

3- ال‌‌هام از قانونمندی‌‌‌های حاکم بر نظام طبیعت

4- ال‌‌هام و اشراق

5- تبلور تجربیات حکما در طول تاریخ و پزشکان و محققان پیرامون بهداشت و درمان

طب اسلامی یکی از مکاتب طبی دیرپا و کل نگر می‌باشد که از روزگاران کهن در پیشگیری و معالجه بیماری‌‌‌های گوناگون نقشی بنیادین داشته است، مکتب مذکور به طور کلی به دو بخش نظری (دانش پای‌‌های جهت تشخیص وضعیت کلی بیمار) و عملی (ارائه درمان جهت بیماری) تقسیم می گردد.

طب اسلامی علاوه بر عناصر چهارگانه گرمی، سردی، رطوبت و خشکی که در خلقت به کار گرفته شدند، به رکن پنجمی به نام روح الهی اعتقاد دارد. روح الهی، همان نفس اشیاء، جوهره اشیاء، روح حیوانات، جمادات، گیا‌‌هان، زمان و مکان است. این رکن، عامل درک خوبی و بدی و تاثیر ویژگی‌‌‌های مثبت و منفی است. هر چهار رکن اول، محکوم به فنا و از بین رفتن هستند، اما روح الهی، همیشه باقی و جاودانه است. روح الهی شامل معنویت و تربیت است. وجود روح الهی را می توان در موارد زیر مشاهده نمود: شفای خاک کربلا، تاثیر آب نیسان، تاثیر سوره حمد بر خوراکی‌‌‌ها و بیمار (7 مرتبه یا بیشتر)و... روح الهی معنویت و شعور می‌دهد و زبان گویای نظام هستی است.

امور طبیعیه:

امور طبیعیه اموری هستند که به وجود آمدن و تعادل انسان به آن‌‌ها بستگی دارد و شامل 7 جزء است: ارکان- امزاج- اخلاط- اعضا- ارواح- قوا- انفال

اخلاط:

اخلاط جمع خلط است و خلط جسم سیال وتری است که غذا پس از هضم غذا به آن تبدیل می‌شود. خلط در لغت به معنی آمیختن خمیری با خمیر دیگر است. به طور کلی مراحل هضم به 7 مرحله زیر تقسیم می‌شود:

1- بلع غذا در د‌‌هان (مهمترین بخش گوارشی در د‌‌هان صورت می گیرد، زیرا در صورتی که نقصی در غذا باشد، غذا بد وارد معده می‌شود).

2- ورود به سر معده (3 تا 4 ساعت بعد از خوردن غذا)

3- ورود به قعر معده (3 تا 4 ساعت بعد از هضم دوم در سر معده)

(کاهش یا افزایش زمان بقای غذا به گرمی و سردی معده و گرمی و سردی غذا بستگی دارد.

4- ورود به سارتیا (فرانتری)

5- ورودی به کبد، کیسه صفرا، طحال و قلب (8 ساعت)

6- ورود به مویرگ

7- ورود به اندام‌‌‌ها (زمان ورود غذا تا جذب سلول، 24 ساعت)

به طور کلی، دستگاه گوارش شامل د‌‌هان و غده‌‌‌های آن، سری، معده، روده‌‌‌ها، کبد (جگر سیاه)، لوزالمعده و طحال می‌باشد، در نتیجه در طب سنتی هضم در طب سنتی از د‌‌هان آغاز می‌شود. به محض رسیدن غذا به معده اسید روده آن را به ذرات ریز تبدیل می‌کند، این روند به ازای مصرف 2 تا 4 کالری در هر دقیقه طی می‌شود، یعنی هر چه تعداد چربی بالاتر باشد، خرد شدن آن سخت‌تر است. سپس از معده غذا وارد روده کوچک می‌شود تا بیشتر شکسته و ماده غذایی آن جذب خون شود، قبل از ورود به کولون پس از 2 تا 3 ساعت آب و نمک آن استخراج می‌شود، سپس ماده غذایی سیر کولون را طی می‌کند، این مراحل حدود 24 ساعت طول می‌کشد، روند هضم در زنان نسبت به مردان کندتر است، زیرا هورمون‌‌‌های گوارشی ضعیف‌تر است. با افزایش سن نیز فعالیت سیستم‌‌‌هاضمه کند می‌شود، از طرفی دارو‌‌هایی مانند فشار خون و ضدافسردگی باعث کندی عملکرد روده‌‌‌ها می‌شود، اضطراب نیز روند‌‌‌هاضمه را کند می‌کند زیرا با بروز آن مصرف کالری افزایش می یابد، اما در برخی از بیماری‌‌‌ها مانند سندرم بی قراری روده و بیش فعالی تیروئید، روند‌‌‌هاضمه را سرعت می بخشد.

در طول مدتی که غذا در معده می ماند، سوخت و سازی صورت می گیرد که اصل این سوخت و ساز یک ماده سالم و یک ماده زائد است. ماده زائد از طریق روده‌‌‌ها دفع می‌شود، و ماده سالم و غذایی جذب خون و از طریق عروق مزاج جذب کبد می‌شود که به آن کیموس معدی می گویند، منظور از کیموس مایع خمیری شکل حاصل هضم غذا در معده است که به این عمل طبخ معده، طبخ اول یا هضم اول نیز می گویند یا به طور دیگر به مواد غذایی داخل معده که با ترشحات و اسید معدی آغشته شده کیموس می گویند. تن‌‌ها خالصی که در معده ساخته می‌شود، خلط بلغم است، یعنی بیشتر ماده سالمی که جذب خوب شده است از طریق مجاری تا پی‌‌های روده توسط عروق ماساریتا (عروق مزاج) به کجا رفته و در آنجا پخته (در اصطلاح امروزی متابولیزه) می‌شود، که به آن طبخ دوم یا کیموس کبدی گویند، آنگاه رگی که از کبد خارج می‌شود، حاوی مایعات است که اگر در لول‌‌های شیش‌‌های ریخت شود و مدتی بماند، این ما یع به چند دسته تقسیم می‌شود که به آن‌‌ها اخلاط گویند؛ قسمت سبک و زردرنگ آن بالاتر از همه قرار می گیرد، که به آن صفرا می گویند، پس از آن لای‌‌های تر به نام وی قرار می گیرد و پس از آن لای‌‌های نازک و سفید و به طولی قرار می گیرد که به آن بلغم می گویند، و سپس از بلغم سنگین‌تری خلط یعنی سودا با رنگ تیره  قرار می گیرد. در نتیجه خون انسان از چهار بخش یا به عبارتی چهار طبقه تقسیم شده است، این بخش‌‌‌ها با توجه به وزنشان روی هم قرار گرفتند، مقدار این اخلاط در cc 100 خون برابر است با : cc 1 صفرا، cc 49 دم، cc 49 بلغم و cc 1 سودا. به این دم و بلغم و سودا و صفرا اصطلاحا اخلاط اربعه می گویند. هر یک از این  اخلاط وظیفه خاصی را در بدن به عهده دارند، همچنین هر نوع ماده غذایی، اثر خاصی روی اخلاط اربعه می گذارد، و آن‌‌ها را به تعادل یا عدم تعادل درخواهد آورد.

صفرا چیست؟

صفرا سبکترین خلط بوده و در بالای سایر اخلاط قرار گرفته است، خلط صفرا که در فارسی به آن تلخه می گویند. دارای رنگ زرد یا سبز بوده و مزه آن تلخ است. صفرا در کبد ساخته در کیسه صفرا ذخیره می‌شود، بدین منظور صفرایی که از کبد ترشح می‌شود، از مجرای کبدی گذشته و به وسیله کانال سیستیک وارد کیسه صفرا می‌شود و در آنجا غلیظ شده و به تناوب وسیله مجرای کلدوک در اثناعشر وارد می‌شود. مزاج صفرا گرم و خشک است، صفرا مانند آتش است، بنابراین زمانی که حرارتش بسیار زیاد شده و خشمگین می‌شود همانند آتش، آب بهترین درمان برای دادن آرامش به وی است.

نسبت این خلط در خون می بایستی 1 درصد باشد، در صورتی که از این تعداد تجاوز کند در فرد با توجه به میزان افزایش این خلط ممکن است علایم یک فرد، صفراوی مزاج بروز کند.

وظایف صفرا در بدن:

کار صفرا حرکت و حرارت است و از مهمترین وظایف آن می توان به موارد زیر اشاره نمود:

1- لطافت نبخشیدن، دقیق کردن و قابل نفوذ کردن خون جهت حرکت در مویرگ‌‌‌ها و گذر‌‌های بسیار باریک غذا

2- زدایش مواد زائد

3- شستشوی جدار روده‌‌‌ها از بلغم لزج و مواد چسبنده؛ که به موجب آن عطش و کاهش  اشت‌‌ها رخ می‌دهد.

4- تحریک ماهیچه‌‌‌های مقعد و احساس نیاز به دفع مدفوع

5- تغذیه برخی اندام‌‌‌ها مثل ریه

انواع صفرا:

1- در اختلاط با بلغم، سبب ایجاد صفرا زرد‌‌های یا آبکی می‌شود.

2- در اختلاط با بلغم غلیظ، موجب صفرای تخم مرغی می‌شود.

3- در اختلاط با سودا، که خونی به رنگ سرخ است به طوری که نه صاف باشد نه روشن.

4- صفرای سوخته که رنگ تیره شبیه به خون دارد.

5- صفرای کبرائی (گندائی) که در اثر سوختن صفرای زرد‌‌های به وجود می آید.

6- صفرای زنگماری (سبزرنگ) که در اثر سوختن صفرای کبرائی به وجود می آید (گرمترین حالت و کشنده است)

دم چیست؟

دم در مقایسه با خلط صفرا سنگین‎‌تر است، به همین دلیل در طبقه زیرین صفرا قرار می گیرد، خلط دم که در فارسی به آن خون گفته می‌شود، دارای رنگ قرمز و مزه آن شیرین است و بوی بدی ندارد. د م برای ذخیره شدن جایی ندارد، دم از جهت قوام، معتدل‌ترین خلط به حساب می آید، مزاج خلط دم گرم و تر است مانند هوا.

در یک انسان عادی و سالم میزان دم باید 49 درصد باشد.

در روایات از مزاج دم به بهترین مزاج تعبیه شده است، همچنین توصیه می‌شود، زنان باردار در ماه پنجم و ششم  دوران بارداری حجامت کنند تا فرزندانی مزاج دموی داشته باشند. اما در صورتی که مقدار این خلط از 49 درصد افزایش یابد موجب بروز رفتار‌‌ها و حالاتی خاص در فرد می‌شود که میزان بروز این علایم وابسته به میزان غلبه این خط می‌باشد، به شخصی که دارای غلبه دم است، دموی می گویند.

وظایف دم در بدن:

مهمترین وظیفه خلط خون،  تغذیه بدن است، به همین خاطر به تمامی نقاط بدن می‌رود و تقریبا در همه جا حضور دارد. خلط خون در تشکیل و تولید گوشت و عضلات بدن نقش اصلی را برعهده دارد. دم یا خون در حقیقت غذای بدن است و باعث رویش اندام‌‌‌ها می گردد، همچنین موجب گرم نگهداشتن بدن می‌شود.

بلغم چیست؟

خلط بلغم از دو خلط صفرا و دم سنگین‌تر  غلیظ‌تر است، به همین دلیل در طبقه زیرین این دو خلط قرار می گیرد. این خلط دارای رنگ سفید و بی‌مزه است و به  آن خون ذخیره گفته می‌شود. بلغم برای ساخته شدن جایی ندارد و بیشتر خلط بلغم در معده ساخته می‌شود و تن‌‌ها مقدار کمی از خلط بلغم در کبد ساخته می‌شود. از جهت مزاج سرد و تر است، مانند آب. بنابراین یک فرد بلغمی مانند آب که انعطاف پذیر است، انعطاف بالایی دارد و بسیار سریع احساساتش را نشان می‌دهد. همچنین در برابر کلمات محبت آمیز احساس شادابی می‌کند. در صورت عدم وجود محبت احساس غم و افسردگی می‌کند؛ همانند آب که با دیدن حرارت بالا می گردد و به محض گرفتن حرارت، سقوط می‌کند. اگر فرد بلغمی مانند آب سرمای بیش از اندازه دریافت کند، دچار افزایش حجم شده و چاق‌تر می‌شود.

میزان این خلط در یک فرد سالم 49 درصد است، در صورتی که میزان بلغم در فردی افزایش یابد، به فرد بلغمی مزاج می گویند.

وظایف بلغم  در بدن:

1- بلغم به عنوان یک خون ذخیره، زمانی که اندامی به غذا نیاز داشته باشد، ولی سیستم غذارسان بنا به عللی نتواند این کار را انجام دهد، با صرف حرارت بلغم را به حالتی شبیه به خلط دم می‌رساند و از آن تغذیه می‌کند. از این جهت خلط بلغم را غذای اضطراری قلمداد کرده‌اند.

2- لیز کردن و تسهیل حرکت اندام‌‌‌های پرتحرک مانن مفاصل، زبان و چشم است.

3- این خلط به جز این که به عنوان غذای ذخیره محسوب می‌شود در تولید و افزایش چربی در بدن نقش اساسی دارد.

4- بلغم تمامی مایعات بدن شامل آب میان بافت‌‌‌ها، آب بین مفاصل، آب کره چشم، رطوبت سینوس‌‌‌ها، بزاق د‌‌هان و رطوبت مغز و اعصاب را تشکیل می‌دهد.

 

سودا چیست؟

1- سودای ناشی از سوختن صفرا: که در حد بسیار زیاد، خود را به صورت دیوانگی و جنون یا حالت خشم گونه نشان می‌دهد.

2- سودای ناشی از سوختن دم: که در حد بسیار زیاد، خود را به صورت دیوانگی و جنون با حالت خنده گونه نشان می‌دهد.

3- سودای ناشی از سوختن سودا: که در حد بسیار، خود را به صورت دیوانگی و جنون و با حالت خواب و خیال نشان می‌دهد و فرد با خودش نقش بازی می‌کند.

علایم ظاهری در طبایع چهارگانه:

به طور کلی، هفت حالت بر بدن مستولی می‌شود پنج حالت از این هفت حالت وضعیت و حالت سلامت است، چهار حالت سلامتی با غلبه یک خاطر و یک حالت تعادل کامل می‌باشد دو حالت دیگر، یک حالت بیماری با غلبه یک خلط در یک یا چند اندام و یک حالت بیماری یا غلبه چهار خلط می‌باشد. در صورتی که یک خلط در یک اندام کاهش پیدا کند موجب بیماری همان اندام می‌شود، مانند افزایش صفرا در سر که موجب سردرد می‌شود یا افزایش بلغم در زانو که موجب درد و ورم زانو می‌شود، یا افزایش سردی در مغز که موجب فراموشی می‌شود. وقتی در سراسر بدن افزایش یابد، آن را غلبه اخلاط می نامیم که موجب مجاری فراگیر می‌شود.

بدن انسان با ترکیب چهار خلط در بدن ساخته می‌شود مقدار کم یا زیاد بودن هر یک از مواد در بدن، موجب تغییر شکل ساختمانی بدن، تفاوت صورت، زیبایی، درشتی و باریکی اندام‌‌ها، رنگ پوست، پراکندگی مو در تن، شکل و رنگ مو‌‌ها، آشکاری یا پن‌‌هانی عروق در بدن می‌شود و نیز توانایی‌‌های تفاوتی را پدید می آورند. بر اساس میزان پراکندگی نسبی این اخلاط در بدن، افراد دسته بندی می‌شوند.

از این حالات که تیپ‌‌های تفاوت مزاجی پدید می آید، هر کدام از این تیپ‌‌ها دارای اندامی خاص با اشکال گوناگون و گرایشات غذایی، رفتاری و اخلاقی و علاقه مندی‌‌های متفاوتی خواهند بود. هرگاه میزان مواد چهارگانه (دم، بلغم، سودا، صفرا) در بدن به تناسب وجود داشته باشد، فرد دارای مزاجی متعادل است.

افزایش  اخلاط در بدن:

گاهی اوقات، شخص دچار افزایش خلط یا اخلاط یا طیفی خاص از چند ثانیه، چندین ماه و سال یا حتی تا آخر عمر می‌شود، مثل پیدایش ناگ‌‌هانی صفرا  در جریان سنین بلوغ که باعث افزایش رشد قد در فرد می‌شود یا پیدایش ناگ‌‌هانی صفرا در هنگام یائسگی در زنان که باعث گرگرفتگی، افزایش فشار و چربی خون در آنان می‌شود.

علل بالا رفتن خلط دم:

بیشترین علل افزایش خلط دم در افراد، نوع تغذیه، ورزش، فصل ب‌‌هار، عوامل ارثی، تزریق خونی، فعالیت زیاد کبد، فعالیت زیاد مغز استخوان، عوامل قلبی- عروقی، دیدن رنگ قرمز و شرایط آب و هوایی متعادل می‌باشد.

علل بالا رفتن خلط صفرا:

علل بالا رفتن صفرا در بدن: نوع تغذیه، سرطان، میگرن، باد گرم، شکنجه، مسافرت، حاملگی، دعوا، تصادف، عوامل ارثی، قطع عضو، خنده زیاد، دوره عادت ما‌هانه، رعدو برق، بیش فعالی، زخم معده، سونا، هپاتیت شدید، آب درمانی، فصل تابستان، بستن لوله رحم، نزدیکی کردن (مقاربت)، پرکاری تیروئید، کم خوابی، تماشای سیرک، مصرف مشروبات الکلی، فعالیت زیاد کبد، ورزش‌‌های سنگین، فعالیت زیاد معده، خوردن ترشیجات، تشدید غلظت خون، خوردن مداوم بستنی، زایمان طبیعی، پرخوری، سرماخوردگی، بالا رفتن چربی خون، شنیدن سروصدای زیاد، هیجانات عشقی وعاطفی، بستری شدن در بیمارستان، گرفتگی رگ‌‌های قلب، مصرف قرص‌‌های شادی آور، مشاغل صفراساز (شاطری)، بروز بیماری‌‌هایی مثل رماتیسم مصرف قرص‌‌های جلوگیری از بارداری، خوردن خوراکی‌‌های گرم مزاج مثل باقلوا، زولبیا، خرما و... می‌باشد.

علل بالا رفتن خلط بلغم:

بالا رفتن خلط بلغم می‌تواند به علل مختلف از جمله: بروز بیماری‌‌هایی مثل آسم، رماتیسم، یبوست، نفخ شکم و سنگ کلیه، عوامل ارثی، کم خوابی، نزدیکی زیاد، تنفس سریع، کیست کلیه، سرماخوردگی، سینوزیت شدید دوش آب سرد، دوران شیردهی، کیست تخمدان، رژیم گیاهخواهری، خوردن ترشیجات، بارش برف و باران، آب یخ، پرخوابی، فصل زمستان، پرخوری، قرار گرفتن در معرض باد، پوشیدن لباس کم در سرما، خوردن مداوم ماست و دوغ، نشستن روی زمین سرد یا مرطوب و خوردن بیش از حد خوراکی‌‌های سرد باشد.

 


مشخصات اندام‌‌ها

 

معتدل

دموی

صفراوی

بلغمی

سوداوی

استخوان بندی

شانه‌‌ها و سینه برجسته

کمر و ساق درشت

شانه‌‌ها برجسته سینه درشت

کمر و ساق درشت

شانه‌‌ها متوسط

کمر و ساق کمی پهن

شانه‌‌ها درشت

کمر و ساق درشت‌تر

شانه‌‌ها باریک

کمر و ساق باریک

درشتی و باریکی اندام

متوسط

درشت با شانه پهن و سربزرگ

باریک متوسط

متوسط با سر متوسط و اندام‌‌های میانی درشت

باریک کشیده

عضلات اندام

ماهیچه‌‌های پر و کشیده

ماهیچه‌‌های درشت و کشیده

ماهیجه‌‌های کشیده و متوسط

ماهیچه‌‌های نرم

ماهیچه‌‌های کشیده و باریک

برجستگی شکم

متوسط و عضلانی

بزرگ و عضلانی

کمی برجسته

بزرگ و دارای پیه و چربی

فرو رفته

گرمی و سردی بدن

گرمی و آرامی تن

گرمی سراسر بدن

گرمی در سر و سردی در پا

سردی سراسر بدن

سردی بدن

گرمی و سردی دست

نه گرم نه سرد

خیلی گرم

گرم

سرد

سرد

گرمی و سردی پا

                   گرم                  

خیلی گرم

گاهی سرد و گاهی گرم

سرد

همیشه سرد

صورت

گردی کامل و متناسب

 

کشیده و د‌هان و دماغ بزرگ

 

 

رنگ لب

قرمز شرابی

قرمز تیره

گاهی قرمز- با لب ترک خورده

فرمز کمرنگ

تیره رنگ

رنگ و حالت ناخن

سفید و قرمز شفاف

سفید و قرمز

زرد و قرمز/ خشک و شکننده

صورتی روشن

تیره رنگ

         

 

مشخصات پوست  

 

معتدل

دموی

صفراوی

بلغمی

سوداوی

لطافت و رطوبت پوست

نه نرم و مرطوب نه خشک

نرم و مرطوب

خشک به ویژه در صورت و دست‌‌ها و سر

نرم و مرطوب

خشک در همه اندام‌‌ها

گرمی و سردی پوست

گرم

زیاد گرم

گاهی سرد گاهی خیلی گرم

سرد

همیشه سرد

منافذ پوست

نه  درشت نه ریز

درشت

(از علایم آن، خوب عرق کردن است)

گاهی درشت گاهی ریز

ریز

(تعرق کم)

متوسط و ریز

رنگ پوست

گندمگون

گرایش به گلگون

گندمگون با گرایش زرد

سفید

تیره

رگ‌‌های دست

آشکار متوسط

آشکار و برجسته

گاهی آشکار گاهی پن‌هان

پن‌هان

پن‌هان

 

 

 

 

 

مشخصات مو

 

معتدل

دموی

صفراوی

بلغمی

سوداوی

رنگ مو

مشکی/ قرمز تیره

مشکی و خرمایی تیره

مشکی و خرمایی

خرمایی روشن/ بور/ سفید

مشکی/ خرمایی/ جوگندمی

ضخامت مو

متوسط

خیلی ضخیم

کلفت

نرم و نازک

کلفت

پیچش مو

صاف و برجسته

فر درشت و برجسته

فر درشت

بدون فر و لخت و صاف

مجعد

نرمی و چربی مو

نه چرب نه خشک

چرب و مرطوب

چرب و خشک

نرم

خشک

فراوانی موی سر

متوسط

پرمو

پرمو

کم پشت

کم پشت

شوره سر

 

 

دارد

(به علت خشکی پوست سر)

 

 

ریزش موی سر

ندارد

ریزش در وسط سر

ریزش در جلوی سر

پراکندگی موی متوسط

ندارد

پراکندگی موی بدن

در سینه، شانه و کمر مقداری پر مو

بدن، سر و سینه پر مو

گرایش به سمت کم

بدون مو

کم

 

مشخصات چشم 

 

معتدل

دموی

صفراوی

بلغمی

سوداوی

رنگ سفیدی چشم

سفید شفاف

سفید یا گرایش قرمز

سفید با گرایش زرد

سفید بیحال

سفید تیره (مایل به طوسی)

رنگ مردمک

قهو‌های

متغیر

میشی

روشن/ آبی/ میشی

میشی تیره

مشخصات سیستم گوارش  

 

معتدل

دموی

صفراوی

بلغمی

سوداوی

مزه د‌هان (صبحگاه)

شیرین

شیرین

تلخ

بیمزه

شور

رطوبت د‌هان

نه خشک نه مرطوب

کم

خشک

مرطوب و پر آب

خشک و کم آب

عطش

 

کم

زیاد

ندارد

 

اشت‌ها

اشت‌های متوسط و خوراک متوسط

اشت‌های زیاد و خوراک خوب

اشت‌های کم

اشت‌های زیاد با خوراک زیاد

اشت‌های زیاد با خوراک کم

توان هضم غذا

زود هضم

زود هضم

زود هضم

دیر هضم

دیر هضم

نفخ

ندارد

ندارد

ندارد

دارد

دارد

یبوست

ندارد

ندارد

ندارد

گاهی دارد

دارد

گرایش به شیرینی

متوسط

کم

ندارد

دارد

دارد

گرایش به شوری

متوسط

کم

ندارد

دارد

دارد

گرایش به ترشی

گاهی دارد

کم

زیاد

ندارد

ندارد

قار و قور شکم

ندارد

ندارد

ندارد

دارد

دارد

تمایل به سردی‌‌ها

متوسط

دارد

دارد

ندارد

ندارد

تمایل به گرمی‌‌ها

متوسط

گاهی دارد

ندارد

دارد

دارد

 

 

افراد صفراوی مزاج:

افراد صفراوی مزاج گاه گاهی هستند. گاهی یک مشخصه و رفتار و گاهی مشخصه و رفتاری تفاوت دارند. نوع مشخصه و رفتار آن‌ها وابسته به میزان صفرا می‌باشد. بازتاب‌‌های رفتاری و روانی افراد صفراوی به شرح زیر است.

1- پائیز و زمستان را دوست دارند.

2- در خواب غلت می زنند، و گاهی غیرفعال هستند.

3- در رفتار‌های جنسی گاهی فعال و گاهی غیرفعال هستند (وابسته به میزان صفرا)

4- دارای استعداد معنوی و اهل خیر هستند اما به صورت مقطعی (وابسته به میزان صفرا)

5- گاهی علاقه مند به ادبیات و گاهی علاقه مند به ریاضیات هستند.

6- گاهی عاشق و گاهی فارغ می‌باشند.

7- گاهی پرانرژی و گاهی کم انرژی هستند.

8- گاهی با اراده و گاهی سست می‌باشند.

9- یبوست و بواسیر به علت خشکی مزاج

10- مدیر و منظم

11- معتقد به برنامه ریزی در کار‌ها

12- رک

13- کم حوصله، عصبانی و پرخاشگر

14- خشمگین

15- منفی نگر

16- بیحالی در حمام

17- داغی کف پا

18- لذت بردن از سیستم سرد

19- طاسی یا ریزش مو در سنین جوانی

20- احساس خشکی در بینی

21- گاهی پرجرات و گاهی آرام و گاهی ناآرام و دودل

22- گاهی سخاوتمند

23- تند و تیز و بی قرار

24- دارای استعداد خشونت و بدخلقی و پرخاشگری

25- زود عصبانی می‌شوند و گاهی باعث رنجش دیگران می‌شوند.

26- منظم و مقید به اصول و حساس

27- آینده نگر

28- گاهی خیال باف و دقیق در تصمیم گیری

29- حاضرجواب و باهوش

30- پرحرف

 

نشانه‌‌های غلبه صفرا:

بدن باریک، گرمی زیاد از حد، شانه جمع شده و کوچک، باسن نسبتا بزرگ (البته نسبت به کمر باریکی که دارند)، بازوان باریک، اندام میانی نسبتاً درشت، پوست خشک، بینی بزرگ (به دلیل حرارت زیاد قلب و کبد آنان)، کم مو، پوست متمایل به زرد، رگ‌‌های برآشفته، به شیرینیجات و چربی تمایل وجود ندارد، تمایل زیاد به ترشی جات و آب، رفتار‌های تند، عصبانیت، تحرک زیاد، گیرایی زیاد و حافظه کم، در تمام فصول احساس گرما می کنند، سرمادوست، زرد شدن زبان و پوست و سفیدی چشم، جوش و آکنه پوستی زیاد، بروز حساسیت‌‌های پوستی اگزماتیک و خارش و گرمی دست و پا، موی غیرصاف، طاسی و ریزش مو در جلوی سر و سنین جوانی، زبر و خشکی زبان، تلخ شن د‌هان، بروز آفت د‌هان، استرس و اضطراب، احساس خشکی در بینی، افزایش حرکات تنفسی، تشنگی مفرط، بی اشت‌هایی، خواب کم، پرکاری تیروئید، سردرد‌های مکرر (غیر از سینوزیت و میگرن)، فرو رفتگی زیر چشم‌ها، بیرون زدگی حدقه چشم، سوزش سردل، ریفلاکس گوارشی، حالت تهوع و استفراغ، امکان یبوست مزاج، در این غلبه بروز سنگ کیسه صفرا شایعتر است، زرد شد ن رنگ ادرار، واریس و مشکلات عروقی مانند واریکوسل و بواسیر، داغی کف پا‌ها، تخیل رویا‌های زردرنگ، دیدن خواب‌‌های خشن و جنگ و دعوا، روحیات مردانه، تند شدن نبض، درد پهلو، احساس گزگز شدن بدن، احساس گر گرفتگی، دیر مریض شدن، خشکی و لاغری اندام‌‌ها، بیش فعالی، جدی، پشتکار زیا، کم حوصله، پرخاشگری، خشمگین، فری از کوره در رفتن، لجباز، علاقه به سیگار کشیدن، بدحالی در سال‌‌های جوانی و تابستان، پهن بود قفسه سینه، دراز بودن قد و میل جنسی متعادل و توان معمولی در نزدیکی کردن، سوزش جگر، ناراحتی معده، درد شقیقه، سرگیجه، خشکی و ترک خوردن پوست، جوش فم المعده، شوره سر، بروز لکه‌‌های سفید و قهو‌های در صورت و بدن، علاقه به خوردن یخ و آب یخ، تندخویی و ب‌هانه گیری، حس بویایی و چشایی قوی، در کل مانند آتش فرد مبتلا به غلبه خطر بی قرار و خروشان می‌شود. برای آمدن باید سردتر شود.

افراد دموی مزاج:

افراد دموی مزاج اهل افراط و تفریط هستند، در یک لحظه و رفتار گاهی دچار افراط و گاهی دچار تفریط می‌شوند، بازتاب‌‌های روانی و رفتاری افراد دموی به شرح زیر است:

1- معمولا دموی‌‌ها بدحال هستند، نه تحمل گرمای زیاد را دارند و نه سرمای زیاد.

2- بسیار پرخواب هستند ومی تواند بسیار بخواند البته تحمل کم خوابی را نیز دارند و می توانند مدت زمان زیادی نخوابند.

3- میل و توان جنسی زیاد دارند و اهل زیاده روی می‌باشند. (استعداد بروز بحران‌‌های جنسی را دارند).

4- اهل خیر و معنویت

5- علاقه مند به ادبیات و موسیقی بوده و در شعر و شاعری بلندمرتبه می‌باشند. همچنین به طب نیز علاقه دارند.

6- اهل عشق و بحث بوده و در ناز عشق افراط می ورزند.

7- در مواقعی با انرژی زیاد کار خود را به پایان می رسانند و بسیار کار می کنند اما در مواقعی ممکن است کار خود را به اتمام نرساند.

8- شجاع و جسور در انجام کار‌ها و دارای توان ریسک.

9- سخاوتمند

10- سریع و چالاک و پرانرژی

11- خوش رو و خوش اخلاق

12- صبر و تحمل بالایی دارند اما نباید از ظرفیت آن‌ها سوءاستفاده کرد، چرا که در زمان عصبانیت دچار جنون آنی می‌شوند و ممکن است رفتار‌های مخاطره آمیزی از خود نشان دهند (قتل)

13- حرف افراد را به خوبی گوش می‌دهند.

14- معمولا بی نظم

15- دور اندیش

16- بلندپرواز و اهل تخیل و ابداع هسند (مخترع)

17- اعتماد به نفس بالا

18- تنوع طلب و بی علاقه به کار‌های تکراری

19- نوع دوست

20- دارای هوش و حافظه قوی

21- تیزبین و دقیق در برخی ابعاد

نشانه‌‌های غلبه دم:

سرخی رنگ رخسار و زبان، پوستی گرم و مرطوب دارند، وجود دمل و جوش در بدن، سرعت رشد مو زیاد، سیاهی غلیظ و ماندگار مو، وضعیت نرمال گوارشی (نه یبوست و نه اس‌هال)، تمایل به خوردن گوشت و شیرینی، شیرینی طعم د‌هان (هنگام صبح ناشتا)، ترشحات عادی بینی، وجود جوش و تاول در د‌هان، خفقان، سنگینی سر و بدن، سنگینی گوشه خارجی چشم‌‌ها، سنگینی گیجگاه‌‌ها، فشار بالای خون، کسالت نسبی، احساس خستگی، خواب زیاد، سنگینی خواب صبحگاهی، مشاهده مکرر رویای رنگ سرخ در خواب، کندی فکر، وزوز گوش، نبض ستبر، سرخی ادرار، ناسازگار با محیط‌‌های گرم، اندام درشت، حرکات سریع و چالاک، پرانرژی، خوش مشرب، شوخ، آلرژی ب‌هاره، دست و دل باز، بی خیال، قوای بالای جنسی و جسمی، سر بزرگ، شانه‌‌های درشت و پر، بازو‌های ستبر، درشتی استخوان سینه، لب و د‌هان و بینی بزرگ (به علت قلب و کبد گرم)، چشم‌‌های درشت، رگ‌‌های برافروخته، عاشق پیشه، تفکرات فیلسوفانه، تنوع‌طلبی، آکنه در شانه، ریزش مو در وسط سر، استعداد زیاد سکته قلبی و فشار خون، باهوش، ترشیجات را دوست دارند، عرق گرم، کندی حواس، لزج بودن آب د‌هان، قرمز شدن زبان، خون آمن از لثه، پرخوری، وجود جوش‌‌های ریز در پیشانی و گرده و...

سنگینی سر و بدن، احساس خستگی، ناسازگار با محیط و خوراکی‌‌های گرم، سنگینی خواب، حرکات بدنی سریع، اندام درشت، عادی بودن ترشحات بینی، دمل و جوش زیاد در بدن، نداشتن مشکل گوارشی، داشتن لب‌‌های کلفت، بالا بودن سرعت رشد مو، شیرین بودن طعم د‌هان به خصوص در جمع.

افراد بلغمی مزاج:

بازتاب‌‌های رفتاری و روانی در افراد بلغمی به شرح زیر می‌باشد:

1- بد ب‌هار و بد زمستان هستند.

2- خواب زیاد و بدون بازدهی کافی دارند. در ابتدای بیدار شدن، بدنشان درد می‌کند.

3- میل و توان جنسی بسیار کم دارند.

4- گرایش به علوم عقلی و ریاضیات دارند.

5- نیازمند محبت

6- میانه رو، محتاط و گاهی ترسو

7- حسابگر و محتاط

8- منطقی و عاقل

9- تجارت پیشه

10- آرام، منزوی و دارای حرکات کند

11- دارای استعداد افسردگی

12- ظریف و ریزبین و حساس

13- منظم و دقیق

14- گذشته نگر

15- بدون استعداد ریسک

16- اهل سازش و بی اراده

17- درون گرا و منفی باف

18- کینه توز

19- فراموشکار و کندذهن

20- بی علاقه به یادگیری

21- راحت نسبت به اکثر مسایل

نشانه‌‌های غلبه بلغم:

رنگ روشن پوست، سفیدی و نرمی پوست بدن، سردی و رطوبت پوست، سفیدی رنگ رخسار، عرق سرد، سردی دست و پا‌ها، لک و پیس، خال‌‌های سفید و گوشتی، زود سفید شدن ریش و مو، چشم‌‌های سفید  وآبی، پف زیر چشم‌‌ها، رقیق شدن آب بینی، بروز سینوزیت و میگرن، زبان باردار و مرطوب و سفید، لکنت زبان، بزاق زیاد و چسبنده، عدم تشنگی، ترشی طعم د‌هان، ترش کردن، آروغ ترش، ضعف‌‌هاضمه، نفخ معده، ریفلاکس گوارشی، کندی حرکات، نبض ضعیف و نازک و کند و مبهم، سفیدی ادرار، تکرر ادرار، مثانه عصبی، شب ادراری در دوران کودکی، سنگ کلیه، ورم پروستات، خواب زیاد و کم بازده، رویای آب، برف، رودخانه و سرمای سخت، تخیل اشیای سفید، درد‌های استخوان، دندان‌‌ها و ناخن‌‌های نرم و شکننده دارند، بیشتر از دیگران آرتروز استخوان دچار می‌شوند، زانو‌ها و استخوان‌‌هایشان سروصدا می‌کند، ناسازگار با غذا‌های سرد مثل ماست و ترشی، بدحال در زمستان، از کولر فرار می کنند، به بخاری و پوشیدن لباس‌‌های گرم علاقه زیادی دارند، زود به زود مریض می‌شوند، فراموشکار، کندی حواس و منگی، سست اراده، تنبل، محافظه کار، شوخ و خوش مشرب، میل جنسی ضعیف و ناتوانی، جاری شدن آب در هنگام خواب، ریزش موی زود هنگام، قولنج و درد کمر و گرده، لقوه (پارکینسون)، نقرس و تنگی نفس، تپش قلب، سرفه زیاد، ضعف مثانه، لکه‌‌های قهو‌های در سفیدی چشم، ضعف بینایی، چاق هستند، سر کوچک، چشم درشت دارند، بینی کوچک، پراکندگی عروق کم تا پن‌هان، موی نازک و لخت با رنگ روشن، حالت پف کرده دارند، خستگی زودرس، سرماگریز، مسئولیت‌پذیر، تمایل به شیرینیجات و...

افراد سوداوی مزاج:

در طب سنتی، از مزاج سوداوی، به بدترین یاد شده است. همچنین در کتاب‌‌های طب قدیمی چنین آمده است: «اگر طبیب بتواند شخص سوداوی مزاج را راضی کند، هنر کرده است.»

بازتاب‌‌های رفتاری و روانی در افراد سوداوی به شرح زیر می‌باشد:

1- علاقه مند به ب‌هار و تابستان هستند.

2- خواب کمی دارند.

3- میل جنسی فراوان و توان جنسی کم دارند.

4- تمایل کم به معنویت، حتی با خدا هم معامله می کنند.

5- علاقه مند به حسابگری و مسایل فنی می‌باشند.

6- کم انرژی بوده و در انجام کار مداومت دارند.

7- میانه رو و محتاط هستند.

8- کودن و کوته فکر

9- دارای وسواس و نگرانی و دودلی

10- کم احساس و منطقی

11- ناآرام و همیشه در فکر

12- بدون توان ریسک

13- انتقام جو

14- مجذوب نمی‌شود

15- فکر و خیال فراوان

16- بدبین، حساس، نگران

17- منظم

18- درونگرا

19- اهل جدال و جنجال

20- تیزبین و بادقت

21- لجباز

نشانه‌‌های غلبه سودا:

مو‌های فرفری و ریز و خشک، کمتر تاس می‌شوند، سر متوسط و نسبتا کوچک، بینی کوچک، ناخن‌‌های خشک، خساست، جدی، چشم‌‌های متوسط، لب‌‌های باریک، تیرگی دور چشم، خورده خور و درونگرا، تمایل به شوری جات، اندام تحتانی سرد، شکاک، وسواسی، اهمیت افراطی به ظاهر خود، حس بویایی و شنوایی قوی، رگ نازک و باریک اندام و خشکیده، بدن عضلانی نیست، سینه لاغر، پوست خشک و تیره، شکم کوچک، منظم و دقیق، غیرمنعطف، پوست سرد و خشک، دمل‌‌های چرکی، خال‌‌های سیاه و لکه‌‌های تیره، اگزما وخشکی پوست، سرعت زیاد نمو مو، سفیدی زودرس مو‌ها، بدن پشمالو، زبان بدون علامت و گاهی تیره، د‌هان شور یا بی مزه (صبح ناشتا)، سیری زودرس، حساس به خوردن مواد خشک، گرفتاری به یبوست به ویژه از نوع کولیت یا IBS، سوزش د‌هانه معده، رنگ ادرار عادی و گاهی تیره، اسپاسم‌‌های عضلانی، درد سیاتیک، بی خوابی، رویای سیاهی و دیدن پرتگاه در خواب، دیدن کابوس، افسره و گوشه گیر، احساس گزگز شدن بدن، هراس، دودلی، ترسو، مردم گریزی، علاقه به شوهرت، یبس و سرد، مغرور، کین‌های، علاقه به کشیدن سیگار، کم حوصله و کم ظرفیت، میل جنسی زیاد ولی توان جنسی کم، حرص خوردن، لاغری و پژمردگی جسم و روح، بی نشاط و یبوست شدید، سوزش هنگام دفع ادرار، مدفوع تیره و قیر مانند، شب کوری، فکر زیاد، بیماری کولیت و شب  کوری

افراد متعادل:

افراد متعادل در تمام رفتار‌ها و کار‌های خود متناسب و متعادل هستند نه اهل افراط و تفریط هستند نه دچار رفتار‌های متناقض می‌شوند، افرادی با انرژی، با اراده، خوش اخلاق و بین دنیا و آخرت و کار تعادل ایجاد می کنند.

فلسفه وجود بیماری:

از برابند مواد چهارگانه در تن انسان تیپ‌‌های متفاوتی پدید می آید که به تناسب میزان گرمی و سردی و خشکی و تری موجود در تن آن‌ها، درشتی و ریزی، باریک اندامی، چاقی و لاغری و سایر ویژگی‌‌های ظاهری ایجاد می‌شود. هرکدام از تیپ‌‌های مذکور دارای تعادل نسبی هستند که موجب حفظ سلامت آن‌ها است، یعنی یک نفر صفراوی تا زمانی که در طبع خود متعادل است سالم است، یک نفر سوداوی، بلغمی و دموی نیز به همین ترتیب لکن در گرایشات غذایی، تمایلات رفتاری حساسیت‌‌ها، علاقه مندی در آب و هوا در تمام مسائل اجتماعی تفاوت‌‌هایی با همدیگر خواهند داشت، برای حفظ این تعادل باید گرمی و سردی‌‌های مورد نیاز هرکدام به انداه مورد نیاز جذب بدن شود، در صورتی که سردی و گرمی به اندازه در تن وجود داشته باشد، تن در حالت تعادل باقی می ماند و حفظ تعادل یعنی حفظ سلامت به هر دلیلی تن از حالت تعادل خارج شد، موجب بروز بیماری می‌شود.

این افزایش ویژگی‌‌ها یا سراسری است و در تمام بدن پدید می آید یا در یک اندام وجود دارد، وقتی در سراسر بدن پدید آید آن را غلبه اخلاط می نامیم که موجب بیماری فراگیر می‌شود مانند فشار خون یا غلظت خون، اگر این خلط یا ماده در یک اندام افزایش یا کاهش پیدا کرد، موجب بیماری همان اندام می‌شود مانند افزایش صفرا در سر که موجب سردرد می‌شود، یا افزایش بلغم در زانو موجب درد در زانو می‌شود و یا افزایش سردی در مغز که موجب فراموشی می‌شود که برای درمان غلبه اخلاط باید مزاج خود را اصلاح کنیم.

اصلاح مزاج:

برای حفظ سلامتی باید در بدن اخلاط را به تعادل نگه داشت، یعنی برای نگهداری، آن‌ها باید اخلاط را تقویت کرد، برای تقویت هر کدام لازم است غذای زاینده همان خلط یا ماده را به بدن رساند. از این رو به این کار (تقویت به عین) می‌گویند. هرگاه یک یا چند ماده در بدن افزایش یابد موجب بروز بیماری می‌شود، برای درمان آن بیماری باید آن ماده را کاهش داد و برای کاهش ماده اضافی باید از ضد آن استفاده کرد. مثلا برای کاهش حرارت (صفرا) باید رطوبت را افزایش داد (از صفرازدا بهره گرفت) و برای کاهش سردی باید از حرارت و رطوبت استفاده کرد (سودازدا). از این رو به این قاعده، درمان به ضد و تقویت به عین می‌گویند.

اصلاح مزاج یعنی درمان مزاج اکتسابی و بازگرداندن آن به مزاج اصلی و حفظ آن با استفاده از مصلح.

مصلح چیست؟

به ماده خوراکی یا غیرخوراکی که مصرف همزمان آن با سایر مواد، طبع فرد را متعادل نموده و از مشکلات احتمالی ایجاد شده آن‌‌ها جلوگیری می نماید و همین هضم آن را آسانتر می‌کند مصلح می‌گویند.

انواع مصلحات از نظر خاصیت:

  • مصلحات عمومی یا مزاجی:

مصلحاتی که مزاج آن‌ها، ضد مزاج مواد اصلی استفاده شده است و مثلا ماست مزاج سرد و مرطوب دارد، و افراد بلغمی و سوداوی که دارای مزاج سرد هستند باید آن را با خوراکی‌‌هایی که دارای مزاج گرم و مرطوب هستند مثل زنیان، انیسون، یونجه، نعناع و آویشن استفاده کنند تا مزاج مات معتدل شود، و مشکلات ناشی از سرد بودن مات بهر آن‌ها اثر نکند.

  • مصلحات شخصی یا ذاتی:

این نوع مصلحات حالت عمومی نداشته و به صورت شخصی در کنار سایر موارد استفاده می‌شوند، مثل خوردن مصلح زنیان که برای کم کردن مشکلات ناشی ازخوردن ماست و مصلح انیسون که برای کم کردن مشکلات ناشی از خوردن رازیانه استفاده و مصرف می‌شود.

در طب سنتی نیز گاهی اوقات بیماری آکنه یا جوش صورت که در اثر گرمی ایجاد می‌شود، را با تصرف گیاه گرم رازیانه که خود نیز طبع گرم دارد درمان می‌کند، زیرا رازیانه علاوه بر گرم بودن طبع خود، به طور ذاتی درمان کننده جوش غرور نیز هست.

با استفاده از دم کرده جو که بسیار سرد است ولی در بیماری‌‌های سرد کلیوی مثل سنگ کلیه از آن استفاده می‌شود، زیرا جو علاوه بر سردی مزاج به طور ذاتی خاصیت درمان بیماری‌‌های کلیوی را نیز دارد.

انواع مصلحات از نظر طریقه مصرف :

ممکن است، مصلح یک خوراکی، بوییدنی باشد نه خوردنی مانند مصلح گل سرخ در سردمزاجان، خوردن انیون بوده ولی در گرم مزاجان با خوردن گل سرخ فقط کافی است مصلح کافور را استنشاق یا بو کنند. بو کردن کافور سردرد ناشی از مصرف خوراک گل سرخ در گرم مزاجان را کاهش می‌دهد. یکی از اصول پیشگیری از بیماری‌‌ها، عدم استفاده از هر نوع ماده غذایی در هنگام بی اشت‌هایی است، اگر با اولین لقمه یا قاشق غذایی که در د‌هان خود می گذارید، احساس بدی پیدا می کنید، فورا آن را دور بریزید و تا پیدا کردن اشت‌ها هیچ نوع غذایی میل نکنید؛ زیرا سلامتی شما در نخوردن آن‌ها است توصیه می‌شود افرادی که طبع گرم صفراوی یا سوداوی دارند، غذای سرد مصرف کند تا گرمی آن‌ها کمتر شود، و افرادی که طبع سرد بلغمی یا سوداوی دارند غذای گرم مصرف کنند و یا با مخلوط غذا‌های سرد و گرم، اثر سردی و گرمی را متعادل کند.

  • بیماری‌‌های غلبه صفرا:

افراد صفراوی دارای قدی بلند و اندامی باریک هستند به طوری که نمی توان آن‌ها را چاق کرد. با شروع سن سردی در خودش که صفرا کاهش و بلغم افزایش یابد (یعنی فرد صفراوی سرد شود)، ابتدا اندام‌‌های میانی، شکم و باسن چاق می‌شود و در حقیقت هیکل گلابی شکل می گیرد. ساق پا در این افراد باریک است، در صورتی که گوشت آلود شود، نشان تجمع بلغم است.

با افزایش بیش از حد صفرا، بیماری‌‌های زیر ممکن است بروز کند:

1- سردرد‌های صفراوی، به خصوص در جلوی سر و پیشانی، به همراه تار شدن چشم و استفراغ (نکته: اولین جایی که صفرا بروز می‌کند سر است)

2- استفراغ‌‌های صفراوی

3- دل به هم خوردگی

4- اس‌هال‌‌های صفراوی

5- تلخ شدن د‌هان به خصص صبح زود

6- خارش شدید بدن

7- ایجاد اگزما

8- ایجاد آکنه (جوش‌‌های نوک تیز)

9- تاول‌‌های زیرپوستی در دست و پا (مثل زرده ت خم مرغ)

10- رنگ پوست و رنگ سفیدی چشم متمایل به زرد

11- حالت سوزنده در بدن (احساس فرو کردن سوزن در بدن)

12- مورمور شدن بدن (احساس حرکت کردن مورچه در زیر پوست، که به علت حرکت بخار زیرپوست است)

13- ریزش زیاد موی سر (به خصوص در جلوی سر) و خشکی مو

14- حرکات تنفسی تند (به علت گرمای بدن)

15- بی اشت‌هایی شدید (به علت گرم و خشک شدن زیاد معده)

16- زبان زبر و خشک

17- عطش زیاد و خشک شدن و ترک خوردن لب‌‌ها

18- بروز بیماری‌‌های کبدی

19- سنگ کیسه صفرا

20- اخلاق تند و شدید

21- ایجاد خشکی در نفر (اوج صفرا) و ایجاد بیماری‌‌های شیزوفرنی و اسکیزوفرنی و خیال‌پردازی

22- تیزبینی چشم

23- سوختن نطفه و ایجاد نازایی (به علت صفراوی زیاد و شدت گرما)

24- گرم شدن اندام‌‌های فوقانی و سرد شدن اندام‌‌های تحتانی

25- کاهش سطح رطوبت ادراری

26- عرق بدبو

27- دلشوره و بی قراری

درمان غلبه صفرا و اصلاح افراد صفراوی مزاج:                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                      

رژیم غذایی مناسب برای صفراوی‌‌ها (گرم و خشک) غذا‌هایی است که سردتر باشند. افراد صفراوی، غالبا در اثر حجامت تعدیل مزاج یافته و رنگ و رویی به مراتب روشن‌تر از قبل خواهند داشت. اشت‌های آنان با حجامت افزایش می یابد و در صورت تکرار حجامت، فربد و چاق خواهند شد.

در صورت عدم رعایت نهایتا دچار بیماری سیروز کبدی می‌شوند. همانگونه که پیش از این گفته شد، ساده‌ترین و عاقلانه‌ترین روش برای اصلاح مزاج، شناخت نوع مزاج و شناخت نوع غذا و مصرف به موقع آن‌هاست تا بیماری سرکوب شود و سیستم ایمنی بدن تقویت گردد. تخلیه معده این افراد به روش قی کردن دور‌های بسیار مناسب می‌باشد. در واقع کار حکیم آن است که افراد پر حرارت جامعه را شناسایی نموده و به طرق مختلف پیشن‌هاد شده سنتی، حرارت بدن آن‌ها را پایین‌تر بیاورد و خوردن همه انواع مرکبات، انار، شاه توت، خیار، سیب، گلابی، آلبالو، گیلاس، آلو، گوجه سبز و زرشک برای افراد صفراوی مزاج مفید است. بهترین دارو برای افراد هندوانه، گرمک، کدو خورشتی، هویج فرنگی، روغن زیتون و سوپ جو، سبزیجات مانند اسفناج و گشنیز، لیموترش است. همچنین سیب زمینی بخارپز، قارچ، بامیه، پیاز، برگه هلو، برگه زردآلو، مغز بادام خام تازه، برنج سفید با روغن زیتون، کدو حلوایی با نخودفرنگی، عدس، ماش، جو دوسر، مخمر آبجو، لیمو عمانی برای کبد و افراد صفراوی مزاج بسیار مفید است و همچنین بذر‌های ملین و شربت آب عسل با لیمو ترش تازه به این افراد توصیه می‌شود و چای، قهوه، نسکافه، تخم مرغ، غذا‌های فریز شده و زودپز شده، سس و رب، غذا‌های چرب و پرحجم، ماکارونی و آش رشته، نوشابه و ادویجات تند، آب یخ، نوشیدن مایعات همراه و بعد از غذا، شیرینی جات قنادی و مصنوعی، آجیل شور و گوشت قرمز، ریزه خواری، بادمجان، موز، خربزه، آناناس و طالبی برای افراد ضرر دارد. در اینجا بحران‌‌هایی که در طول زمان باعث ترشح ناگ‌هانی صفرا به خون می‌شود را برای شما معرفی می نمائیم. بحران‌‌هایی که بار‌ها و بار‌ها هر یک از شما با آن‌ها مواجه شد‌هاید نظیر:

پدیده بلوغ برای نوجوانان- پدیده ازدواج- پدیده باردار شدن- پدیده زایمان- پدیده شنیدن ناگ‌هانی خبر بد- پدیده یائسگی- بلند کردن‌‌هالتر در بدن سازی- مسابقه فوتبال و... همگی جزء بحران‌‌های صفراوی حساب می‌شوند یعنی با پیدایش هر کدام از دوران زندگی یا افعال مختلف فوق به ناگ‌هان مقادیر زیادی صفرا (یعنی هورمون‌‌های خونی گرم مزاج) وارد خون شده و شخص را دچار یک نوع الت‌هاب حرارتی شدید می‌کند مثل حالت گرگرفتگی در زنان یائسه.

غذا‌هایی که این گونه مزاج‌‌های صفراوی را اصلاح می کنند عبارتند از: خوردنی‌‌هایی که حالت اسیدی دارند و ترشیجات طبیعی مانند: لیموترش، زرشک، نارنج، گریپ فروت با عسل، ترنجبین، شیرخشت، کاهو، کیوی، آلو بخارا، آلوچه، اسفناج، تمبر هندی به صورت دم کرده، لیمو شیرین، پرتقال، نان جو و آش جو، مجموعا این  نوع  افراد باید از غذا‌های خنک استفاده کنند. یعنی از غذا‌های که ph آن‌ها از نظر علمی زیر 3/7 باشد، عرق کاسنی و عرق شاهتره بهترین نوشیدنی برای این گونه افراد است و آن‌ها برای شستشو بدن خود باید از سدر و ختمی استفاده کنند. بهترین روش برای این گونه افراد این است که از خوردن چای و گرمیجات جدا بپرهیزند تا بزودی سلامت خود را به دست آورند. در غیر این صورت دچار بیماری‌‌های کبدی مثل کبد چرب تمرهندی، روغن زیتون، سوپ جو، پاچه گوسفند، بامیه، نان جو، اسفناج و کدوی خورشتی. بهترین نوشیدنی برای این افراد عرق کاسنی و شاه تره است.

در مجموع این افراد باید از خوراکی‌‌های سرد و خنک استفاده کنند و از خوراکی‌‌های گرم بدون مصلح پرهیز کنند تا بتوانند سلامتی خود را حفظ کنند.

بیماری‌‌های غلبه دم:

با افزایش بیش از حد دم در بدن بیماری‌‌های زیر ممکن است بروز کند:

1- سردرد در ناحیه گیجگاهی و سنگین شدن سر (اظ‌هار می‌کند که نفر سرش درد می‌کند).

2- جوش‌‌های سرسیاه در پوست بدن، صورت و کتف

3- آکنه در پوست گونه و چانه، شانه، سینه و کتف

4- دمل چرکی در بدن به خصوص در کتف و زیربغل (نیمه بالایی تن)

5- گلگون شدن رنگ پوست

6- ریزش مو از پشت سر به طوری که از فرق سر شروع می‌شود.

7- فشر خون بالا (فشار خون گرم)

8- کلسترول بالا یخون (به علت پرخوری و خوردن همه نوع مواد غذایی)

9- استعداد بیماری‌‌های گوارشی (به علت سیرخوری و خوردن همه نوع مواد غذایی)

10- انسداد عروق کرونر قلب در سن سردی و سن بالا

11- خونریزی از بینی (به علت افزایش خون در بدن)

12- خونریزی از لثه (به علت افزایش خون در بدن)

13- خونریزی از مقعد (به علت افزایش خون در بدن)

14- احساس سنگینی در بدن

15- فشار زیاد پشت چشم

16- استعداد رماتیسم (به علت افزایش رطوبت اندام‌‌ها)

17- افزایش دم در مغز (اوج دم) و ایجاد بیماری مالیخولیای خندان

18- جنون آنی به طوری که دست به کار‌های غیرعادی می زند

19- حواس پرتی، کندفهمی

20- خستگی بدون متوازن

درمان غلبه دم و اصلاح افراد سودا مزاج:

معمولا بیماری‌‌های افراد دموی در اثر افزایش حرارت و رطوبت و به طور کلی، افزایش خود خون به وجود می آید که حجامت به عنوان موثرترین درمان برای دموی مزاج‌‌ها مطرح شده است. به علت اینکه دم، گرم و تر است، رژیم غذایی مناسب برای دموی‌‌ها، رژیم غذایی سرد و خشک است. مثل بادنجان و عدس که مزاج سرد و خشک دارند.

افراد دموی بایستی غذا‌های خشک و سردی مثل آش انار، آش آلو، آب زرشک، خیار، مرکبات و ماست و... مصرف کنند تا حرارت بدن در آن‌ها تعدیل شود. در صورتی که فرد دموی همراه با غذای گرم مثل شیرینی جات از مواد و اغذیه سرد استفاده نکند، دچار جوش و خارش بدن، گرگرفتگی، بی قراری، کهیر، سوزش ادرار، سوزش سردل و آفت د‌هان خواهد بود.

درمان افراد دموی جهت متعادل شدن شامل موارد زیر می‌باشد:

برای اصلاح این نوع مزاج‌‌ها بهتر است از غذا‌هایی مانند: میوه جات و سبزیجات تازه، مسهل‌‌ها گیاهی مانند: خاکشیر، اسفرزه، تخم مرو، بارهنگ، بالنگو، تخم ریحان، سوپ یا آش جو، نان جو، روزانه 6 لیوان آب خنک (نیم ساعت بعد از  غذا و 2 ساعت و نیم پیش از غذا). کاستن از حجم غذا و استفاده از غذا‌های ساده (غیرمتنوع) یکی از بهترین راه‌‌های اصلاح مزاج است.

همچنین مقداری نرمش و ورزش سبک نیز بسیار خوب است. خیس شده برگ زردآلو، هلو، انجیر  و آلو بخارا، بهترین دارو برای این نوع  افراد است. ترشیجات طبیعی مانند زرشک، آلو بخارا نیز برای این افراد مفید است و بر اثر استفاده از آن‌ها بیمار سریعتر بهبودی خود را به دست می‌آورد. راه حجامت و فصد خون نیز آنان را سریعتر به سوی سلامتی باز می گرداند و خوردن زرشک، کاهو، خیار، میوه جات، انار، سبزیجات، سوپ جو، لیموترش تازه، استفاده از سالاد فصل قبل از غذا، روغن زیتون، حبوبات و غلات جوانه زده، بذر‌های ملین (خاکشیر و... )عسل به مقدار کم، غذا‌های خام، انواع توت قرمز، شاه توت، کدو خورشتی، نوشیدن 2 تا 3 لیوان آب زرشک که سریعا خون را به حالت طبیعی باز می‌گرداند،  کم خوری توصیه می‌شود و از خوردن غذا‌های سرخ شده چرب، و پرحجم، شیرینی جات، ادویه جات تند، غذا‌های شور، گوشت زیاد، کره و خامه، غذا‌های نشاست‌های، نان، آب یخ، دوغ، نوشابه، تخم مرغ، نوشیدن مایعات همراه با غذا یا بعد از غذا، خرما، رطب، توت خشک، کشمش، سس، رب، ترشیجات، سرکه، سیر، چای، قهوه، نسکافه، ماست، بادمجان و غذا‌های ساندویچی پرهیز کنند.

1- تخلیه متفاوت جنسی

2- خواب قیلوله

3- روزه مشخص

4- گریه شبانه

5- مصرف سرکه و آبلیموی تازه

6- مصرف سرکه انگبین، آب انار، آب زرشک، شربت آبلیمو و شربت آبغوره

7- حجامت سه مرتبه در سال

نکته: افراد دموی اگر همراه خوراک‌‌های گرم از خوراکی‌‌های سرد استفاده نکنند دچار خارش بدن و جوش و... خواهند شد.

نمونه‌ای از رژیم غذایی ناسالم برای افراد دموی شامل مواد غذایی زیر می‌باشد:

- سبزی و میوه‌‌های تازه شامل کاهو، خیار، سیب کامل، انار، نارنگی، پرتقال، گلابی، سالاد قبل از غذا

- ترشی‌‌های طبیعی مانند زرشک و لیمو ترش، نارنج و آب نارنج، غوره، آب غوره، آلوبخارا، آلبالو، تمر هندی

- بذر‌های ملین به صورت ناشتا با غذا خورده، بارهنگ و خاکشیر

- نمک، کاسنی و گل سرخ

- روغن زیتون، نان جو، سوپ جو، کدو خورشتی و استفاده از غذا‌هایی با فیبر بالا

بیماری‌‌های غلبه بلغم:

نکت‌های که حائز اهمیت است این که معصوم می فرماید: «اصل کل داء البروده- اصل و ریشه همه بیماری سردی است».

بلغم می‌تواند مغز، ریه، مفاصل و استخوان، دستگاه گوارش و دستگاه تناسلی را درگیر کرده و ایجاد بیماری نماید.

با افزایش بلغم در هر یک از اندام‌‌ها، بیمار‌‌های زیر ممکن است دیده شود:

- در مغز، بیماری‌‌های آلزایمر و پارکینسون (در سوداوی‌‌ها هم دیده می‌شود)، بلاهت و حماقت و اکثر بیماری‌‌های تشنجی و اقسام رعشه‌‌ها و لقوه (کج شدن د‌هان)، ضعف حافظه و فراموشی، افسردگی و سکته‌‌های مغزی دیده شود.

- در ریه‌‌ها، منشاء بروز آسم، برونشیت (عفونت‌‌های ریه)، سرماخوردگی‌‌های مکرر و سینوزیت گردد.

- در گوارش، نفخ معده و گاهی ریفلاکس دیده می‌شود.

- در دستگاه تناسلی زنان، عفونت‌‌های مکرر و کیت تخمدان، خونریزی شدید دوران پریودی (‌هایپه سنوره) دیده می‌شود.

- افراد بلغمی مستعد انواع سرطان هستند و انواع آنمی به صورت رنگ پریدگی و ضعف و بیحالی و سردی اندام و نبض ضعیف در آن‌ها دیده می‌شود.

نکته:

هر عمل جراحی با بیهوشی باعث غلبه بلغم در بدن می‌شود، مثل سزارین که باعث پیری زودرس می‌شود.

با افزایش بیش از حد بلغم بیماری‌‌های زیر ممکن است بروز کند:

1- افزایش فشار خون

2- سردرد از پشت سر و گردن شروع می‌شود با تهوع همراه نیست، این سردرد با بوی سرکه بدتر می‌شود.

3- نبض کند

4- بی حوصلگی

5- عرق سرد سر، کف پا (عرق بی بو)

6- درد مفاصل

7- در تمام بدن و استخوان و تمام ماهیچه‌‌های بدن (به علت افزایش بلغم)

8- تنگی نفس

9- استعداد افسردگی و غم زدگی

10- واپس گرا و ناامید

11- خواب زیاد و بدون بازده

12- فراموشی مقطعی

13- سفیدی زودرس مو

14- تصویرگری‌‌های منفی

15- میخچه در دست و پا

16- ایجاد برص و پیسی در پوست

17- ایجاد آلو پیسی (ریزش سک‌های مو در بدن)

18- سستی گوشت اندام

19- چسبندگی آب د‌هان

20- ناراحتی‌‌های گوارشی شامل ریفلاکس، آروغ، قار و قور شکم، ترشی معده

21- رسوب بلغم در نفر و ایجاد بیماری Ms که موجب کند در حرکت اعضای بدن می‌شود:

22- رماتیسم در اندام‌‌های میانی و ستون فقرات

23- ناباروری تخمدان‌‌ها

24- حجم ادرار زیاد

25- ترشحات رحمی سرد و دقیق

26- شب ادراری در خردسالان

27- کندفهمی

28- غم زیاد

درمان غلبه بلغم و اصلاح افراد بلغمی مزاج:

جهت درمان غلبه بلغم بایستی علاوه بر مصرف غذایی گرم دیرهضم از مواد غذایی سرد، از دارو‌های ضدبلغم استفاده شود که در ادامه تعدادی از آن‌ها ارائه می‌شود.

1- عسل :

عسل برای افراد بلغمی به خصوص اگر مبتلا به کم خونی می‌باشند، بسیار موثر است. بهتر است عسل طبیعی را به صورت شربت درآورده و روزی 2 تا 3 لیوان میل کنید.

2- زیره سیاه:

تاثیر قاطع زیره سیاه در درمان بلغم ثابت شده است، می توان آن را  در خوراکی‌‌ها و برنج استفاده نمود.

3- کندر خوراکی:

در روایات اسلامی مصرف کندر جهت  افزایش هوش و حافظه توصیه شده است، افراد دارای بلغم بهتر است روزانه 3 مرتبه و هر بار به اندازه یک نخود از کندر خوراکی به صورت جویدنی به مدت 15 تا 20 دقیقه مصرف کنند و بزاق خود را ببافند. در صورتی که فرد تحمل تلخی کندر را ندارد، توصیه می‌شود آن را پودر کرده و با عسل مخلوط سپس مصرف نمایید.

یکی از اثرات درمانی خوب کندر، شب ادراری کودکان و احتلام زیاد است.

4- زیتون:

از زیتون می توان به همراه غذا استفاده نمود، همچنین روغن آن جهت ماساژ دادن مفاصل دردناک مفید است.

5- اسفند:

از دارو‌های ضدبلغم است که به خصوص بر روی بیماری‌های مغز و اعصاب و ریه بسیار موثر می‌باشد. در مصرف خوراکی اسفند، نباید آن را کوبید یا جوشاند، بلکه بایستی دانه‌های آن را به صورت کامل بلعید. در غیر این صورت اثرات سمی دارد، مصرف اسفند نباید بیشتر از شبی یک قاشق مرباخوری باشد.

6- دارچین:

دم کرده چوب دارچین، برای درمان بلغم اضافی بسیار مفید است.

نمونه‌ای از قدیم غذایی مناسب برای افراد مبلغی مزاج شامل مواد غذایی زیر می‌باشد:

- گوشت شتر، سار، گنجشک، مرغ محلی

- هل، دارچین، زیره، زنجبیل، زنیان، کندر خوراکی، بادیان، زعفران، فلفل سیاه و قرمز، رازیانه، دانه خردل

این افراد باید مدتی از خوردن لبنیات و خوردن ترشیجات و مصرف غذا‌های سردی بخش بدون حضور مصلح خودداری کنند و بیشتر از غذا‌های گرمی بخش مانند: ارده، عسل، شیره انگور یا خرما و یا ارده و خرما استفاده نمایند و همچنین به جای چای از نوشیدنی‌های گرمی بخش، دم  کرده دارچین و مقدار کمی زنجبیل استفاده کنند و هنگام خوردن برنج از ادویه جاتی مانند: هل، دارچین و زیره و شوید و نیز از میوه‌جات شیرین و رسیده مصرف نمایند و روزانه مقداری نرمش و ورزش انجام دهند و یک روز در میان به حمام بروند و از تمام غذا‌های گرمی بخش مانند گوشت شتر، گوسفند، کبوتر، سار، بوقلمون کباب شده مصرف کنند و از میوه جات رسیده و شیرین مصرف کنند و از ادویه جاتی مثل هل، دارچین، زنجبیل، زعفران، جوز هندی، فلفل سیاه و سفید، دانه خردل و سیر و موسیر استفاده کنند و چغندر، شلغم، هویج، کلم قمری، ترب سیاه و سفید و کلم و ساقه کرفس، نعناع، ریحان، جعفری، مرزه، ترخون، تره و شوید نیز کنار غذا‌ها حتما استفاده ک نند. از بذر‌های ملین، خشکبار، عسل، ارده، شیره خرما، زیاد استفاده کنند و ازتمام مواد لبنی مانند شیر، ماست، دوغ و... بدون استفاده از مصلح برای افراد بلغمی مزاج مضر است. ترشیجات، سرکه، شور، برنج سفید، عدس، سیب زمینی، آب یخ، انواع نوشابه‌های گازدار، چای، قهوه، نسکافه، سوپ جو، آش جو، میوه‌های ترش و کال، نارنگی، کیوی، گرمک، خیار پوست کنده، قارچ، ماش، جو، گوشت گاو و گوساله، انواع گوشت سفید، سس، رب، گوجه فرنگی، پرخوری، غذا‌های فریز شده، کدو خورشتی، غذا‌های فریز شده، آش رشته، ماکارونی، پفک، آدامس، بیسکویت، چیپس و... بپرهیزد. زیرا مصرف این نوع مواد غذایی، بدون وجود مصلح خلط بلغم را فعال نموده و آن را افزایش می‌دهد. بلغم در واقع همان سیستم ایمنی بدن است که با این نوع تغذیه ضعیف‌تر می‌شود و در نتیجه بدن آدمی در مقابل انواع پارازیت‌ها آسیب پذیرتر می‌شود. در واقع سیستم ایمنی بدن علیه خود وارد عمل می‌شود که در اصطلاح پزشکی آن را توایمیون می‌نامند. بهترین درمان برای بیماری بلغمی پرهیز از غذا‌های نام بده شده می‌باشد.

با رعایت مسائل فوق به زودی طبع آنان اصلاح و از کسالت و بیماری نجات خواهن یافت. چنین اشخاصی حتی می توانند از مواد بلغم‌زا که برایشان مضر است میل کنند ولی با کمی تغییر، تبدیل یا همراهی مصلح آن. مثلا خوردن آب یخ برای این افراد بسیار مضر است و کبد چرب ایجاد می‌کند. لذا بهتر است که همواره از آب ولرم و یا حتی آب جوش کمی سرد شده (یعنی یک درجه از داغ کمتر) میل نمایند. یا اینکه هنگام استفاده از ماست که مقادیر کم  آن بلغم‌زا و مقادیر زیادش سودازاست. بهترین ک ار آن است که از مصلح مزاجی ماست مانند پونه، نعناع، آویشن، زیره و... و یا حتی از مصلح تخصص ماست یعنی زنیان استفاده شود. پس در مجموع بهترین کار آن است که شما از خوردن موتد تولیدکننده بلغم (مثل ماست، دوغ، شیر، سرشیر، خامه، آب یخ‌دار، شیرینی، مرکبات، جو، آب دم کرده جو و... ) یا به کلی صرف نظر کنید که این امکان وجود ندارد و یا اینکه حتی الامکان این گونه مواد را کمتر خورده و یا هر بار همراه با مصلح آن میل شود (مصلح ماد‌های است خوراکی یا غیرخوراکی که از آن به منظور مرتفع کردن عوارض سایر مواد مصرف شده استفاده می‌شود).

بیماری‌های غلبه سودا:

عوامل افزایش سودا در بدن، شامل موارد زیر می‌باشد:

1- تحمل‌های اجباری

2- حرص خوردن

3- در معرض نور و گرمای شدید قرار گرفتن به صورت مستمر (مانند تنور نانوایی)

4- استمرار زیاد در نگاه کردن به تلویزیون و رایانه

5- به کارگیری بیش از اندازه تلفن همراه

6- زیاد نشستن در یک محل (حداقل هر دو ساعت یکبار بایستی تغییر محل)

7- خوردن زیاد غذا‌های سرد و خشک

8- محل زیست سرد و خشک

9- غم مستمر و بیماری‌های مزمن و مستمر

10- بی‌تحرکی جسمی و فکری

11- پوشیدن زیاد لباس مشکل

12- ایستاده غذا خوردن

13- دائم در سفر‌های طولانی

14- سوءظن زیاد

15- خواب صبح و غروب

16- آلودگی‌های صوتی

17- خواب زیاد

18- مصرف الکل

19- موج انفجار

20- مصرف مواد مخدر مثل تریاک و هروئین

21- مصرف زیاد شکلات

افزایش بیش از اندازه سودا در بدن، ممکن است موجب بروز بیماری‌های زیر گردد:

1- پوست خشک و پژمرده و چروکیده

2- موی خشن و کلفت

3- بروز لکه‌های تیره در پوست

4- حلقه سیاه دور چشم

5- گودی زیر چشم

6- خشک شدن ناخن

7- پیرچشمی

8- حساس شدن گوش

9- وزوز گوش (به علت افزایش سودا در مغز)

10- تیز شدن شامه (به علت افزایش سودا در بینی)

11- خون سیاه و غلیظ

12- اشت‌های کاذب و خورده خوری

13- ادرار بدرنگ

14- تاخیر در پریود و دفع خون به صورت لخته لخته و تیره رنگ

15- کم خوابی (به علت افزایش سودا در مغز)

16- تنگی کانال نخاعی

17- واریس (به علت افزایش سودا در عروق انت‌هایی بدن)

18- بواسیر (به علت افزایش سودا در انت‌هایی روده بزرگ)

19- ترافیک ذهنی و عدم تمرکز

20- وسوسه و خیالات زیاد

21- خستگی زودرس و افسردگی‌های شدید

22- وسواس

23- سوءظن زیاد و مشکوک شدن بیش از اندازه به دیگران

24- گرفتن لاک دفاعی

25- لجباز

26- ظاهر آرام و غوغای درونی

27- بیماری‌های اعصاب و روان

28- انواع سرطان و تومور (به علت رسوب خلط سودا در اندام‌ها)

درمان غلبه سودا و اصلاح افراد سوداوی:

سودا چون سرد و خشک است، افراد سوداوی باید از غذا‌های سرد و خشک پرهیز کنند و در عوض از غذا‌های گرم و تر مثل عسل استفاده نمایند.

غذا‌های سرد و خشک مانند برنج که بدن را با افت رطوبت مواجه می‌کند مهمترین عامل یبوست است. (به خاطر دفع رطوبت)

در میان فصل‌ها فصل پاییز، فصل سودا است و بهترین فصل برای حجامت افراد سوداوی نیز فصل پائیز می‌باشد. از بین نان‌ها نان سنگک مناسبتر از بقیه است. (به خاطر وجود سبوس)

سودا به معنای سیاهی است و افراد سوداوی باید از مولدات سودا مانند بادنجان و عدس و چای پرهیز نمایند (کمتر مصرف کنند).

سودا استخوان ساز است. تیر کشیدن سر، سردرد سوداوی است و حالت بد صدا هم از افزایش سوداست که این دو با حجامت به همراه سرکه به عنوان رقیق کننده خون به کار می‌روند.

یخ سودازاست و همه مزاج‌ها باید از آن پرهیز کنند (آب به صورت غیرمستقیم باید سرد شود).

نمونه‌ای از رژیم غذایی مناسب برای افراد سوداوی مزاج شامل مواد غذایی زیر می‌باشد:

- گوشت، بره، شتر، کبوتر، گنجشک، سار، مرغ محلی

- عسل، انجیر، خرما، کشمش، دارچین، زیره، زعفران، سیاه دانه 3  

- گلابی، سیب کامل، هویج، سبزی‌های گرم (نعنا، ریحان، تره، مرزه، جعفری، ساقه کرفس) چغندر، شلغم، ترب

- سرکه، انگبین، گندم، نان سنگک، آش جو

کسانی که دچار این نوع طبع می‌شوند اکثرا به یاس و ناامیدی و ناراحتی‌های فکری و روحی مبتلا هستند، مدام  در خود فرو می روند، خودخوری می‌کنند و برای آرامش خود گریه می کنند. این افراد (مثلاً کسانی که احساس گزگز دست و پا می کنند) باید از خوردن غذا‌های چرب، شور، مانده و بیات به خصوص گوشت، ماهی دودی، شیرینی جات مصنوعی، ادویه جات و به خصوص چای و نیز خوردن قرص جلوگیری، خودداری نمایند و در عوض بیشتر از مسهل‌های گیاهی مانند قدومه شیرازی، بارهنگ، تخم ریحان و مرو استفاده کنند. در بین غذا‌ها از نوشیدن مایعات به خصوص آب یخ و نوشابه‌های گازدار و دوغ خودداری کنند. این افراد باید از مصرف کشک و ماست نیز پرهیز کنند. مصرف پنیر همراه با چای شیرین به عنوان صبحانه برای این گونه افراد فوق العاده زیان آور است زیرا رسوبات خون در این نوع افراد افزایش می یابد و اکثرا دچار یبوست مزاج می‌شوند. استفاده از غذا‌های گیاهی مانند آلو اسفناج، کدوتنبل و هویج فرنگی پخته نیز بسیار مفید است و همچنین استفاده از سالاد‌های فصل با مقداری جوانه گندم قبل از غذا و نیز مصرف آش جو اثرات مفیدی برای افراد دارد. تنقیه دم کرده جو یا روغن زیتون در اخراج سودا از مرکز تجمع آن یعنی روده‌ها نقش موثری خواهد داشت. اگر چنین افرادی به فکر اصلاح طبع خود نباشند شدیداً دچار افسردگی و پژمردگی روحی خواهند شد و روز به روز لاغرتر و تکیده‌تر می‌شوند و چهره‌شان گرفته‌تر می‌شود. کلیه غذا‌های گرمی بخش مانند گوشت گوسفند، شتر، کبوتر برای سوداوی‌ها خوب است. در صورت مصرف برنج حتما شوید و زیره سیاه استفاده شود. سبزیجات گرم مانند نعناع، ترخون، ریحان، جعفری، تره، انواع کلم و... مصرف شود. کشمش، انجیر، خرما، زعفران، زیره، آفتیمون و بذر‌های ملین مانند خاکشیر، تخم شربتی، قدومه شیرازی برای افراد سوداوی مزاج بسیار مفید است و بادمجان و غذا‌های نمک سود مانند ماهی دودی، ماهی شور، خیار شور و گوشت گوساله و ماست، پنیر، چای شیرین، ترشیجات، شیرینی جات قنادی، سرکه، چای، دوغ برای افراد سوداوی مزاج مناسب نیست.

مزاج چیست؟

مزاج در لغت به معنی درهم آمیختن است، و در طب سنتی کیفیت یکسان و جدیدی است که در نتیجه درهم آمیختن ارکان با یکدیگر به وجود می آید، از دیدگاه طب سنتی هر جسم مرکبی از ترکیب 4 رکن است و آنچه این اجسام را از هم متفاوت می‌کند، اختلاف مقدار این عناصر در آن‌هاست. در واقع مزاج کیفیت و حالتی است که از واکنش متقابل اجزاء مواد متضاد (آتش، هوا، آب، خا ک) به وجود می آید. در افزایش واکنش متقابل، سنجش زیادی از یک یا چند ماده با بخش زیادی از مواد استفاده با هم ترکیب می‌شوند  و بر یکدیگر تاثیر می‌گذارند. از این ترکیب، کیفیت و حالت متشابهی به وجود می آید که مزاج نامیده می‌شود. به زبان بسیار ساده‌تر مزاج نتیجه تاثیر کیفیت‌های عناصر چهارگانه عینی گرمی، سردی، تری و خشکی بریکدیگر است.

بر اساس طبق اسلامی-سنتی، جهان برآیند دو عنصر بزرگ گرمی و سردی است.

سردی و گرمی ترکیب شده و چهار عنصر اصلی متولد می‌شود. این 4 عنصر که 4 عنصر اصلی نظام طبیعت شناخته می‌شوند، آتش، هوا، آب، خاک می‌باشند.

البته باید دانست منظور از این آب، آب در دسترس ما نیست. هچنین در مورد خاک و آتش و هوا بلکه این‌ها تمثیل‌اند به این معنا که حکما اجسام را از نظر سبکی و سنگینی به این شکل تقسیم بندی کرده‌اند، سنگینی مطلق (نهایت سنگینی)، سنگینی نسبی، سبکی نسبی، سبکی مطلق (نهایت سبکی)، آن وقت آتش به عنوان تمثیل و نماد سبکی مطلق، هوا به عنوان نماد سبکی نسبی، آب به عنوان نماد سنگینی نسبی و خاک به عنوان نماد سنگینی مطلق به کار رفته است، از سوی دیگر کیفیات چهارگانه به شکل زیر بوده است: گرمی، سردی، تری و خشکی.

آنگاه چهار عنصر فوق علاوه بر نماد‌های ذکر شده از نظر کیفیات چهارگانه به شکل زیر بوده است:

آب دارای خاصیت سردی و تری، آتش دارای خاصیت گرمی و خشکی، باد دارای خاصیت گرمی و تری و خاک دارای خاصیت سردی و خشکی.

به این آب و بادو خاک و آتش اصطلاحا ارکان یا عناصر گویند (ارکان رابعه).

اخلاط نیز مانند چهار رکن نظام طبیعت دارای ویژگی‌هایی از حیص گرمی و سردی هستند، مثلا صفرا گرم و خشک، دم گرم و مرطوب، بلغم سرد و مرطوب و سودا سرد و خشک است.

در نتیجه نماد صفرا در ارکان اربعه، آتش، نماد دم در ارکان اربعه هوا، نماد بلغم در ارکان اربعه آب و نماد سودا در ارکان اربعه خاک است.

 

 

لیست ارکان

 

رکن

مزاج

آتش

هوا

آب

خاک

مفرد

گرم

×

×

 

 

 

تر

 

×

×

 

 

سرد

 

 

×

×

 

خشک

×

 

 

×

مرکب

گرم و خشک

×

 

 

 

 

گرم و تر

 

×

 

 

 

سرد و خشک

 

 

×

 

 

سرد و تر

 

 

 

×

 

 

اهمیت شناخت مزاج:

حفظ تعادل  از نظر مزاجی بلغمی یعنی حفظ سلامتی و هرگاه و به هر دلیلی بدن از حالت تعادل خارج شود، گرمی، سردی، خشکی و یا رطوبت در آن افزایش پیدا کرده و موجب بروز بیماری می‌شود.

همچنین نوع تغذیه، پوشاک، خواب و بیداری، حالت‌های عصبی و روانی و... ارتباط مستقیمی با حالات طبیعی یا مزاجی هر فرد دارد؛ بنابراین برای داشتن زندگی سالم و موفق، همه ما نیازمند شناخت مزاج یا طبیعت خود هستیم.

برای این که یک فرد تغذیه مناسبی داشته باشد حتما باید از نوع مزاج خود، محیط جغرافیایی که در آن زندگی می‌کند و طبیعت مواد غذایی از نظر سردی و گرمی، رطوبت و خشکی آشنایی داشته باشد. در غیر این صورت اگر از بهترین و گرانترین مواد غذایی هم استفاده کند، برای او مفید نخواهد بود.

در برخی از مزاج‌ها، خوردن یک غذای نامناسب می‌تواند مشکلات بسیاری را ایجاد کند. برای مثال برخی افراد حتی با خوردن یک خرما بدنشان جوش می زند و یا غذای ناسازگار با مزاج فرد، ممکن است موجب تغییر در خواب، حالات عصبی، فراموشی، مشکل در هضم غذا و دفع آن، ناراحتی‌های پوستی و... در او شود؛ پس برای جلوگیری از بروز چنین مشکلاتی باید مزاج خود را شناخته و غذای مناسب با مزاج خود را میل کنید.

اگر مادر طبع فرزندانش را بشناسد، می‌تواند غذا‌های مناسب با طبع نوزادش بخورد تا نوزاد دچار دل درد و... نشود. مثلا اگر مادر گرم مزاج و نوزادش سرد مزاج باشد، او نمی تواند غذای سرد بخورد، چون موجب مشکلاتی در نوزادش می‌شود و باید سعی کند هر غذای سردی را که با مصلح آن میل کند تا طبع آن متعادل شود. اهمیت شناخت طبایع به انداز‌های است که والدین می توانند مشکلات احتمالی فرزندانشان را با توجه به آن، درمان کنند. برای نمونه پرخاشگری، عصبی بودن و بی حوصلگی کودک به علت افزایش گرما و خشکی در بدن او و تنبل و ترسو بودن کودک به علت افزایش سردی و خشکی در بدن او می‌باشد که با حفظ تعادل طبع، به دفع این مشکلات کمک نماید.

مزاج انسان و چگونگی تشکیل آن:

بدن انسان نیز مانند طبیعت دارای چهار عنصر (آتش، هوا، آب، خاک) یا به عبارتی چهار خلط (اخلاط اربعه) می‌باشد.

در حقیقت به تناسب میزان بهره مندی انسان از آتش، هوا، آب، خاک گرایش انسان به یک یا چند عنصر افزایش یافته و مزاج پدید می‌آید:

1- مزاج با گرایش آب (سرد و مرطوب)

2- مزاج با گرایش آتش (گرم و خشک)

3- مزاج با گرایش هوا (گرم و مرطوب)

4- مزاج با گرایش خاک (سرد و خشک)

5- مزاج متعادل

6- مزاج سرد

7- مزاج گرم

8- مزاج خشک

9- مزاج مرطوب

مزاج انسان تابع عوامل شخصی است:

1- مزاج پدر و ما در

2- مزاج زمان تولد

3- مزاج مراحل زندگی (مزاج سن)

4- مزاج‌های جغرافیایی (زیست)

5- مزاج غذا‌های غالب (انواع غذا‌های جسم و روان)

6- مزاج رفتار‌های غالب

راه‌های تشخیص مزاج:

برای تشخیص مزاج ابتدا باید سرد مزاجی را از گرم مزاجی جدا کنید. برای این کار باید ببینید که در بیشتر حالات، لباس زیاد می پوشید یا نه، خصوصا در زمستان، زیرا کسانی که طبع سرد دارند، تحمل سرما را ندارند و کسانی که طبع گرم دارند، تحمل گرما را ندارند. پس نتیجه می گیریم که سرد مزاج کسی است که در همه فصول یا فقط در فصول سرد طبع سردی دارد و برعکس گرم مزاج کسی است که در همه فصول سال طبع گرمی دارد و در بیشتر اوقات سال لباس نمی پوشد.

در بین سرد مزاجان، بلغمی‌ها در همه چهار فصل سال احساس سرما می کنند و لی سوداوی‌ها تنها در فصول سرد (پاییز و زمستان) احساس سردی می کنند و در سایر فصول اینگونه نیستند.

اما در بین گرم مزاجان صفراوی مزاج‌ها در هر چهار فصل سال حرارت بدنشان بالاست و همیشه از گرما شاکی هستند اما دموی مزاج‌ها، فقط در فصول بهار و تابستان از گرما شاکی هستند و در بقیه فصول خیلی احساس بدی ندارند.

به طور خلاصه نتیجه می گیریم که:

1- صفراوی‌ها در تمام سال، خصوصا در تابستان حرارت بدنشان بالاست. آنقدر که در هیچ فصلی نیاز به پوشاندن بدن خود را با لباس گرم ندارند.

2- دموی‌ها فقط در بهار و تابستان حرارت بدنشان بالاست ولی در پاییز و زمستان به لباس گرم احتیاج پیدا می کنند.

3- بلغمی‌ها در تمام سال خصوصا در زمستان نیاز شدید به پوشیدن لباس گرم دارند.

4- سوداوی مزاج‌ها مثل دموی‌ها فقط در فصول سرد سال (پاییز و زمستان) به لباس گرم احتیاج دارند و در سایر فصول برخلاف بلغمی‌ها خیلی احساس سردی نمی کنند. افراد دیگری هم هستند گرچه دارای یکی از شرایط گفته شده در بالا باشند ولی قسمتی از بدنشان (مانند نوک انگشتان دست) همیشه سرد یا همیشه گرم است، مثل کف پاها که ممکن است این امر موجب اشتباه در تشخیص طبع آنها شود. اما باید بگویم که علایم برخی از بیماری‌ها این است که قسمتی از بدن را سرد یا گرم می‌کند. مثلا یکی از علایم کم خونی این است که باعث سردی نوک انگشتان دست و پا می‌شود و برعکس یائسگی باعث گرگرفتگی سر و صورت و چربی خون موجب داغی کف پاها می‌شود.

همچنین ممکن است سینوزیت باعث احساس سردی شدید در پیشانی و ورم معده باعث سردی زیاد در وسط قفسه سینه گردد.

بنابراین لازم است که شما اینگونه موارد استثنایی را بشناسید. مثلا ممکن است در همه جای بدن و در همه فصول سال احساس سردی کنید ولی کف پاهایتان اکثراً داغ باشد، این بدان معناست که شما بلغمی مزاج هستید و در عین حال چربی خونتان نیز بالاست.

یکی دیگر از راه‌های تشخیص طبع، این است که افراد سرد مزاج نمی توانند دوش آب سرد بگیرند ولی افراد گرم مزاج خصوصاً صفراوی مزاج‌ها این توانایی را دارند.

همچنین افراد گرم مزاج به راحتی نمی توانند عسل آویشن میل کنند، چون آویشن گرم است و موجب گرمی بیشتر در عسل می‌شود، اگر چنانچه بخواهند عسل را با آب بنوشند بایستی آن را با آبلیمو یا سرکه بیشتری مخلوط کنند. ممکن است خانمی دارای مزاج گرم و مرطوب (دموی) باشد ولی بعد از بارداری جنین دختر و سزارین دچار غلبه مزاج سرد شود.

این شخص از ویژگی‌های قبل از بارداری خود می‌تواند به مزاج خود پی ببرد و ا ز تغییراتی که در او ایجاد شده است، نوع خلطی که بر او غلبه کرده است پیدا کند و با استفاده از اصلاح مزاج آن را به مزاج اصلی بازگرداند.

البته باید به این نکته اشاره نمود که مزاج فرزند یک زوج که هر دو طبع گرم دارند، حتما گرم خواهد بود و تنها در صورتی مزاج فرزند آنها سرد خواهد شد که مادر در دوران بارداری به شدت تحت تاثیر عوامل سرد مثل قرار گرفتن مداوم در مقابل سرمای کولر، حمام گرفتن زیاد و.... یا خوراکی‌های سرد قرار گیرد.

نکته: افراد دارای طبع سرد تمایل بیشتری به مصرف خوراکی‌های گرم دارند و افراد دارای طبع گرم تمایل بیشتری به خوراکی‌های سرد دارند، البته افراد گرم مزاج جهت افزایش انرژی خود گاهی تمایل به گرمی بیشتری پیدا می کنند. این افراد به راحتی می‌توانند حجم زیادی از گرمی‌ها مثل فلفل را بدون هیچ مشکلی میل نمایند.

تشخیص طبع با توجه به گروه خونی :

آسانترین راه برای تشخیص طبع مادرزادی اشخاص مطابقت دادن آن با گروه خونی است.

هرکدام از گروه‌های خونی O، AB، A و B طبع خاصی دارند که قابل تغییر نیست. مثال اغلب افرادی که گروه خونی A دارند سوداوی، افراد دارای گروه خونی B بلغمی و گروه خونی O دموی و افرادی که گروه خونی AB دارند دارای طبع صفراوی هستند.

ممکن است فردی با گروه خونی A دارای مجموعه‌ای از علایم بلغمی باشد که در این صورت طبع مادرزادی او سودا و طبع اکتسابی‌‌اش بلغم خواهد بود؛ بهترین پیشنهاد برای درمان چنین فردی، درمان طبع اکتسابی است نه مادرزادی.

هرچه قدر از گروه خونی O به سمت گروه خونی AB می‌رویم خون کثیف‌تر و خشک‌تر می‌شود.

O     B    A   AB

بیشترین بیماری‌های قلبی،  واریس، گرفتگی رگ‌ها در گوره خونی A و AB  دیده می‌شود. زیرا خون آنها خشکتر است و در نتیجه رسوبش بیشتر است (یعنی در رگ‌ها جاری نمی‌شود). بیماری‌های قند، چربی و.... در گروه‌های خونی AB زودتر از سایر گروه‌ها ایجاد می‌شود، و این دو گروه خونی دستگاه ایمنی ضعیفتری دارند.

تشخیص طبع با توجه به دفع بدن:

وضعیت دفع بدن از جمله عرق، مدفوع، ادرار، و بررسی رنگ و شکل آنها، یکی دیگر از راه‌هایی است که به تعیین نوع مزاج و طبع کمک می‌کند، برای این منظور لازم است تا هنگام دفع فضولات بدن خود، به شکل، رنگ و بوی آن توجه کنید:

- اگر رنگ مدفوع یا  ادرار  تیره‌تر از حد معمول باشد این امر نشان دهنده غلبه صفرا و گرم مزاجی بدن است.

- بی رنگ بودن یا کمرنگ بودن رنگ مدفوع یا ادرار، نشانه غلبه سردی است.

- اگر عرق انسان با بوی شدید و تندی همراه باشد، این امر نشانه گرمی مزاج و غلبه صفرا در بدن است.

- اگر عرق انسان ردی بر لباس باقی نگذارد و کم بو باشد نشانه سردی است.

بوی تند

گرمی

بوی کم یا بی بو

سردی

رنگ رو به زردی و تیره

گرمی

رنگ رو به سفیدی روشن

سردی

زود به زود صورت گرفتن

گرمی

کم بودن فضولات

سردی

 

مواد زائد بدن شامل ادرار، مدفوع، عرق، مو، ناخن، خون حیض، مایع منی و... می‌شود.

اگر رنگ مدفوع و ادرار تیره‌تر یا بدبوتر از حد معمول باشد، دلالت بر گرمی مزاج و غلبه صفرا دارد. همچنین در صورتی که زود به زود صورت گیرد دلالت بر گرمی مزاج و غلبه صفرا می‌باشد.

بی‌رنگ بودن، کم بودن و یا عدم رایحه فضولات دلالت بر سردی مزاج دارد.

تشخیص طبع با توجه به رنگ پوست:

رنگ پوست علامت خوبی برای تشخیص مزاج است به این  صورت که:

- سفیدی و روشن بودن رنگ پوست نشان دهنده رطوبت یا مزاج بلغمی است.

- رنگ سرخ نشان دهنده حرارت و رطوبت در بدن و مزاج دموی است.

- زرد مایل به قرمز (زرد آفتاب) نشان دهنده بالا بودن گرمی در بدن و مزاج صفراوی است.

- رنگ تیره و کبود، نشان دهنده بالا بودن خشکی بدن و مزاج سوداوی است.

تشخیص طبع با توجه به خواب و بیداری:

اعتدال در خواب و بیداری نشانه اعتدال مزاج خصوصا در صفراست. مزاج سرد و مرطوب باعث بیخوابی می‌شود، به همین علت افراد بلغمی دموی به خواب بیشتری نیاز دارند.

خشکی و گرمی موجب بیداری (کم خوابی) می‌شود. به همین دلیل افراد صفراوی و سوداوی در خوابیدن مشکل دارند و معمولا خوابشان سبک است.

خواب از بیرون بدن را سرد و از درون بدن را گرم می‌کند، اگر خواب در روز کوتاه باشد درون را مرطوب و اگر طولانی باشد درون را سرد می‌کند.

کودکان معمولا بیشتر می خوابند زیرا رطوبت بیشتری دارند و به تدریج و با افزایش سن که رطوبت مزاجی آنها کاهش پیدا می‌کند، خوابشان نیز کمتر می‌شود.

خواب طولانی در بدن شخص صفراوی به علت ایجاد سردی و رطوبت به کاهش حرارت بدن آنها کمک می‌کند و برعکس شخص بلغمی با خواب طولانی دچار افزایش خلط بلغم می‌شود.

بیداری ضد خواب است یعنی ظاهر بدن را گرم و باطن (درون بدن) را خسته و سرد می‌کند، هرچه کار سنگین‌تر بوده و مدت زمان بیداری بیشتر باشد این حالت افزایش پیدا می‌کند.

اگر ساعت خواب بیش از 8 ساعت باشد، مزاج یا سرد و مرطوب است یا گرم و مرطوب. اگر کمتر از 8 ساعت باشد، مزاج یا گرم و خشک است یا سرد و خشک.

تشخیص مزاج با توجه به مو:

الف) افراد پرمو دارای مزاج گرم

ب) افراد کم مو دارای مزاج سرد

ج) موی نازک مزاج سردتر و گرم و تر

د) موی کلفت نشانه مزاج گرم و خشک و سرد و خشک و سفید شدن زودرس موها نشانه مزاج سرد و تر است.

سازگاری با انواع محیط:

اگر فردی محیط گرم، خشک، مرطوب، سرد و... را به سرعت بپذیرد نشانه غلبه آن مزاج است ولی به عنوان مثال اگر محیط گرم را دوست دارد دارای مزاج سرد است.

 

تشخیص مزاج با توجه به افعال طبیعه صادره از بدن:

افعال طبیعیه از بدن، یعنی تمام افعال بدن شامل سرعت رشد، رویش دندان، بلوغ، افعال مربوط به کبد، قلب، و... در صورتی که این افعال سریعتر از حد طبیعی خود صورت گیرد، دلیل بر گرمی مزاج و اگر کندتر از حد طبیعی صورت گیرد، دلیل بر سردی مزاج می‌باشد. در صورتی که این افعال در مجرای طبیعی قرار داشته باشد، فرد معتدل است.

سریعتر از حد طبیعی بودن افعال طبیعیه صادره از بدن

گرمی

کندتر از حد طبیعی بودن افعال طبیعیه صادره از بدن

سردی

تشخیص با توجه به بافت‌های بدن:

زمانی که به پوست بدن کسی دست بزنید و گرم باشد، یعنی مزاج او گرم است. زمانی که با قرار دادن انگشتان خود روی پوست فرد احساس فرورفتگی شدید می کنید یعنی مزاج مرطوب است.

 زمانی که به پوست فرد دست می زنید و توجه سفتی و خشکی بافت‌ها می شوید، یعنی مزاج فرد خشک است.

زمانی که به پوست فرد دست می زنید و احساس سرما می کنید یعنی مزاج فرد سرد است.

مثال: پوست فردی گرم و همراه فرد ؟؟؟؟؟ است در نتیجه مزاج او گرم و مرطوب یا دموی است.

میزان عضلانی بودن بدن:

بالاتنه فراخ و پهن  نشانه گرمی مزاج است.

بدن کلفت و پهن، عروق قوی و نبض برجسته نشانه گرمی مزاج است.

بدن عضلانی و دارای تاندون ضعیف نشان دهنده گرمی مزاج است.

بالاتنه کوچک نشان دهنده سردی مزاج است.

بدن نازک و لاغر، عروق ضعیف نشانه سردی مزاج است.

لاغر و دارای تاندون‌های قوی نشانه سرد مزاجی است.

کف دست:

اگر کف دست یا همان محل اتصال انگشتان دست بدون کشیدگی باشد مزاج سرد و تر و گرم و تر، برعکس این توضیح باشد مزاج سرد و خشک و گرم و خشک می‌باشد.

مزاج ساعات و زمان شبانه روز:

صبح (از 6 صبح تا 12 ظهر)- گرم و تر- بهاری

ظهر (از 12 ظهر تا 6 بعدازظهر)- گرم و خشک- تابستانی

عصر (از 6 بعدازظهر تا 12 شب)- سردو خشک- پائیزی

شب (از 12 شب تا 6 صبح)- سردتر- زمستان

به همین ترتیب بیماران بایستی بدانند که براساس غلبه نوع مزاج خود در چه ساعاتی از شبانه روز ممکن است یکی از اخلاط آنها افزایش یابد، مثلا  دیده شده که سکته قلبی بیشتر ساعت 6 صبح تا 12 ظهر یا به عبارت دقیق‌تر 6 تا 8 صبح اتفاق می افتد که اوج مزاج دم است. به همین دلیل است که پزشکان طبی سنتی، فصد خون افراد دموی مزاج را در ساعات اولیه صبح توصیه می کنند، یا به علت افزایش خلط سودا، غم و غصه و گریه و زاری در ساعات 6 عصر به بعد بیشتر حس می‌شود، به همین دلیل است که فصد خون افراد سوداوی مزاج در شب توصیه می‌شود.

زمان

مزاج

بیداری

گرم

روز

گرم

اوج گرما، محدوده اذان ظهر، با توجه به اینکه بیداری و خوردن غذا گرم است و ایجاد حرارت می‌کند، بهترین کار در این زمان 30  خواب قیلوله است، در حقیقت بدن در این ساعت انرژی خود را از طریق خواب باید تامین کند، نه خوردن غذا

خواب

سرد

شب

سرد

اوج سرما نیمه شب و قبل از اذان صبح، با توجه به این که خواب نیز سرد است، بهترین کار در این زمان بیداری و شب‌زنده داری است.

مزاج سنین:

دوران حیات انسان بر این اساس به چهار مرحله تقسیم می‌شود:

- نخست مرحله رشد است که از بدو تولد تا 20 سالگی است، در این مرحله بدن پیوسته در حال رشد است، و میزان حرارت و رطوبت بالا است، یعنی اوج مزاج دم، به دلیل آنکه این مرحله اوج مزاج دم و رطوبت است. دلیل اختلال رشد نیز، به هم خوردن تعادل حرارت و رطوبت است.

- بین 20 تا 40 سالگی مرحله جوانی است، که طی آن رطوبت غریزی به آرامی از بین می رود و مزاج به سمت گرمی و خشکی می رود، گفتیم که از صفر تا 30 سالگی اوج مزاج دم و رطوبت است. رطوبتی که در این سن وجود دارد، رطوبت غریزی نمام دارد که با از بین رفتن این رطوبت، مزاج کم کم سمت صفرا می رود.

افراد  دموی از صفر تا 20 سال  مشکلات بیشتری خواهند داشت. در سن 20 تا 40 سالگی اوج مزاج صفرا و اوج گرمی است، در این مرحله فرد مستعد بی‌خوابی و اضطراب است.

- مرحله میانسالی یعنی از 40 تا 60 سالگی را دوران جاافتادگی می‌گویند. که در این دوره قوای بدن به تدریج تحلیل می رود. در این دوره رطوبت غریزی افت می‌کند و مزاج سمت سردی و خشکی می رود. انسان در این دوران دچار بیماری‌های سوداوی مانند بواسیر، واریس و افسردگی می‌شود.

- مرحله پیری با ظهور ضعف شدید همراه است و مزاج سردتر یا بلغم است. انسان‌ها از زمان تولد دارای مزاج گرم و تر هستند. اما به تدریج و با افزایش سن در ابتدا رطوبت غریزی کاهش می یابد و سپس گرمی بدن افت می‌کند و انسان به سمت پیری و کهولت می رود. با کاهش رطوبت غریزی و از بین رفتن آن، رطوبت غریبی جای آن را می گیرد، با افزایش رطوبت غریبی در بدن، گرمی طبیعی صورت می گیرد. پس از هر مرحله دم، که گرم و مرطوب است مرحله صفرا قرار می گیرد که گرم و خشک است، در این مرحله رطوبت غریزی از بین می رود. پس از مرحله صفرا که گرم و خشک است، سودا که سرد و خشک است قرار می گیرد، در این مرحله گرمی کاهش پیدا می‌کند. پس از مرحله سودا که سرد و خشک است، مرحله بلغم که سرد و مرطوب است قرار می گیرد. در این مرحله رطوبت غریبی در بدن شکل می گیرد. انواع فست فود، چیپس، پفک و.... موجب از بین رفتن رطوبت غریزی و شکل گرفتن زودرس رطوبت غریبی می‌شود.

نکات مهم:

- هر وقت مزاج اصلی انسان تمایل بیشتری به خشکی داشته باشد، او در طول عمر خود به جوانان شباهت بیشتری دارد.

- هر وقت مزاج اصلی انسان تمایل بیشتری به سردی و رطوبت داشته باشد شخص در طول عمر خود از نظر ویژگی‌های ظاهری و رفتاری به افراد پیر شباهت بیشتری دارد.

- هر وقت انسان به سنی برسد که مزاج او در آن مرحله تازه اصلی‌اش باشد دچار بدحالی و بیماری می‌شود، زیرا مزاج از یک نوع در بدن او افزایش پیدا کرده است. برای مثال، شخصی که مزاج اصلی‌اش گرم و خشک است وقتی به سن جوانی برسد دچار بیماری می‌شود، زیرا طبع گرم و خشک در بدن او افزایش پیدا کرده، به همین دلیل این فرد از حالت تعادل فاصله می گیرد و این حالت تا زمانی که این دوره سنی را پشت سر بگذارد ادامه دارد.

امروزه محدوده سنی غلبه اخلاط تغییر کرده، برای دم از جنین تا 17 سالگی، برای صفرا 17 تا 35 ، برای سودا 35 تا 51 و برای بلغم 51 سالگی به بالا.

این تغییر به دلیل خوراکی‌های نامناسب و رطوبت زدایی هستند که موجب به وجوئد آمدن زودرس رطوبت غریبی در بدن و مزاج اکتسابی می‌شود.

سن

رشد

صفر تا 20 سالگی

جوانی

20 تا 40 سالگی

جاافتادگی

40 تا 60 سالگی

پیری

60 به بعد

مزاج

گرم و تر

(دم)

گرم و خشک (صفرا)

سرد و خشک (سودا)

سرد و مرطوب (بلغم)

مزاج فصول:

هر یک از فصول چهارگانه سال ویژگی‌هایی دارند که بر حالات آدمی تاثیر می‌گذارند.

فصل بهار:

مزاج فصل بهار گرم و مرطوب یا به عبارتی معتدل است؛ بهار خون را به حالت اعتدال می کشاند، رنگ چهره را سرخ می‌کند و گرمای موجود در آن آنقدر شدید نیست که خون را بسوزاند و چهره را به زردی بکشاند. فصل بهار با مزاج کودکان و نوجوانان سازگار است.

خونریزی از بینی، تشدید بیماری‌های روانی در افراد سوداوی، پیدایش جوش و دمل، پیدایش خلط خونی در دهان و حساسیت، از جمله بیماری‌های شایع در این فصل می‌باشد که به علت افزایش خلط دم در بدن است.

برای معالجه بیماری‌های بهاری، انجام فصد خون، حجامت، خوردن انواع مواد ملین (نرم کننده)، مدبر (ادرارآور) و استفراغ آور و پرهیز از پرخوری و نوشیدن مایعات زیاد در این فصل برای رقیق کردن اخلاط زیاد شده در خون مفید است.

فصل تابستان:

مزاج فصل تابستان گرم و خشک است. در این فصل خلط صفرا در بدن افزایش یافته و خلط بلغم کاهش پیدا می‌کند. به همین دلیل در این فصل افراد صفراوی مزاج 20 تا 40 ساله  آسیب می بینند ولی پیران (افراد بالای 60 سال) نیرو می گیرند و حالشان بهتر می‌شود. همچنین به علت گرمی و خشکی هوا افرادی که از نظر جسمی ضعیف می‌باشند، در شرایط خطرناکی قرار می گیرند.

بیماری‌هایی که در این فصل بروز می‌کند عبارتند از: تب، لاغری، درد گوش، عفونت چشم و سایر بیماری‌های چشمی و جوش‌های صفراوی مثل آکنه، نوشیدنی‌های خنک و ترش مزه در فصل تابستان مفید است.

فصل پاییز:

مزاج فصل پاییز سرد و خشک است، پاییز فصل کاهش خلط خون و افزایش خلط سوداست. این فصل به علت خشک بودن هوا، برای افراد پیر مناسب نمی باشد.

در فصل پاییز طحال بزرگ شده و موجب کم خونی می‌شود. نیروی‌هاضمه و نیروی دفعی بدن ضعیف می‌شود.

بیماری‌های فصل پاییز که به علت افزایش خلط سودا بروز می‌کند، عبارتند از: خارش پوستی، اگزما، خشکی و پوسته پوسته شدن پوست، کچلی، انواع سرطان (زیرا سرطان‌ها به علت افزایش خلط سودا در بدن  می‌باشند)، بزرگی طحال، تب، تکرر ادرار، درد مفاصل، درد سیاتیک، درد پشت و دور ران‌ها، یبوست، بیماری‌های ریوی، پیدایش یا بروز بیماری‌های عفونی خطرناک مثل سل.

خوردن میوه‌های پاییزی و مرکبات در فصل پاییز بسیار مفید است زیرا باعث رقیق شدن خون و تولید خون تازه و سالم در بدن می‌شود (باید از میوه‌های پاییزی ترش، قبل از غذا و از میوه‌های شیرین پاییزی بعد از غذا استفاده شود).

فصل زمستان:

فصل زمستان دارای طبع سرد و مرطوب است. در این فصل میزان خشکی هوا کم شده و رو به رطوبت می رود. انجام حجامت در این فصل توصیه نمی‌شود، خصوصا در افراد بلغمی که سرد مزاج هستند.

زمستان بیشتر از هر فصل دیگری خلط سودا از بین می برد، زیرا در آن هوا سرد بوده، روز کوتاه و شب دراز است و بالعکس خلطم بلغم را بالا می برد.

بیماری‌های فصل زمستان عبارتند از:  بیماری‌های عفونی، سرماخوردگی، گرفتگی صدا، گلودرد، پهلو درد، سنگ کلیه و مثانه، پشت درد، بیماری‌های عصبی و سردردهای مزمن (مثل سینوزیت و میگرن)

در این فصل مصرف غذاهای پخته و گوشت کباب شده، مثل گوشت شسته که دارای طبع گرم می‌باشند، برای تعادل مزاج افراد بلغمی بسیار مفید است.

- بیشترین میزان خلط دم در بهار و کمتری میزان آن در پاییز دیده می‌شود.

- بیشترین میزان خلط بلغم در زمستان و کمترین میزان آن در پاییز دیده می‌شود.

- بیشترین میزان خلط صفرا در تابستان و کمترین میزان آن در زمستان دیده می‌شود. زیرا صفرا از سوختن اخلاط دم و بلغم به وجود می‌آید و زمستان فصل تولید اخلاط است نه فصل سوزاندن اخلاط.

-  بیشترین میزان خلط سودا در پاییز و کمترین میزان آن در زمستان می‌باشد.

- بهار برای همه سنین به خصوص کودکان و نوجوانان زیر 20 سال (یعنی دموی مزاجان) خوب است.

- تابستان برای افراد پیر بالای 60 سال (یعنی بلغمی مزاجان) مفید است.

- پاییز برای هیچ  دوره‌ای از عمر مفید نیست! زیرا در این فصل، خلط دم و بلغم (که از اخلاط مهم تر خون هستند) به حداقل میزان خود در طول سال می رسند. به همین دلیل افراد پیر در این فصل بیشتر می میرند و از طرفی خلط سودا در این فصل افزایش پیدا می‌کند.

- زمستان برای سنین جوانی (20 تا 40 سالگی) ناب است، چون بلغم در این فصل افزایش پیدا می‌کند و همچنین برای سنین میانسالی (40 تا 60 سالگی) به علت حذف سودا از خون مفید است.

- در طول یک ماه قمری، بیشترین زمان افزایش اخلاط، مربو به دوازدهم و پانزدهم هر ماه قمری است، بنابراین انجام حجامت در این اوقات بسیار مفید خواهد بود.

تاثیر نور بر حالات روانی انسان:

روانپزشکان معتقدند افسردگی فصلی در فصل‌های پاییز و زمستان به دلیل کاهش نور دریافتی بدن می‌باشد. به همین اساس آنها شیوه نوردمانی را برای درمان این گروه از بیماران به وجود آورده‌اند.

با افزایش جمعیت و زندگی در آپارتمان‌ها، برخورداری از نور آفتاب نسبت به زندگی در خانه‌های حیاط‌دار گذشته کاهش یافته است.

ساکنان این گونه منازل، خانه را محیطی ناب برای گذراندن اوقات فراغت نمی دانند، و از محیط خانه دلزده می‌شوند. کوچک شدن خانه‌های امروزی در کاهش صمیمیت خانواده بسیار موثر است؛ زمانی که خانه کوچک باشد، کودک نمی‌تواند انرژی خود را آزاد کند و دچار افسردگی یا لجبازی می‌شود که این امر موج جدایی کودک از مادر و دیگر اعضای خانواده می‌شود. البته این مشکل در اکثر کشورها صنعتی و شهرهای بزرگ دنیا وجود دارد که باید امکانات شهری برای استفاده از نور آفتاب و هوای آزاد و همچنین استفاده از تفریحات سالم وجود داشته باشد تا ابتلا به بیماری‌های روحی-روانی و حتی جرم و جنایات شهرها که اکثراً منشاء روانی دارند به حداقل برسد.

مزاج عطرها:

عطرها نیز هر کدام مزاج مخصوصی دارند که شناختش واستفاده از آنها به حفظ سلامتی بدن کمک می‌کند. مثلا یک فرد گرم مزاج با بوییدن عطر گرم دچار سردرد می‌شود، ولی همین بوی گرم موجب آرامش فرد سردمزاج می‌شود. برعکس این ح الت یعنی وقتی فرد سرد مزاج، بوی ترشی یا هر بوی سرد دیگری را بو کند موجب ایجاد سردرد یا بی حوصلگی در او می‌شود.

عطر گل محمدی، گل مریم، گل یاس، عطرهای گرم و لطیف هستند، عطرهایی مانند بوی مشک بسیار گرم است.

بوی سرکه، آب لیمو، ترشی‌ها، بوی اسیدی، بوی لجن، از بوهای سرد هستند. بوی مواد شیمیایی مانند سفیدکننده‌ها، بنزین، نفت، ضدعفونی کننده‌ها، اثرات سردی بخش برای فرد دارند و بوهای سرد می‌باشند که بو کردن دائمی آنها موجب مشکلات عصبی و حتی فراموشی می‌شود.

مزاج اعضای بدن:

اندام‌های دارای مزاج گرم به ترتیب اولویت:

1- گرمترین اندام‌های بدن انسان، روان (روح) است و دل (قلب) که خواستگاه روان است.

2- خون که با وجود منشاء از کبد به مناسب اصطکاک دائم با قلب از کبد گرمتر شده است.

3- کبد که شبیه خون لخته شده است.

4- گوشت که از لحاظ گرمی پس از کبد قرار می گیرد.

5- ماهیچه‌ها که گرمای آنها به سبب آمیزش با عصب و زردپی (رباط) از گوشت ساده کمتر است.

6- طحال که خون در آن به رنگ تیره (سیاه= سودا) درآمده است.

7- کلیه که خون در چهارچوبق ساختمانی آن زیاد است.

8- دسته رگ‌های ضرباندار (شریان‌ها یا سرخرگ‌ها)

9- پوست معتدل کف دست

اندام‌های دارای مزاج سرد به ترتیب اولویت :

1- بلغم

2- پیه (دنبه= بافت همبند)

3- چربی (روغن خون یا بافت‌ها)

4- مو

5- استخوان

6- غضروف

7- زرد پی (رباط)

8- وتر (تاندون)

9- غشاء (شامه یا صفاق)

10- عصب

11- نخاع

12- مغز

13- پوست

اندام‌های دارای مزاج مرطوب به ترتیب اولویت:

1- بلغم

2- خون

3- چربی

4- پیه

5- مغز

6- نخاع

7- گوشت پستان و بیضه‌ها

8- ریه

9- کبد

10- طحال

11- کلیه

12- ماهیچه

13- پوست

اندام‌های دارای مزاج خشک به ترتیب اولویت:

1- مو

2- استخوان

3- غضروف

4- زردپی

5- وتر

6- غشاء

7- شریانها

8- وریدها

9- عصب حرکتی (این عصب سردتر و خشکتر از حد اعتدال است)

10- عصب حسی

11- قلب

12- پوست

مزاج رفتارها:

رفتارها نیز مزاجی متفاوت دارند و هر کدام می توانند گرمی بخش جسم و روان یا سردی بخش روح شوند. رفتار صمیمانه، متواضعانه، و بدون تکبر گرم است، رفتار خشن، متکبرانه و ریاکارانه سرد است. برای نشان دادن مزاج رفتارها چند نمونه از رفتارهای مهم را یاد می کنیم:

رفتارهای گرم:

صداقت، امانتداری، تواضع، مهرورزی، یکدلی، عفو و بخشش، شجاعت و تعاون، دیدار دوستان، صلح رحم، آشتی و... از رفتارهای گرم هستند و به انسان توان و انرژی می‌بخشند.

رفتارهای سرد:

دروغ، تکبر، کینه، خیانت، حرص، آز، حسد، سخن چینی، غیبت، بدگویی، بخل، ریاکاری، فردگرایی، انزوا، قهر و دوری از جمعیت و... از رفتارهای سرد هستند و انسان را دچار ضعف و بیحالی و افسردگی می کنند.

رفتارهای سودازا (بسیار مضر) :

از میان رفتارها، برخی از اعمال هستند که موجب خشک شدن خون یا کاهش رطوبت خون می‌شوند و ما آن رفتارها را سودازا تعبیر می کنیم. این رفتارها عبارتند از: خشم و کینه، عصبانیت، پرخاشگری، تاسف مداوم، غم، شادی بیش از حد، بی حرکتی، خواب زیاد، خستگی زیاد و .... این رفتارها به خاطر علل زیر می‌باشد:

در معرض گرمای زیاد یا سرمای زیاد بودن، غذاهای گرم زیاد یا سرد زیاد خوردن، تغییر سریع شرایط از گرمی زیاد به سردی زیاد (مثل اینکه از میان حمام گرم خود را در آ سرد غوطه‌ور کنیم)، از اوج شادی به غم رسیدن، در هواپیما ارتفاع گرفتن، در معرض پرتو نور سفید بودن، استفاده از صدای موسیقی جاز و به طور کلی استفاده مداوم از موسیقی و صداها، پریدن از خواب، خواب صبحگاهی، دیر خوابیدن، ترسیدن، نگرانی مداوم، بدهکار بودن، استفاده از هوای آلوده شهری، نوشیدن آب خیلی سرد بعد از غذا، استفاده ازنوشیدنی‌های خیلی داغ، استفاده از مشروبات الکلی، نوشیدن آب بین غذا، خوردن غذاهای مانده و فریز شده، استفاده از غذاهای حرام، استفاده از غذاهای خیلی شور یا تند یا تلخ، خوابیدن در تخت‌های فلزی، استفاده زیاد از حد موبایل یا کامپیوتر، پیاده روی نکردن، سکوت مداوم، گریه نکردن، تماشای صحنه‌های خشن و ترسناک، تماشای صحنه‌های شهوت انگیز و تحریک کننده، مواد مخدر تند مصرف کردن مانند کراک، شیشه، حشیش، تماشای چهره‌های زشت، تماشای مناظر تیره رنگ، تماشای مستقیم نور، پندار منفی داشتن، دور از طبیعت بودن، منفی بافی مستمر، ناسپاسی کردن، شنیدن و گفتن فحش و ناسزا و...

مزاج اصوات:

مزاج صداهای طبیعت: تمامی صداهای آرام و مداوم طبیعت گرم‌اند و انرژی بخش، از صدای زمزمه برگ درختان بید هنگام وزش باد تا صدای جریان آب جوی در جویبارها، از کرکر کبک‌ها در دامنه کوه‌ها، تپه‌ها تا صدای آوای خروس هنگام سحرگاه و چاشت، صداهای مهیب و ترسناک طبیعت سرداند، مانند صدای مهیت رعد و برق صدای زلزله از اعماق زمین و فراخنای کوه، صدای غرش عظیم سیل بنیان کن. از این رو پس از شنیدن چنین صداهایی باید غذاهای گرم مزاج تناول کرد و نوشیدنی‌های گرم نوشید. برخی اوقات نوشیدن فلزات خیلی گرم را توصیه می نمایند مانند نوشیدن آب در ظرف طلا (یا سکه طلا را به مدت 14 دقیقه در لیوان پر از آب بیاندازید و سپس آن را بنوشید) باید با هر حادثه رعب انگیز طبیعت نماز آیات خواند که با خواندن این نماز  تن و روان با گرمای عبادت آرامش می یابد.

تمام صداهای صنعتی سرداند، گرما زدا و سودازدا هستند که موجب خستگی جسم شده و غلظت خون را فراهم می سازد. کلا انرژی تن انسان را می گیرند مانند صدای موتور کارخانجات، موتور اتومبیل‌ها، هواپیماها که توان آلایندگی فوق العاده‌ای دارند و با سرعت زیادی سودا د ر بدن پدید می آورد در نتیجه موجب بیماری‌های مانند وزوز گوش، خستگی اعصاب، سردرد، کم حوصلگی، استرس پذیری، فراموشی مقطعی، لرزش اندام، کم خوابی و تفکرات رفتارهای سودایی می‌شوند.

نواهای موسیقی همه دارای توان ایجاد گرمی و سردی و خشکی در تن و روان انسان است. هر نوایی که موجب شور و نشاط و حرکت شده و ضربان نبض را افزایش دهد، نوای گرم تعریف می‌شود. هر نوایی که موجب سستی، رخوت، سردی و غم شده و ضربان نبض را کاهش دهد نوای سرد تعریف می‌شود.

صداهای بم گرم و صداهای زیر، سرد هستند. تمام ادوات موسیقی شرقی صدایی گرم تولید می کنند مانند: نی، دهل، چنگ، عود، دف، سه تار، تار، سنتور و...

نواهای موسیقایی شرق مانند ایران، تاجیکستان، هندوستان از گرمی ویژه‌ای برخوردارند.

و به طور کلی دستگاه‌های موسیقایی غربی گرم اول و سرد آخرند یعنی باعث گرمی و انرژی می‌شوند و سپس سستی و رخوت  در بدن به وجود می آورند. آواهای معنوی گرم‌اند و به روح و جسم انسان انرژی و توان می بخشند.

مزاج فلزات:

فلزات نیز سردی و گرمی دارند.  این دما و سرما از طریق تماس با آن فلز به تن سرایت می‌کند و گاهی اثرات بسیار عمیقی در بدن باقی می گذارد تا حدی که جبران آن بسیار دشوار است. مثلا سرب سرد است و آن قدر سردی آن عمیق است که اگر یک قطعه سرب دار بر کمر مردی بسته شود او نابارور می‌شود. نقره، روی، آهن، آلومینیوم و چدن همگی سرد هستند. طلا یک فلز بسیار گرم است، مس و فلزات ترکیبی مانند برنج گرم هستند. گوگرد و جیوه گرم و خشک هستند.

مزاج عطرها:

عطرهای گرم: گل محمدی، گل مریم، گل یاس، عطر تیروز و... و عطرهایی مانند بوی مشک خیلی گرم است.

عطرهای سرد: بوی سرکه، آب لیمو، ترشی‌ها، بوهای اسیدی، بوی تعفن و... بوی مواد شیمیایی مانند تینر، وایتکس، بنزین، نفت، ضدعفونی کننده‌ها اثرات سردی بخشی بر روی مغز دارند و بوهای سرد تعریف می‌شوند و استمرار استشمام آنها موجب اختلال اعصاب و حتی فراموشی می‌شود.

 

مزاج رنگ‌ها:

رنگ آبی آسمان رنگ اعتدال و موافق با مزاج همه انسان‌هاست. اکثریت مخلوقات حیوانی رنگ آبی آسمان را دوست دارند. رنگ سبز نیز رنگی معتدل است و گرایشی به سوی گرمی آرامبخش دارد. هرگاه در معرض دید انسان‌های ناامید قرار می گیرید از پوشش سبز رنگ استفاده کنید. انسان‌های افسرده را باید در مناظر سبزرنگ (طبیعت) قرار داد. رنگ سفید سرد است و موجب انعکاس سردی در روح و روان و بدن می‌شود. رنگ سیاه نیز سرد است. سردی رنگ سیاه بیشتر از رنگ سفید است. از این رو می توان رنگ سیاه سرد و خشک و رنگ سفید سرد و تر است. تماشای مستمر این رنگ‌ها (سیاه و سفید) سردی اندیشه و ناامیدی وغمگینی می آورد. رنگ قرمز رنگ گرم است، گرمی تحریک کننده، تماشای گلزارهای با رنگ قرمز گرمابخش است و انرژی می‌دهد وشادی می آفریند؛ صحنه‌های سراسر با پوشش گلگون، حرارت‌زا و تحریک کننده بوده و موجب طغیان و فوران گرمی و انرژی می‌شود و برای انسان‌های گرم مزاج زیان بخش است.

رنگ زرد، زرد روشن و زرد نارنجی نشاط بخش است (صفرا بیضاء تسرواالناظرین). رنگ آجری، رنگ خاکی، گندم گون، مایل به روشنی و تیرگی، رنگ اعتدال و آرامش‌اند.

افراد باید به تناسب شرایط مزاجی، خود را در معرض تماشای رنگ‌های متفاوت قرار دهند و از تماشای رنگ‌های خاص پرهیز نمایند.

مزاج چهره‌ها:

تماشای چهره پدر و مادر گرمابخش و اعتدال‌انگیز است، اگر چنانچه پدر و مادری مومن باشند انرژی‌زا و افزایش دهنده گرمای تن و روان و روشنی بخش چشم فرزندان است، تماشای چهره انسان‌های مومن گرمابخش است. رویت انسان‌های ناسپاس، کینه‌ورز، پلید، سردی زا و یاس آفرین است. تماشای چهره زشت نیز سودازاست و موجب بروز عصبانیت می‌شود. از دیدگاه تربیتی اسلام نباید برای طفل دایه زشت انتخاب کرد.

تماشای صفحات آکنده از حروف آسمانی گرم است که موجب افزایش نور بینایی می‌شود. تماشای صفحات قرآن مجید گرمابخش است، مطالعه  نامه محبت انگیز و مهرافزار گرمابخش است. دیدار صحنه‌های نفرت انگیز، ظلم، جنایت سردی بخش است. تماشای صحنه‌های جنسی انسانی و حیوانی سودازاست. گرم اول و سرد آخر است. یعنی در بدو امر موجب گرمی و تحریک می‌شود و سپس سردی می آورد. از این رو موجب سستی پایدار در جسم و روان می‌شود. تماشای چهره نامحرم، و صحنه گناه، به شدت سرد و خشک است، و سردی آن در عمق، جسم و روان نفوذ می‌کند. نگاه حرام شلیک تیری است مسموم از تیرهای ابلیس که بر جان و تن انسان می نشیند و سم آن نفوذ می‌کند و تا دیرزمانی در بدن کارگر است. عرفا چشم خود را از تماشای چهره‌ها می پوشانند و اجازه ورود پرتوهای حرام را به جسم و روان خود نمی دهند. خداوند تبارک و تعالی دستور می‌دهد تا چشم را از تماشای صحنه‌های حرام بپوشانید. البته گفتگوی زن و مرد نامحرم نیز بسیار سرد است و محیط‌های اختلاط زن و مرد نامحرم فوق العاده محیط‌های سرد می‌باشد که حتی برای گرم مزاجان نیز مضر است. حتی در فرهنگ غرب تماشای صحنه‌های مختلف افعال دیگران تجاوز به حقوق آنان تلقی می‌شود.

به هر حال چشمان انسان دریچه تنگی است که با آن تمامی وسعت جهان طبیعت را به سوی تن و روان فرا می خواند. شایسته است که تن و روان خود را با ورود هرگونه آلاینده‌ای آلوده نسازیم و منظر خود را با پنداری همراه سازیم تا هر آنچه می بیند جلوه‌ای از جمال حضرت دوست باشد. صحنه‌های جنسی، چهره نامحرم، و انجام گناه بسیار سودازاست.

مزاج مردان و زنان:

مزاج مردان نسبت به زنان گرمتر و خشک‎تر است و مزاج زنان بیشتر به سردی و تری تمایل دارد، به همین علت خانم‌ها بیشتر از آقایان دچار بیماری‌هایی مثل درد مفاصل می‌شوند و خفیف‌تر از آقایان هستند.

هم چنین مردان، صفرای بیشتری نسبت به فرزندان دارند و زنان بلغم شان نسبت به مردان زیادتر است. به همین دلیل است که زنان منطق بیشتری نسبت به مردان دارند و مردان عصبی‌تر و غیرمنطقی‌تر هستند. گفتیم صفرا نهایت گرمی و بلغم نهایت رطوبت است، بنابراین بیماری‌ها و رفتارهایی که در اثر این دو ویژگی در خانم‌ها آقایان به وجود می‌آید که برای درمان آن باید از اصلاح مزاج استفاده شود.

بر اساس طب سنتی، انسان‌ها دارای مزاج‌های مختلفی هستند و این اختلاف در مزاج‌ها باعث بروز اختلاف در نیازها، استعدادها، توانایی‌ها، و... در میان آنها می‌شود.

همانطور که گرمی، سردی و رطوبت خشکی می‌تواند آثار خوب و یا بدی به یکدیگر داشته باشند، در مورد دو انسان با مزاج‌های تفاوت که می خواهند با هم زندگی کنند نیز این مساله وجود دارد. بنابراین شناخت مزاج‌ها می‌تواند یکی از مهمترین روش‌ها برای انتخاب همسر مناسب داشتن یک زندگی موفق زناشویی باشد.

به طور کلی حالت مطلوب در ازدواج، این است که دو نفر با مزاج نزدیک به هم با یکدیگر ازدواج کنند. تا بهتر همدیرگ را درک کرده و با مشکلات کمتری مواجه شوند. در واقع باید هر دو گرم مزاج یا هر دو سرد مزاج باشند.

اگر دقت کنیم می بینیم که بسیاری از اختلافات زوجین به علت ناسازگاری مزاج آنها با یکدیگر می‌باشد که با اصلاح مزاج می توان بسیاری از آنها را حل نمود، برایشان اگر یک مرد گرم مزاج (صفراوی) با یک زن سرد مزاج (بلغمی) ازدواج کند ممکن است کوچکترین اختلاف آنها در این است که چون زن سرد مزاج است در فصل بهار در و پنجره‌های خانه را می بندد تا سردش نشود، و مرد اعتراض می‌کند که من گرمم شده و در را باز می‌کند یا اینکه وقتی می خواهند به مهمانی بروند مرد (گرم مزاج) خیلی سریع آماده می‌شود و زن که سرد مزاج است، خیلی آرام و با حوصله خود را آماده می‌کند. به همین دلیل مرد هم عصبی شده و مدام غر می زند. این مسائل جزئی در درازمدت می‌تواند زمینه اختلاف بیشتر و حتی جدایی زوجین را به وجود آورد.

در صورتی که زوجین بدون در نظر گرفتن مزاج با یکدیگر ازدواج نموده باشند، می‌توانند با تغییر روش زندگی‌شان و استفاده از روش‌هایی مثل استفاده از مصلح، حجامت و... مزاج خودشان را اصلاح کنند تا با مشکلات کمتری مواجه شوند.

مزاج نواهای موسیقی:

نواهای موسیقی همگی دارای قدرت ایجاد گرمی، سردی، و خستگی در بدن و روان انسان هستند. شناخت مزاج سازها و دستگاه‌ها برای به کارگیری آنها یا ترک شنیدن آنها برای افراد ضروری است. هر نوایی که موجب شور و نشاط حرکت شده و ضربان نبض را افزایش دهد نوای گرم تعریف می‌شود. همچنین هر نوایی که موجب سستی سردی و غم شده و ضربان نبض را کاهش دهد نوای سرد تعریف می‌شود. بر این اساس نواهای موسیقی شرقی مانند نی، دهل، چنگ، عود، دف، سه تار، تار، سنتور و.... گرم می‌باشد.

و دستگاه‌های مثل نوا، شور، همایون، اصفهان، بیات ترک، سه گاه، چهارگاه و... صداهایی گرم تولید می کنند.

صداهای بم (کلفت) گرم و صداهای زیر (نازک) سرد هستند. انسان‌ها وقتی به سن پیری (سردی) می رسند بیشتر از نواهای موسیقی شرقی که دارای طبع گرم هستند لذت می برند، درحالیکه در سن گرمی یعنی جوانی از نواهای سرد و خشک مثل موسیقی غربی (سودازا) بیشتر استقبال می کنند.

 

مزاج دودها:

دودها نیز هرکدام خاصیت ویژه‌ای از سردی و گرمی را از خود نشان می‌دهند. گاهی موجب بروز آرامش در انسان و گاهی باعث شور و هیجان و زمانی باعث بی قراری، سستی، نگرانی و ناامیدی می‌شوند. برای نمونه: دود اسفند، کندر وعود، دود آتش، چوب، هیزم، کاه، دود پشم و ابریشم گرم هستند، دود آتش چوب انار، گرم و خشک و دود آتش چوب گز بسیار گرم است.

دود تنباکو ابتدا بسیار گرم و سپس سرد است. به همین دلیل ابتدا انرژی کوتاهی به فرد می‌دهد، سپس مغز را سرد می‌کند.

دود تریاک نیز ابتدا گرم و سپس بی نهایت سرد است.

دود بنزین، نفت و گاز، دود مواد پلاستیکی، دود زباله و دود پنبه همگی سرد هستند.

مزاج زخم‌ها:

زخم‌ها نیز برحسب رنگ، بو و مکمل دارای مزاج هستند و باید برحسب نوع آنها روش درمان را انتخاب کرد.

زخم‌های قرمز و زردرنگ زخم‌های گرم هستند. زود درمان می‌شوند، زخم‌های سفید و زخم‌های زرد، زخم‌های سرد و دیر درمان هستند و تا زمانی که رنگ زخم تغییر نیافته، زمینه درمان آن ایجاد نمی‌شود. هرچقدر رنگ زخم تغییر کند و به طرف رنگ قرمز تمایل شود، بوی عفونت آن کم شده و دود آن نیز کاهش پیدا می‌کند.

 

مزاج بیماری‌ها:

بیماری‌های پوستی، آسم، سینوزیت، شب ادراری، یبوست، صرع، بیماری‌های مفاصل، ریزش مو، MS، و ... بیماری‌ها ی سرد و بیماری‌هایی مانند لکه‌های تیره و جوش در پوست، اسهال، میگرن و خونریزی‌های مختلف بیماری‌های گرم هستند که به علت سردی و گرمی ایجاد می‌شوند، بنابراین برای پیشگیری از بروز بیماری‌ها باید خوراکی‌های متعادل و مناسب با طبع میل نمود.

تشخیص خواص گیاهان به وسیله تشخیص مزاج با استفاده از قانون بود.

رنگ‌ها:

برایند اثر چهار رکن مزبور در گیاهان نیز چهار ویژگی تمایز ایجاد می‌کند که موجب دسته بندی گیاهان می‌شود چون ما از گیاهان برای تغذیه استفاده می کنیم باید ویژگی‌های آنها را بدانیم تا  از میان آن غذای مناسبی برای خود تدارک ببینیم.

در طبیعت دسته‌ای از گیاهان دارای مزه شیرین هستند و گروهی تلخ دسته‌ای دیگر دارای مزه‌ای ترش، گروهی مزه شور، دسته‌ای نیز مزه تند دارند و دسته‌ای گس مزه یا بیمزه هستند.

هرکدام از این مزه‌ها یا حتی بوها گویای ویژگی خاص هستند که در گیاهان نهفته است. رنگ گیاهان نیز گویای خاصیتی هستند که می توان از آن قاعده‌ای نسبی استنتاج کرد.

مجموعه شیرینی‌ها، تلخی‌ها (به جز کافور)، تیزنده‌ها و مزه‌های شور گرم هستند. مجموعه ترشی‌ها و گس مزه‌ها سرد هستند (مانند مزه کیوی و خیار) از طریق رنگ و بو نیز می توان مزاج را ارزیابی کرد ولی قانون مزه‌ها کاملتر است. مزه‌های دارای درجات متفاوتی از شیرینی، تلخی، شوری و تندی هستند و به همین ترتیب دارای مراتب مختلفی از میزان گرمی و سردی خواهند بود.

به عنوان مثال میزان تلخی دم خیار با میزان تلخی نعناع قضاوت است. از این جهت نعناع نسبت به دم خیار گرمی در جه دو محسوب می‌شود.

تلخی کدوید خنظل نسبت به نعناع خیلی بیشتر است. از این جهت کدوی خنظل گرمی درجه چهار دارد. شیرینی انگور با شیرینی خرما متفاوت است. شیرینی خرما نیز با شیرینی عسل متفوت است. نیز شیرینی عسل شبدر با شیرینی عسل آویشن فرق داشته که بدین ترتیب مراتب گرمی شیرینی‌ها نیز متفاوت است. انگور گرمی درجه یک و عسل آویشن دارای گرمی درجه چهار می‌باشد. به همین ترتیب درجات شوری، تندی‌ها و ترشی‌ها نیز تعیین می‌شود.

 

 

 

 

 

قانون مزه‌ها:

مزه گیاه

مزاج

شیرین

گرم

تند

گرم و خشک (به جز کافور که سرد است)

شور

گرم و خشک

تلخ

گرم و خشک

ترش

سرد و خشک

گس

سرد و تر

بیمزه

سرد و تر

با توجه به این  جدول شما می توانید بدون دانستن مزاج گیاهان، تنها با چشیدن طعم آن‌ها به مزاج و خواص گیاهان، میوه‌ها و خوراکی‌های دیگر پی ببرید.

قانون مزه‌ها در تشخیص مزاج نیز استفاده میش ود، در گذشته‌های دور با چشیدن طعم خون افراد، مزاج آنها را تشخیص می دادند به عنوان مثال یک فرد دموی خونی شیرین داشته و بدون بوی تعفن است، یک فرد سوداوی دارای خونی ترش مزه همراه با بوی تعفن می‌باشد، در نتیجه قانون مزه‌ها در طب سنتی اهمیت زیادی دارد.

محل رویش گیاهان مختلف با توجه به مزه و مزاج آنها، در مناطق جغرافیایی با آب و هوای زیر می‌باشد:

 

 

مشخصه گیاهان

آب و هوای مناطق جغرافیایی محل رویش

گیاهان گرم و تر و با شیرینی و تلخی کمتر

گرم و تر

گیاهان گرم، تند، شیرین، تلخ و خشکبار

گرم و خشک

گیاهان ترش، گس مزه و با شیرینی

و تندی کمتر

سرد و تر

بو کردن دائمی عطرهای سرد موجب مشکلات عصبی و فراموشی می‌شود.

بوی گیاه

مزاج

تند

گرم

مشک

گرم

گل مریم، محمدی و یاس

گرم و لطیف

دود اسفند

گرم

سرکه

سرد

مواد شیمیایی و زباله

سرد

قانون رنگ‌ها:

بر اساس آنچه که در بخش مزاج رنگ‌ها گفته شده است، می توان گفت که هرچه رنگ میوه‌ها به سمت رنگ‌های روشن برود، مزاج آن سردتر می‌شود.

در حال حاضر شما با سه قانون گفته شده آشنا شدید. شما با این سه قانون می‌توانید مزاج گیاهان را تشخیص دهید.

با تشخیص مزاج گیاهان می‌توانید به خواص آن گیاه پی ببرید. به عنوان مثال آرتیشو (Artichok) گیاه بومی مناطق مرکز مدیترانه است که در حال حاضر در بیشتر نقاط دنیا کشت می‌شود. طعم آرتیشو تلخ بوده یعنی با این حساب می توان گفت که در مزاج آن گرم و خشک است. در نتیجه بیماری‌هایی که به دلیل عدم وجود صفرا در بدن است و یا بیماری‌هایی که ناشی از سردی می‌باشد درمان می‌کند. در قسمت وظایف صفرا در بدن گفتیم صفرا ضدعفونی کننده است و به همین دلیل نمی‌تواند به معده راه پیدا کند زیرا با اسید معده مخلوط می‌شود. تولید سودا در بدن و ایجاد استفراغ و حالت تهوع می‌کند. در نتیجه آرتیشو که دارای مزاج گرم و خشک (صفرا) است بیماری‌هایی مانند رماتیسم، نقرس، سنگ کلیه صفرا درمان می‌کند و موجب می‌شود ترشح صفرا افزایش دهد، و موجب دفع ادرار، دفع سموم، افزایش نیروی جنسی و برطرف کردن بوی بد زیربغل و دفع آب کردن بدن می‌شود.

هرکدام گیاهان یا مزه‌هایی که مطرح شد موجب ساخت ماده‌ای در بدن می‌شوند که آن را خلط می نامند و این خلط‌ها به ترتیبی که ذکر شد نامگذاری می‌شود. از این دو میوه گرم و خشک مانند آرتیشو را صفرا زا می نامند، و گیاهان رسیده سرد و تر را صفرازا و بلغم زای می نامند، هرگاه میوه‌ای سرد و خشک بیش از حد مصرف شود سودازا می‌شود و برعکس گس مزه و نفوذکننده‌ها نقش سودازایی دارند مانند سرد انار.

خوراکی‌هایی که موجب تولید خون می‌شوند مانند خرما و انار را غذاهای دم زا می‌نامند. خوراکی‌ها و غذاهای سرد و تر مانند ماست کم چرب، ترشی‌ها، گس مزه‌ها مانند خیار و گوجه فرنگی غذاهای بلغم زا نامیده می‌شوند.

از این خاصیت می توان برای اصلاح مزاج استفاده نمود. به این روش درمان به ضد یا اضداد می‌گویند. مثلا برای کاهش حرارت صفرا باید رطوبت را زیاد کرد و برای کاهش سردی و خشکی باید از حرارت و رطوبت استفاده کرد. این روش بیشتر در درمان طبع‌های اکتسابی به کار می رود.

در نتیجه آرتیشو یک گیاه صفرازا و بلغم زداست، این بدین معنی است که آرتیشو می‌تواند بیماری‌هایی که در اثر بودن بلغم در بدن و نبود صفرا بروز می‌کند، درمان کند.

البته باید دانست چون صفرا گرم است باید با مصلح آن استفاده شود تا موجب تغییر مزاج و به وجود آمدن بیماری‌های ناشی از غلبه صفرا نشود.

البته باید دانست که در این قوانین نیز استثناءهایی می‌باشد که به مروز زمان و با تحقیق در مطالعه با آن آشنا می شوید.

در نتیجه شما با استفاده از قانون مزه‌ها، بو و رنگ می‌توانید به مزاج گیاهان پی ببرید و از مزاج گیاهان متوجه خواص آنها و کاربرد آن در زندگی شویم.

 

 

فلسفه وجود بیماری:

بر اساس دیدگاه اسلام، هر یک از بیماری‌ها یا رنج و سختی که به انسان وارد می‌شود، فلسفه و حکمتی دارد که ممکن است یکی از موارد زیر باشد:

1- عدم رعایت قانون‌های طبیعت

2- تذکری برای سپاسگزاری از سلامت خویش

3- کفاره گناهان تخصص بیمار

4- بیمار بر سختی و تعصب بیمار

از نظر طب سنتی غلبه مزاج‌ها باعث بروز بیماری می‌شود، همانطورکه در فصل‌های گذشته گفته شد، حفظ تعادل یعنی حفظ سلامت، به هر دلیلی تن از مسیر تعادل خارج شد موجب بروز بیماری شود. این افزایش ویژگی‌ها یا سردی است و در تمام بدن به وجود آید و یا در یک  اندام وجود دارد، که وقتی در سراسر بدن پدید آمد آن را غلبه اخلاط می نامیم که موجب بیماری فراگیر می‌شود. اگر این خلط یا ماده در یک اندام افزایش یا کاهش پیدا کرد، موجب بیماری همان اندام می‌شود.

درمان در طب سنتی:

برای دستیابی به تشخیص دقیق ودرمان اساسی در طب سنتی، بایستی مزاج سرشتی و عارضی بیمار مشخص گردد، این امر با درک موارد زیر سیر می‌شود:

1- شناخت مزاج سرشتی

2- سن و جنس

3- موقعیت جغرافیایی و محل زیست

4- غذاهای غالب و مزاج آن

5- زمان درمان

7- تکان درمان

ارکان بهداشت و درمان در طب اسلامی (پنج  تطهیر):

ارکان بهداشت و درمان در طب اسلامی- سنتی، بر پنج تطهیر استوار است که با اجرای کامل آنها، درمان تن و روان کامل می گردد. رعایت این رفتارها می‌تواند موجب پیشگیری از بروز بیماری‌ها و همچنین درمان بیماری‌ها گردد. این پنج رفتار به لحاظ جهت گیری پاک کنندگی آنها در بدن ، پنج تطهیر نامیده می‌شوند.

2-5-1- تطهیر جسمی:

تطهیر جسمی عبارتست از شستشوی بدن و پاکسازی پوست و مو از زائده‌های ایجاد شده و باز نگه داشتن منافذ پوستی و تامین رطوبت مورد نیاز آن و دفع رطوبت اضافی موجود در آن و زدایش موهای بدن، گرفتن ناخن، مسواک زدن، رنگ کردن موها، سرمه کشیدن، حنا بستن، روغن مالی مناسب پوست، حمام کردن، حمام نمک، حمام روغن و حمام آب معدنی.

تطهیر معدی:

در تطهیر معدی، آداب تغذیه و چگونگی مصرف غذا برای پیشگیری از بروز بیماری بیان می‌شود. چگونگی انتخاب غذا با مزاج، سن، جنس و شرایط مختلف جسمی و روانی، وعده‌های غذایی، غذای مناسب برای فصول گوناگون و موقعیت‌های جغرافیایی متفاوت.

تفاوت غذاهای حلال و حرام و چگونگی سنخیت و هم خوانی غذاها با یکدیگر، انتخاب نوشیدنی‌ها، ترتیب نوشیدنی‌ها و بلعیدنی‌ها، زمان منع مصرف غذایی، انواع امساک‌ها (روزه)، رژیم غذایی مختلف، شامل رژیم آب جوش، سیب، انگور و همچنین رژیم‌های چاقی و لاغری، جزء مباحث مطرح شده در بحث تطهیر معدی می‌باشند.

تطهیر خونی:

تطهیر خونی، پاکسازی خون بدن از انواع سموم است که راس آن حجامت قرار دارد و بازوان قدرتمند آن، فصد (Phelebotomy) و سرانگشتان هنرمند این تطهیر، زالودرمانی (Therapy Hirudo) می‌باشد.

تغذیه نامناسب، بی تحرکی، زندگی در شرایط آب و هوایی آلوده و نامناسب، تفکرات ناهنجار، بوها و صداهای ناشایست، گزیدگی گزندگان، تماس با برخی آلاینده ها، خواب زیاد یا کم خوابی، مانند در معرض گرما و سرمای شدید، گرسنگی، پرخوری یا بدخوری، ترس شدید، نگرانی مداوم، شادی بیش از حد، مصرف نوشابه های الکلی، مواد مخدر و خوراک های گرم بیش از اندازه و یا سردی های بیش از اندازه، موجب بروز غلظت خون در بدن می گردد. در این غلظت، یک خلط در بدن  افزایش پیدا کرده و یا اینکه غلبه اخلاط پدید می‌آید، یعنی تمامی اخلاط چهارگانه از حد خود خارج می‌گردند. در این صورت باید با دفع خون، با تمهیدات ویژه، حالت تعادل خون را به بدن بازگرداند. در این شرایط، گاهی غلظت یا غلبه اخلاط پدید نیامده است و صرفاً برای پیشگیری از بروز غلبه اخلاط و حفظ تعادل خون، باید مقداری خون از بدن دفع گردد.

برای پیشگیری از غلبه خون و یا کاهش غلبه خون، حجامت بایستی انجام گیرد. انجام حجامت سالانه و ما هیانه، به تناسب سن، جنس، تغذیه، تحرک، شرایط آب و هوایی محیط زیست و مزاج اشاخص تجویز می گردد.

در صورتی که خلط افزایش یافته، عمقی باشد باید فصد انجام گیرد. در فصد رگ های گوناگون بدن برحسب شرایط مزاج، سن، جنس و هدفی که از انجام فصد داریم، متفاوت خواهد بود. فصد هر رگ موجب تخلیه اخلاط اضافی اندامی خاص می‌شود. البته کاربرد فصد در زمینه پیشگیری از بروز بیماری ها نسبت به حجامت در درجه دوم اهمیت قرار می گیرد و فصد بیشتر در حوزه درمان، کاربرد پیدا می‌کند.

گاهی درگیری و یا انسداد عروقی و یا غلبه خلط، در یک اندام کوچک پدید می‌آید، مانند غلبه خلط خون در رگ های پا، که موجب واریس می گردد، و یا غلبه دم در انتهای روده، که موجب هموروئید می گردد و یا غلبه سودا در اندام انتهایی انگشتان پا که موجب بیماری «برگر» می گردد و یا غلبه خلط سودا در عروق بینایی که موجب پیرچشمی و کاهش بینایی می گردد که در این صورت از زالو استفاده می‌شود.

 

 

تطهیر جنسی:

انسان، موجودی اجتماعی و دارای عشق و محبت و عاطفه آفریده شده است، ابراز محبت و نوع دوستی و نیاز به محبت و عشق ورزیدن در سرشت انسان وجود دارد. برای حفظ تعادل در عاطفه و پیشگیری از بروز عقده روانی لازم است شرایط ابراز محبت و تامین مهر و عشق فراهم گردد.

تامین این نیازها از در آغوش گرفتن طفل، هنگام شیر خوردن از پستان مادر شروع می‌شود و با مهر ورزیدن پدر و مادر به فرزند و بوسیدن آنان و هدیه گرفتن برای آنان ادامه پیدا می‌کند.

بیشتر ما فکر می کنیم که اظهار محبت یک مادربزرگ به طفل، ناشی از شدت مهربانی اوست و با اینکار فقط کودک لذت می برد، در حالیکه  این مهربانی بیش از اینکه کودک را شادمان سازد، موجب فرح، نشاط و شادمانی مادربزرگ می‌شود. به هر حال انسان باید در برنامه زندگی خویش راه های اساسی تامین  این نیاز را فراهم نماید.

دیدار با خویشاوندان، پدر و مادر و برادر و خواهر و فرزندان و سایر خویشاوندان، ایجاد ارتباط صمیمانه با آنها و مراودات تنگاتنگ و بی ریا و به همین ترتیب ضرورت ازدواج در شرایط مناسب، تامین کننده این نیاز است.

انسان ها به تناسب سن، جنس، مزاج و شرایط جغرافیایی محیط زیست و غذای غالب، نیازمند به ازدواج هستند. ازدواج در شرایط مناسب، تامین کننده غذای جنسی انسان است؛ همچنین عدم رعایت آن، موجب ایجاد ضعف در قوای دماغی و بحران در تفکر و اندیشه می گردد.

تطهیر روانی:

یک سلسله اخلاقیاتی در سرشت انسان وجود دارد که در صورت تعدیل موجب تامین زمینه رشد اخلاقی انسان به سوی کمال می‌شود. اما در صورتی که تعدیل نشود موجب بروز مشکلات روانی گردیده و تن و روان انسان را بیمار می سازد.

استعداد ریا، دوگانگی، دروغ گویی، دوگانه پرستی، خیانت، حرص، آز، تکبر، بخل، کینه، خودخواهی و افزون طلبی، در سرشت انسان وجود دارد. این اخلاقیات بایستی در انسان تعدیل و کنترل گردد تا موجب بهره گیری مثبت برای شخصیت جسمی و روانی انسان شود. بنابراین باید با استفاده از توانی که  در انسان وجود دارد، باید ویژگی ها و خصلت های شمرده شده را معتدل نمود و با تغییر در جهت  دهی آنها، زمینه را برای رشد و کمال انسانی فراهم ساخت.

در این تطهیر لازم است برای تعدیل تمامی اخلاقیات بد، برنامه ریزی شود تا بتوان از این استعدادها استفاده مطلوب نمود و ضمن مصون شدن از عوارض جسمی و روانی آن، زمینه را برای اعتلای به کمال معنوی و قوت روحانی فراهم ساخت.

 


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 29 بهمن 1393برچسب:, | 19:53 | نویسنده : مهنا صادقی |

(کلیپ جراحی باز قلب )

قلب یا دل یک اندام ماهیچه‌ای است که مسئول پمپ خون به شریان‌ها ب‍ه‌وسیلهٔ حرکات ضربان‌دارمتناوب است و به این صورت خون را به همهٔ نواحی بدن ارسال می‌کند.

قلب انسان به طور متوسط حدود ۷۰ بار در دقیقه می‌تپد. قلب انسان در سمت چپ بدن در ناحیهٔ سینه‌ای (توراسیک) بدن قراردارد و به گونه‌ای قرارگرفته‌است که رأس (apex)آن به سمت چپ و پایین قرارمی‌گیرد و همواره بخشی از آن درحال فعالیت و بخشی در حال استراحت است و در هر بار ضربان، قلب به مدت ۰٫۴ثانیه در حال استراحت خواهدبود. بافت قلب نیز هم‌چون دیگر بافت‌های بدن نیاز به تغذیه دارد که تغذیهٔ قلب برعهدهٔ عروق کرونری (تاجی) می‌باشد.

این عضو مخروطی‌شکل به‌صورت کیسه‌ای عضلانی تقریباً در وسط فضای قفسه سینه(مدیاستینوم میانی) کمی متمایل به جلو و طرف چپ قراردارد. و میان ریهٔ چپ و راست و متمایل به ریهٔ چپ می‌باشد و همین موجب شده‌است تا شکل و قرارگیری ریه‌ها با هم متفاوت باشد. از آن‌جا که قلب اندام بسیار حساسی و حیاتی است توسط قفسهٔ سینه (توراکس) محافظت می‌شود. ابعاد قلب در یک فرد بزرگسال حدود ۶x9x۱۲ سانتیمتر و وزن آن در آقایان حدود ۳۰۰ و در خانمها حدود ۲۵۰ گرم (یعنی حدود ۰٫۴ درصد وزن کل بدن) می‌باشد.[نیازمند منبع]

محل قلب در پشت استخوان جناغ سینه و حدفاصل غضروف‌های دنده‌های سوم تا ششم در سمت چپ قفسه سینه می‌باشد. یک دیوارهٔ عضلانی قلب را به دو نیمهٔ راست و چپ تقسیم می‌کند. نیمهٔ راست مربوط به خون سیاهرگی و نیمهٔ چپ مربوط به خون سرخرگی است. هر یک از دو نیمهٔ راست و چپ نیز مجدداً به‌وسیلهٔ یک تیغهٔ عضلانی افقی نازک‌تر به دو حفرهٔ فرعی تقسیم می‌شوند. حفره‌های بالایی که کوچک‌تر و نازک‌تر هستند دهلیز نام‌دارند و دریافت‌کنندهٔ خون می‌باشند. حفره‌های پایینی که بزرگ‌تر و ضخیم‌ترند بطنهای قلبی هستند و خون دریافتی را به سایر اعضای بدن پمپ می‌کنند. پس قلب متشکل از چهار حفره‌است: دو حفرهٔ کوچک در بالا (دهلیزهای راست و چپ) و دو حفره بزرگ در پایین (بطن‌های راست و چپ).

دو نوع گردش خون در بدن انجام می‌شود: گردش خون کوچک یا ریوی که خون CO2دار از بطن راست قلب به ریه‌ها می‌رود. در آن‌جا تصفیه‌می‌شود و خون O2دار به دهلیز چپ قلب بازمی‌گردد و خون از دهلیز چپ قلب با گذر از دریچهٔ میترال (دولختی) که میان دهلیز و بطن چپ قراردارد، وارد بطن چپ می‌شود و به این ترتیب با انقباض بطن چپ خون از بطن چپ خارج می‌شود و گردش خون بزرگ یا آئورتی آغاز می‌شود و این خون ابتدا ازطریق سرخرگ آئورت و به ترتیب دیگر عروق، در سراسر بدن جریان می‌یابد. سلول‌های بدن را تغذیه می‌کند و سپس خون CO2دار به دهلیز راست بازمی‌گردد و خون از دهلیز راست با عبور از دریچهٔ تریکاسپید(سه‌لختی) که میان دهلیز و بطن راست قراردارد، وارد بطن راست می‌شود. به این ترتیب گردش خون در سراسر بدن انجام می‌شود و همهٔ سلول‌های بدن تغذیه می‌شوند.

دهلیزها حفراتی با فشار کم وگنجایش بالا هستند که وظیفهٔ اصلی آن‌ها ذخیرهٔ خون در هنگام انقباض عضلهٔ بطنی (سیستول) می‌باشد. انقباض دهلیزها مقداری خون اضافی را به داخل بطن‌ها می‌راند، اما حدود ۷۰درصد پرشدن بطن‌ها به‌صورت غیرفعال در هنگام استراحت بطنی (دیاستول) انجام می‌شود. دهلیزها به‌وسیلهٔ یک دیوارهٔ بین دهلیزی نازک از هم جداشده‌اند. بطن‌ها حفراتی با فشار بالاتر هستند که وظیفهٔ پمپاژ خون به ریه و تمام بافت‌های محیطی را به‌عهده دارند. چون فشار ایجادشده در بطن چپ بسیار بالا تر از فشار بطن راست است، لذا میوکارد بطن چپ نسبت به میوکارد بطن راست بسیار ضخیم‌تر است. بطن‌ها به‌وسیلهٔ یک دیوارهٔ بین بطنی از هم جدا می‌شوند. این دیواره در قسمت بالا به صورت بافت هم‌بند و در قسمت میانی و پایین به‌صورت یک دیوارهٔ عضلانی است. دهلیزها و بطن‌ها توسط دریچه‌های دهلیزی – بطنیاز هم جدامی‌شوند. این دریچه‌ها از جریان معکوس خون از بطن‌ها به داخل دهلیزها در جریان سیستول جلوگیری می‌کنند. قسمت بطنی این دریچه‌ها به‌وسیلهٔ طناب‌های وتری به نام عضلات پاپیلری بطن خود وصل می‌شوند. هنگامی که دیواره‌های بطن منقبض می‌شوند عضلات پاپیلری نیز منقبض می‌شوند، اما برخلاف آنچه ممکن است تصور شود، کمکی به بسته‌شدن دریچه‌ها نمی‌کنند، بلکه لت‌های دریچه را به سوی داخل بطن‌ها می‌کشند تا از برآمده‌شدن بیش از حد آن‌ها در جریان انقباض بطن به داخل دهلیزها جلوگیریکنند.

دریچه‌های نیمه‌هلالی، بطن‌ها را از مجاری شریانی جدامی‌کند و شامل دریچهٔ آئورت (بین بطن چپ و شریان آئورت) و دریچه پولمونر (بین بطن راست و شریان ریوی (پولمنری)) هستند. دریچه‌های نیمه‌هلالی به طناب‌های وتری وصل نیستند و فشار زیاد در شریان‌ها در پایان سیستول موجب بسته‌شدن بسیار سریع و محکم آن‌ها می‌شود درحالیکه دریچه‌های دهلیزی‌بطنی بسیار نرم بسته می‌شوند. قلب توسط پردهٔ دو لایه و نازک پریکارد از بقیهٔ احشای داخل سینه مجزا می‌شود. لایهٔ احشایی پریکارد موسوم به اپیکارد از لایهٔ جداری آن به‌وسیلهٔ فضای پریکاردی جدا می‌شود. کیسهٔ پریکارد به‌طور طبیعی محتوی ۵ تا ۳۰ میلی‌متر مایع شفافی است که قلب را لغزنده می‌سازد و به آن امکان می‌دهد تا با حداقل اصطکاک منقبض شود[۱]

رگ‌های تاجی یا همان رگ‌های کرونری رگ‌های تغذیه‌کنندهٔ ماهیچهٔ قلب هستند که سراسر و دورتادور ماهیچه را دربرمی‌گیرند و از جمله رگ‌های بسیار مهم و حیاتی بدن انسان هستند؛ زیرا در صورت گرفتگی این رگ‌ها بلافاصله سکتهٔ قلبی رخ می‌دهد که می‌تواند باعث مرگ یا عوارض زیادی شود. عوامل گرفتگی رگ‌های کرونری: ۱)چاقی ۲)مصرف دخانیات ۳)کم تحرکی ۴) کلسترول خون بالا

دوره قلبی

مرحله اول- استراحت عمومی قلب به مدت 4/0 ثانیه

در این مرحله بطن‌ها و دهلیزها در حال استراحت‌اند. خون تیره به‌وسیله بزرگ‌سیاهرگ زیرین و زبرین، به دهلیز راست می‌ریزد. این خون به خاطر وزنش، ازطریق دریچه‌های لختی - که به هنگام پایان موج T سیکل قلبی پیشین باز شده‌اند- وارد بطن می‌شود و آن‌ها را تا حدی پر می‌کند. اما برای اینکه خون دهلیزها به طور کامل وارد بطن‌ها بشود، دهلیزها باید منقبض شوند. لازم به ذکر است هر ماهیچه‌ای در قلب که بخواهد منقبض شود یا استراحت کند، ابتدا باید موج انقباض یا استراحتش در تمام نقاط آن ماهیچه منتشر شود. پس برای انقباض دهلیزها، ابتدا باید پیام انقباض در سراسر آنها منتشر بشود. این کار توسط بافت گرهی انجام می‌شود. کانون زایش انقباضات قلب نیز که همان گره پیش‌آهنگ می‌باشد در دیواره پشتی دهلیز راست و در زیر منفذ بزرگ سیاهرگ زبرین قراردارد. پس برای انقباض ابتدا گره پیش‌آهنگ به صورت ریتم خودبه‌خودی تحریک می‌شود و این پیام انقباض را از طریق ۳ رشته گرهی دهلیز راست به گره دهلیزی-بطنی – که در حد فاصل بین دیواره دهلیزها و بطون و کمی متمایل به دهلیز راست قرار دارد – هدایت می‌کند. طی حرکت پیام از پیشاهنگ به دهلیزی-بطنی، میوکارد قلب که در مسیر انتقال این پیام قراردارند، منقبض شده و این انقباض از میونی به میون دیگر در دهلیز راست انتشار می‌یابد و نهایتاً از طریق میونهای دهلیز راست به میون‌های دهلیز چپ نیز منتشر شده و کل دهلیز هارا فرا می‌گیرد. البته این پیام نمی‌تواند از طریق میونهای دهلیزها به میونهای بطون منتقل شود، چون در دیواره بین بطون و دهلیزها بافت پیوندی رشته‌ای عایقی قرار دارد که باعث می‌شود انتقال پیام از دهلیزها به بطون تنها از طریق بافت گرهی – که از وسط این عایق رد می‌شود – صورت گیرد. اگر این بافت عایق نبود، دهلیزها و بطون هم‌زمان با هم منقبض می‌شدند و کارایی قلب بسیار پایین می‌آمد؛ چون در این حالت پس از پمپاژ مقدار کمی خون به بطون، آن‌ها نیز همین مقدار کم را به سمت بدن و ششها پمپ می‌کردند و خون کمی به آن‌ها می‌رسید. پس از اینکه این پیام به طور کامل سراسر دهلیز را فرا گرفت، در الکتروکاردیوگرام موج P ثبت می‌شود. بلافاصله بعد از آن مدت استراحت عمومی قلب یعنی4/0 ثانیه به اتمام می‌رسد.

حوادث قلب در ابتدای دیاستول

۱) ورود بیش از ۷۵٪ خون از دهلیزها به بطون در اثر وزن خون

2) انتشار موج انقباض دهلیزها در سراسر دهلیزها ---- ایجاد موج P در الکتروکاردیوگرام

وضعیت دریچه‌ها

سینی‌ها ---- بسته؛ تا خون واردشده به بطن از طریق این دریچه‌ها وارد سرخرگ‌ها نشود.

لختی‌ها ---- باز؛ تا خون دهلیزها وارد بطن شوند.

مرحلهٔ دوم انقباض دهلیزها به مدت 1/0 ثانیه

در ابتدای این مرحله بلافاصله دهلیزها منقبض می‌شوند و ٪۲۵ خون باقی‌مانده را نیز وارد بطون می‌کنند. حالا در هر بطن cc ۱۲۰ خون موجود است یعنی به طور کلی cc ۲۴۰ در بطون. این انقباض به مدت 1/0 ثانیه طول می‌کشد و از ابتدای موج P تا انتهای موج R را در الکتروکاردیوگرام دربرمی‌گیرد. اما در طی این انقباض در 1/0 ثانیه، دو عمل بسیار مهم نیز همزمان رخ می‌دهد:

۱) انتشار موج انقباض بطون: بطون موظف اند بلافاصله بعد از انقباض دهلیزها و پرشدن کامل خود از خون منقبض شوند و خون را به سرخرگها وارد کنند. بنابراین پس از گذشت مدت بسیار کمی از این 1/0 ثانیه (فاصله انتهای P تا Q) موج انقباض بطون که خیلی قدرتمند می‌باشد، در سراسر بطون منتشر می‌شود. برای این عمل، گره دهلیزی‌بطنی که در پایان استراحت عمومی قلب پیام انقباض را گرفته‌است، این پیام را از طریق رشته و الیاف گرهی دیوارهٔ بین دو بطن و دیوارهٔ بطون و همچنین به کمک الیاف ماهیچه‌ای که برای انتقال پیام تخصصی شده‌اند، به سراسر بطون و نهایتاً به نوک پایین قلب منتقل می‌کند. اما سرعت هدایت پیام بافت دهلیزی-بطنی و الیاف گرهی دیوارهٔ بین دو بطن خیلی کم و در عوض سرعت انتشار پیام الیاف گرهی دیواره بطون خیلی زیاد است. اما چرا؟ اگر سرعت این سه قسمت با هم برابر بود، پیام بلافاصله سراسر دیواره بین دو بطن را فرامی‌گرفت (چون اول به دیوارهٔ میانی می‌رود و بعد از آنجا به سراسر بطن) و دیوارهٔ میانی زودتر از جاهای دیگر بطن منقبض می‌شد. ولی اکنون، درحین اینکه پیام در دیوارهٔ میانی منتشر می‌شود، به سرعت توسط الیاف دیوارهٔ بطن‌ها تمام بطن‌ها را فرامی‌گیرد و عملاً این تفاوت سرعت سبب می‌شود که پیام انقباض همزمان تمام بطن‌ها را فرابگیرد. این عمل کمتر از 1/0ثانیه طول می‌کشد و درنهایت موج QRS را در الکتروکاردیوگرام ایجادمی‌کند.

۲) انتشار موج استراحت در دهلیزها: همزمان با انقباض دهلیزها، چون بلافاصله بعد از انقباض، دهلیزها باید استراحت کنند، پس پیام استراحت در آن‌ها شروع به انتشار می‌کند. این پیام که اندکی بعد از شروع انقباض، آغاز می‌شود، به مدت کمتر از 1/0 ثانیه طول می‌کشد (فاصله انتهای P تا Q) و هیچ موجی را در الکتروکاردیوگرام به وجودنمی آورد! چون قدرت موج انتشار انقباض بطون آن‌قدر زیاد است که این پیام کوچک در QRS گم می‌شود! به هر حال با پایان موج QRS استراحت دهلیزها شروع می‌شود.

حوادث قلب در انتهای دیاستول

1) انقباض دهلیزها ---- وقوع از P تا پایان R (انقباض تغییری در الکتروکاردیوگرام ایجادنمی‌کند چون پیام الکتریکی منتقل نمی‌شود!)

2) انتشار پیام انقباض بطون ---- ایجاد موج QRSدر الکتروکاردیوگرام

۳) انتشار پیام استراحت دهلیزها ---- زیر موج پیام قوی انتشار انقباض بطون گم می‌شود!

۴)شنیدن صدای اول قلب

وضعیت دریچه‌ها

سینی‌ها ---- بسته؛ تا خون واردشده به بطون از طریق این دریچه‌ها وارد سرخرگ‌ها نشود. لختی‌ها ---- باز؛ تا خون دهلیزها وارد بطون شوند.

مرحله سوم انقباض بطن‌ها به مدت ۰/۳ ثانیه

بلافاصله با انتشار پیام انقباض، بطون شروع به انقباض می‌کنند و خون را با فشار بالای سیستولی به سمت سرخرگ‌ها پمپ می‌کنند. این خون با فشار خود ازسویی دریچه‌های یک‌طرفهٔ لختی را – که فقط به سمت بطون باز می‌شوند- می‌بندد و باعث شنیده‌شدن صدای اول قلب می‌شوند. و از سوی دیگر با فشار، دریچه‌های سینی را – که فقط به سمت سرخرگ‌ها باز می‌شوند- باز می‌کند و وارد سرخرگ‌ها می‌شود. تمامی این مراحل در مدت زمان بسیار کوتاه و در موج S روی می‌دهند. هم‌چنین دهلیزها بعد از پایان انتشار پیام استراحتشان تا ۰/۷ ثانیه استراحت می‌کنند. در این مدت خون دوباره از بزرگ سیاهرگ‌های زیرین و زبرین وارد دهلیز راست می‌شود؛ اما به‌دلیل بسته‌بودن لختی‌ها خون نمی‌تواند وارد بطون شود و اندک اندک وارد دهلیزها می‌شود. (این رویه به مدت ۰/۳ ثانیه یعنی پایان انقباض بطنی ادامه می‌یابد.)

موارد روی‌داده در موج S

۱) استراحت دهلیزها و انقباض بطون

۲) بسته‌شدن دریچه‌های لختی در اثر فشار خون ناشی از انقباض بطون

۳) بازشدن دریچه‌های سینی در اثر فشار خون ناشی از انقباض بطون

اما بعد از گذشت اندکی از انقباض بطون (فاصله S تا T) چون بطون بلافاصله بعد از انقباض (اتمام این ۰/۳ ثانیه) باید استراحت کنند، پیام استراحت آن‌ها منتشر می‌شود و موج T را در الکتروکاردیوگرام ثبت می‌کند. پس از اتمام این موج بطون نیز شروع به استراحت می‌کنند. پس استراحت عمومی قلب آغاز می‌شود، چون دهلیزها نیز ۰/۳ ثانیه است که استراحت خود را آغاز کرده‌اند. استراحت بطون باعث قطع فشار اعمال شده بر روی دریچه‌ها می‌شود؛ در نتیجه دریچه‌های سینی بسته‌می‌شوند و صدای دوم قلب را – که کوتاه‌تر و زیرتر است – به وجودمی‌آورد. از سویی دریچه‌های لختی که ۰/۳ ثانیه است که تحت تأثیر فشار خون موجود در دهلیزها هستند، از این موقعیت یعنی عدم فشار سیستولی استفاده می‌کنند و دریچه‌های لختی را در جهت بطون باز و شروع به پر کردن بطون می‌کنند.

نکته: حداکثر انقباض بطون، در ابتدای موج T انجام‌می‌شود.

نکته: زمان استراحت بطون ۰/۵ ثانیه و زمان استراحت دهلیزها ۰/۷ ثانیه می‌باشد.

نکته: بازشدن دریچه صدایی ایجادنمی‌کند.

حوادث قلب در سیستول

۱) انقباض بطن به مدت ۰/۳ ثانیه --- فاصله S تا T

۲) استراحت دهلیزها

۳) شنیدن صدای دوم قلب

وضعیت دریچه‌ها

۱) سینی ها--- ابتدا باز (در هنگام انقباض بطون) و بعد بسته (پس از اتمام انقباض بطون) ۲) لختی ها---- ابتدا بسته (در هنگام انقباض بطون) و بعد باز (پس از اتمام انقباض بطون)

سرخرگ‌های کرونری

نوشتار اصلی: بیماری شریان‌های کرونری

سرخ‌رگ‌های کرونری (به نامهای: سرخرگ سبات مشترک چپ ، سرخرگ زیر ترقوه ای چپ و سرخرگ بازویی سری) از آئورت بیرون می‌آیند. آئورت، شریان یا سرخرگ اصلی بدن می‌باشد که از بطن چپ، خون را خارج می‌سازند. شریان‌های کرونری از ابتدای آئورت منشأ می‌گیرند، بنابراین اولین شریان‌هایی هستند که خون حاوی اکسیژن زیاد را دریافت می‌کنند. دو شریان کرونری (چپ وراست) نسبتاً کوچک‌اند و هرکدام فقط ۳ یا ۴ میلی‌متر قطر دارند.

این شریان‌های کرونری از روی سطح قلب عبورمی‌کنند و در پشت قلب به یکدیگر متصل می‌شوند و تقریباً یک مسیر دایره‌ای را ایجادمی‌کنند. وقتی چنین الگویی از رگ‌های خونی قلب توسط پزشکان قدیم دیده‌شد، آن‌ها فکرکردند که این شبیه تاج می‌باشد به همین دلیل کلمه لاتین شریان‌های کرونری (Coronary یعنی تاج) را به آن‌ها دادند که امروزه نیز از این کلمه استفاده می‌شود. از آن‌جایی که شریان‌های کرونری قلب از اهمیت زیادی برخوردار هستند، پزشکان تمام شاخه‌ها و تغییراتی که می‌تواند در افراد مختلف داشته‌باشد را شناسایی کرده‌اند. شریان‌های کرونری چپ دارای دو شاخهٔ اصلی می‌باشد که به آن‌ها به‌اصطلاح نزولی قدامی و شریان سیرکومفلکس یا چرخشی می‌گویند و این شریان‌ها نیز به‌نوبهٔ خود به شاخه‌های دیگری تقسیم می‌شوند.

این شریان‌ها، باعث خون‌رسانی به قسمت بیشتر عضلهٔ بطن چپ می‌شوند. بطن چپ دارای عضلات بیشتری نسبت به بطن راست می‌باشد زیرا وظیفهٔ آن، تلمبه‌کردن خون به تمام قسمت‌های بدن است. شریان‌های کرونری راست، معمولاً کوچک‌تراند و قسمت زیرین قلب و بطن راست را خون‌رسانی می‌کند. وظیفهٔ بطن راست تلمبه‌کردن خون به ریه‌ها می‌باشد. شریان‌های کرونری دارای ساختمانی مشابه تمام شریان‌های بدن هستند اما فقط در یک چیز با آن‌ها تفاوت دارند که فقط در زمان بین ضربان‌های قلب که قلب در حالت استراحت (ریلکس) قراردارد، خون دراین شریان‌ها جریان‌می‌یابد.

وقتی عضلهٔ قلب منقبض می‌شود، فشار آن به قدری زیاد می‌شود که اجازهٔ عبور خون به عضلهٔ قلب را نمی‌دهد، به همین دلیل قلب دارای شبکهٔ مؤثری از رگ‌های باریک خونی است که تمام نیازهای غذایی و اکسیژن‌رسانی آن را به خوبی برآورده‌می‌کند. در بیماران سرخرگ‌های کرونری، سرخرگ‌های کرونری (سرخرگ‌های تاجی) تنگ و باریک می‌شوند و عضلات قلب از رسیدن خون و اکسیژن به اندازهٔ کافی محروم می‌گردند. در حالت استراحت، ممکن است مشکلی برای فرد ایجادنشود، ولی هنگامی‌که قلب ناچار باشد کار بیشتری انجام‌دهد و برای نمونه شخص بخواهد چند پله را بالا برود، سرخرگ‌های تاجی نمی‌توانند بر پایهٔ نیاز اکسیژن این عضلات، به آن‌ها خون و اکسیژن برسانند و لذا شخص در هنگام بالا رفتن از پله‌ها دچار درد سینه (آنژین) می‌گردد. در چنین مواقعی اگر فرد کمی استراحت کند، درد از بین می‌رود. اگر یک سرخرگ تاجی به دلیل مسدودشدن آن با یک لخته خون، به‌طور کامل مسدود شود، قسمتی از عضله قلب که دیگر خون به آن نمی‌رسد، خواهد مرد (سکته قلبی)

 


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 24 بهمن 1393برچسب:, | 10:10 | نویسنده : مهنا صادقی |

 

 آیا راجع به تاثیر ماه روی سلامتی انسان چیزی میدانید؟
ماه تنها قمر طبیعی سیارهء زمین و پنجمین قمر طبیعی بزرگ در منظومه خورشیدی در میان 173 ماه موجود در این منظومه است. قطر کره ماه یک‌چهارم کره زمین است و هیچ سیاره دیگری در منظومه خورشیدی، نسبت به اندازهء خود ماهی به این بزرگی ندارد. این قمر با خصوصیاتی که دارد بر روی زمین و به طبع انسان ها تاثیرات زیادی دارد.


انسان‌ها از قدیم از کره ماه و چرخش منظم آن برای گاهشماری، به‌ویژه در کشاورزی، بهره می‌گرفتند، مسافران و دریانوردان نیز از نور و حضور ماه برای جهت‌یابی و ناوبری استفاده می‌کردند؛ ماه هم‌چنین در اسطوره‌های اقوام حضور زیادی دارد و در برخی فرهنگ‌ها حتی آن را به عنوان یک ایزد پرستش می‌کرده‌اند. گرانش(جاذبه) ماه باعث به‌وجود آمدن جزر و مد آب‌های کره زمین می‌شود و گرانش کره ماه هم‌چنین باعث با ثبات ماندن محور گردش زمین به ‌دور خود می‌شود که در صورت عدم وجود ماه، انحراف محوری زمین مرتبا تغییر می‌کرد و این امر باعث آشفته شدن آب و هوا و فصل‌ها در زمین می‌شد.


مشخصات کلی ماه ماه در بین سایر اجرام فلکی موقعیت خاصی دارد. قطر آن فقط کمی کوچکتر از قطر عطارد است و به همین جهت غالبا آنرا به عنوان یک سیاره گروه خاکی و مجموعه ماه-زمین را به عنوان یک سیاره دو تایی در نظر می گیرند. گرچه اقمار در مقایسه با سیاره خود بسیار کوچک اند در صورتیکه ابعاد ماه، نسبت به زمین نیز قابل توجه است.
هر چند با تقریب کلی می توان ماه را به صورت یه کره در نظر گرفت ولی اندازه گیریهای دقیق نشان داده است که بزرگترین آنها، در امتداد ماه-زمین قرار دارد.

 

ماه به گونه ای به دور خود و زمین می چرخد که همواره یک روی آن به سمت زمین است. دمای سطح ماه متغیر است. در روز، تابش اشعه خورشید درجه حرارت آن را تا 120 درجه سانتیگراد بالا می برد در صورتیکه دمای سطح آن در شب به 150- درجه سانتیگراد نیز می رسد. ماه فاقد اتمسفر است و بدین ترتیب به علت اختلاف درجه حرارت بالا و نبودن جو، هیچ موجود زنده ای در آن وجود ندارد.

 

تأثیر ماه روی سلامتی
آیا میدانید ماه زیبا چقدر روی سلامت بدن ما تاثیر میگذارد؟ آیا میدانید که ماه میتواند روی سلامت روانی ما تاثیر گذاشته، باعث بیخوابی و حتی باعث رشد سریع تر موها شود؟ اگر میخواهید با اثرات این جرم نورانی و درخشان بیشتر آشنا شوید با ما همراه شوید.


در فرهنگ لغات، ماه را جرم آسمانی نسبتا بزرگی تعریف کرده اند که شبها به صورت لکه ی روشن بزرگی از زمین دیده میشود و هر 29 تا 30 شبانه روز یک بار به دور زمین میگردد. اما برای ما که سر به آسمان میبریم و ماه را تماشا میکنیم دیگر اهمیتی ندارد این جرم چیست و چقدر از زمین فاصله دارد. ما زیبایی اش را میبینیم و درخشندگی اش را. در ادبیات ما ماه نماد زیبایی است و هرآنچه قشنگ و دلنشین است ماه خوانده میشود. البته این از قدرت و توان شاعران و نویسندگان ایرانی بر میاید که ذائقه ی ادبی ما را با این تشبیه وفق داده اند. اما براستی در دل آسمان تاریک، ماه همان زیبایی است که سخاوتمندانه به روی افرادی که همواره سر به آسمان دارند لبخند میزند.


ماه باعث رشد موها می شود
برای تقویت موها و رشد سریع آنها یعنی 1.5 تا 1.8 سانتی متر در ماه، باید موها را زمانیکه قرص ماه کامل است کوتاه کرد. می پرسید چرا؟ سلامت مو بستگی به این دارد که خون در پوست سر به خوبی جریان داشته باشد تا مواد مغذی کافی به سلولها برسد. قدرت جاذبه ی ماه به همان شیوه ایی که باعث وقوع جزر و مد دریاها می شود، روی مایعات درون بدن به ویژه خون تاثیر می گذارد. در واقع ماه کامل باعث افزایش قطر داخلی مویرگها می شود. به این ترتیب خون بهتر جریان می یابد و مواد مغذی لازم برای سلولها بهتر تامین می شود.


آیا ماه روی سلامت روانی ما تاثیر می گذارد؟
بر اساس نتایج یک پژوهش آمریکایی که در سال 1995 در دانشگاه نوول اورلئان انجام گرفت، 81 درصد دست اندرکاران سلامت روان بر این باورند که گردش ماه روی رفتار انسانها تاثیر میگذارد. برخی از بیمارستان های روانی نیز با فرا رسیدن ماه کامل طبق پروتکل مراقبت های ویژه عمل می کنند. اما باید گفت که این باورها پشتوانه ی علمی نداشته و صرفا از تجربیات پرسنل بیمارستان ها نشأت می گیرد. به خاطر اینکه تاکنون هیچ پژوهش علمی رابطه ایی بین زمان کامل بودن قرص ماه و حاد شدن رفتارهای تهاجمی افراد، افزایش خودکشی و یا قتل را به اثبات نرسانده است.


ماه باعث ایجاد مشکلاتی در سیاهرگ ها می شود
بله درست است. همانطور که قدرت جاذبه ی ماه آب اقیانوس ها را بالا می برد، قرص کامل ماه نیز باعث افزایش حجم مایعات بدن شده و سرعت جریان آنها را بالا می برد. این امر برای افرادی که دیواره ی رگهایشان نازک و حساس است ورم پا، واریس و هموروئید به همراه می آورد. اگر به دنبال دلیل بیشتری می گردید باید بگوییم که بدن انسان از 60 الی 80 درصد آب تشکیل شده است و امروزه تقریبا همه ی محققان و دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که سلولهای بدن با پدیده ی «میکرو جزر و مد های درونی» مواجه اند که بر اثر قدرت جاذبه ی ماه رخ میدهد و این جزر و مدها در زمانی که قرص ماه کامل است با قدرت بیشتری اتفاق میافتد.


آیا ماه باعث بیخوابی می شود؟
در شبهایی که قرص ماه کامل است برخی از افراد حالت عصبی دارد، خوابشان به هم می ریزد و تمایل بیشتری به ورزش و حرکات فیزیکی پیدا میکنند.در سال 1992 محققان در ژنو دریافتند که ماه روی الکترونها تاثیر میگذارد. ماه هر روز اشعات الکترومغناطیسی متفاوتی از خود ساطع میکند و این «میکرو موج ها» روی الکترونهای سلولهای ما تاثیر می گذارند. در زمانی که قرص ماه کامل است همین اشعات میتواند تاثیر الکتریکی داشته باشند و در نتیجه باعث تحریک اعصاب افراد و ایجاد تغییراتی در زمان خواب آنها شوند.
 

 


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 16 بهمن 1393برچسب:, | 16:39 | نویسنده : مهنا صادقی |

همه ما با مفهوم قلقلك و قلقلكی بودن آشنا هستیم. هنگامی كه نقاط خاصی از بدن توسط دیگران لمس شود گویی تمام وجود آدم در آن لحظه دچار نوعی تشنج به خصوص می‌شود و عملكرد تمام دستگاه‌های بدن در آن لحظه تحت تاثیر این تماس قرار می گیرند. 

برخی از ما یا قلقلكی هستیم یا نیستیم، یا میزان قلقلكی بودن مان متفاوت است؛ كم یا زیاد. یا اینكه زمانی قلقلكی بودیم و اكنون دیگر قلقلكی نیستیم اما آنچه درباره همه ما صدق می كند این است كه همه ما زمانی قلقلكی بودیم به خصوص در كودكی یا نونهالی كه در آن زمان شناخت دقیقی از شخصیت خود نداشتیم. اما دلیل قلقلكی بودن چیست؟

بسیاری گمان می كنند كه مسائل ژنتیكی در این امر دخیل است حال آنكه بسیار كسانی كه خود قلقلكی نیستند فرزندان قلقلكی دارند و برخی نیز دلایل عصبی را در این امر دخیل می دانند. حال آنكه علم پزشكی هیچ دلیل قانع كننده و بدون تناقضی تاكنون برای اثبات این مدعا ارائه نداده است. حقیقت این است كه قلقلكی بودن دلیلی كاملاً روانی دارد. 

قلقلكی بودن رابطه كاملاً مستقیمی با اعتماد به نفس اشخاص دارد. با كمی تامل درباره انسان های قلقلكی و كسانی كه قلقلكی نیستند به راحتی درمی یابید كه انسان‌‌هایی كه قلقلكی نیستند شخصیتی محكم و تقریباً ناگسستنی دارند حتی كودكانی هم كه قلقلكی نیستند از این ویژگی مستثنا نیستند. اما كسانی كه قلقلكی هستند از شخصیت چندان محكمی برخوردار نیستند. 

به لحاظ اجتماعی هم اگر آماری تهیه كنید درمی یابید كه اكثر كسانی كه قلقلكی نیستند به لحاظ موقعیت كاری و اجتماعی از جایگاه بالاتری برخوردارند. معمولاً كودكانی قلقلكی نیستند كه خانواده هایشان از همان كودكی به شكل حساب شده ای به آنها شخصیت داده اند اما تعداد این كودكان بسیار كم است.

معمولاً انسان ها به مرور زمان خودشان با كمك جامعه این اعتماد به نفس را به دست می آورند و شخصیت شان محكم می شود و مقاوم درباره چیزی به نام قلقلك. 

در واقع اعتماد به نفس نوعی حس مبارزه طلبی را در شخص ایجاد می كند كه قلقلك یكی از چیزهایی است كه كسی كه قلقلكی نیست به مقابله با آن می پردازد. از اینجا اینگونه می توان نتیجه گرفت كه قلقلك راهی برای سنجش اعتماد به نفس انسان است. 

قلقلک دادن به چه درد می‌خورد؟ و چه فایده ای برای انسان دارد؟

براستی تا به حال فكر كرده‌اید كه قلقلك چیست؟ چرا قلقلك باعث خنده می‌شود؟ چرا بعضی قلقلكی هستند و بعضی نه؟! چرا نمی‌‌توانیم خودمان را قلقلك بدهیم؟ آیا قلقلك دادن مهارت می‌خواهد؟!

شما نمی توانید خودتان را قلقلک بدهید و به خودتان هم اجازه نمی دهید که غریبه ها را قلقلک بدهید. بچه ها اغلب از قلقلک لذت می برند. اما چرا اصلا قلقلکی بودن به انسان ها رسیده است؟

بعضی افراد خیلی قلقلکی هستند و برخی دیگر کم تر، صرف نظر از آن، قلقلک ظاهرا قوانین مخصوص به خودش را دارد. شاید متوجه شده باشید که شما نمی توانید خودتان را قلقلک بدهید. به علاوه با این که ممکن است توانایی این را داشته باید که یک فرد کاملا غریبه را قلقلک بدهید، مغزتان اجازه نمی دهد این کار را بکنید، کاری که از نظر اجتماعی اصلا پذیرفتنی نیست. اما قلقلک به چه دردی می خورد؟

رابرت پروواین معتقد است همین واقعیت ها در مورد قلقلک، نشانه ای از ارزش های تکاملی آن است. به گفته وی، قلقلک راهی برای ایجاد ارتباط اجتماعی بین دوستان و اقوام نزدیک است.

به گفته محققین، عکس العمل خنده در برابر قلقلک از همان ماه های اولیه تولد نوزاد آغاز می شود. در واقع در ماه های اول، قلقلک و خنده از اولین راه های برقراری ارتباط بین نوزاد و کسی است که از او مراقبت می کند. پدر و مادر ها خیلی زود یاد می گیرند که تا وقتی به قلقلک ادامه بدهند که نوزاد می خندد و وقتی نوزاد چهره اش در هم می رود، دیگر او را قلقلک ندهند. همین عمل، خود ارتباط چهره به چهره ای را ایجاد می کند که می تواند نقطه شروعی برای تعامل های دیگر هم باشد.

از طرف دیگر، کودکان مشتاقانه همدیگر را قلقلک می دهند. بسیاری از محققین بر این باورند که در بین همسالان، کارکرد قلقلک فقط ایجاد ارتباط نزدیک تر نیست. آن ها می گویند نقاطی از بدن که بیشتر از همه قلقلکی هستند، مثل گردن و دنده ها، در مبارزه از همه آسیب پذیرترند. بنابراین وقتی بچه ها با انعطاف از دست دوستانشان در می روند تا قلقلک نشوند، در واقع در حال تمرین برای دفاع از خود و نقاط حساس بدنشان در آینده هستند.

از طرف دیگر، صدای خنده در یک جمع، باعث بیشتر خندیدن افراد آن جمع می شود. اما قلقلک یک قانون دیگر هم دارد. انسان ها همیشه قلقلکی باقی نمی مانند. با بالا رفتن سن، لذت قلقلک کم تر می شود و در 40 سالگی دیگر اثری از آن نیست..

 


برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 15 بهمن 1393برچسب:, | 21:42 | نویسنده : مهنا صادقی |

سندرم مارفان
مزاج شناسی
مزاج شناسی
قلب
تاثیر ماه روی سلامتی انسان
دلیل علمی قلقلک
شپش
گیاهان دارویی
گیاهان عجیب و غریب
کلیپ گیاهان عجیب و جادویی
خیلی عجیب
قلمرو گیاهان
گیاهان نیز احساس دارند
طرز صحیح نشستن پشت کامپیوتر
طب اسلامی.درمان سنگ کلیه توسط دکتر رضا منتظر(طب اسلامی)
کلیپی از ویدیو اموزشی ماساژ درمانی
زالو درمانی
حجامت درمانی برای همه ی درد ها (دکتر رضا منتظر )
آموزش ماساژکودک
آموزش ماساژ
ماساژشیاتسو
راه های مختلف درمان در طب سنتی
گوش
حجامت وآثار آن (دکتر روازاده )
حجامت کودکان و فواید آن (دکتر روازاده )
حجامت (14-)
حجامت (دکتر روازاده )
طب مکمل
بادکش و حجامت
نمای لاپاروسکوپی یک تومور معده
عمل جایگزینی مفصل زانو
عمل جراحی اندوسکوپیک اندو نیزال قاعده ی جمجه
جراحی باز جمجمه
دانستنی ها ی بدن انسان
هیسترکتومی لاپاروسکوپی(14-)
سلیو گاسترکتومی لاپاروسکوپیک در درمان چاقی مرضی(14-)
کیست هیداتید کبد (14-)
عمل جراحی تصحیح فک
جراحی گردن (14-)
روش های درمان در طب سنتی (دکتر غلام رضا کرد افشار )
دارویی برای رفع اسید معده (دکتر کرد افشاری )
روش افزایش اشتها (دکتر کرد افشاری )
دکتر حسین خیر اندیش
آقار خیر اندیش
پرفسور خیر اندیش2
دکتر خیر اندیش 4
دکتر خیر اندیش 3
دکتر خیر اندیش 2
دکتر خیر اندیش
استاد خیر اندیش
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • دانلودیوم
  • گن لاغری مردانه